تشدید فعالیت محور آمریکا – اعراب- اسرائیل
تحولات خاورمیانه با نگاه فلسطین است
دیپلماسی ایرانی: یک سال و نیم پس از قدرت گرفتن باراک اوباما در آمریکا، به نظر میرسد که سیاستهای وی در مسایل گوناگون نه تنها تغییر چندانی نکرده، بلکه او در سیاستی گام به گام به اهداف تعریف شده خود میرسد. یکی از مهمترین چالشهای مدنظر آمریکا در منطقه مساله سازش میان اسرائیل و فلسطینیها است که همچنان روند بغرنج و پیچیده خود را طی میکند؛ روندی که به دلیل سیاستهای یکجانبه طرف اسرائیلی و تاکید مقامات این رژیم مبنی بر ساخت شهرکهای بیشتر در کرانه باختری رود اردن و عدم انعطاف در مورد حدود و ثغور کشور فلسطینی مدنظر آنها به بنبست رسیده و محمود عباس هم به دلیل واکنشهای داخلی و شکلگیری انتفاضهای جدید، جرات ندارد وارد مذاکرهای بیهدف شود.
عوامل متعددی در حال شکل دادن تحولات جدید در موضوع فلسطین است که این تحولات ارتباط مستقیمی با مسایل کلی خاورمیانه دارد. این عوامل را در چند حوزه میتوان تقسیمبندی کرد:
بنبست سیاسی در اسرائیل: دولت بنیامین نتانیاهو دچار بنبست سختی در درون شده است. یک سال و نیم پس از قدرتگیری دولت راستگرای اسرائیل، اختلافات درون حکومتی به نحوی شده است که نه دیگر اویگدور لیبرمن نقش خاصی در تصمیمگیریهای سیاسی دارد و نه نتانیاهو میتواند بیش از این به دولت ائتلافی خود امیدوار باشد. حمله به کاروان آزادی و کشته شدن 9 شهروند ترک که روابط میان تلآویو و آنکارا را شکرآب کرد، طرحی بود که لیبرمن ارائه داد و تهدید کرد در صورت اجرا نشدن این طرح از دولت خارج میشود؛ طرح حمله باعث انزوای اسرائیل و وخیمتر شدن روابط با ترکیه شد. نتانیاهو این مساله را از چشم لیبرمن میدید بنابراین بدون مشورت با وی، بنالعیاذر وزیر امور زیربنایی خود را به سوئیس میفرستد تا با داود اوغلو وزیرخارجه ترکیه دیدار کند. افشای این دیدار درگیری در کابینه اسرائیل را در پی داشت که باعث رایزنی ایهود باراک وزیر جنگ با تزیپی لیونی رهبر کادیما برای پیوستن به دولت به جای فرد تندرو و افراطیای بنام لیبرمن بود.
در حالی که طرح شهرکها در سرزمینهای اشغالی دیگر راهبرد دندانگیری برای تداوم بازی با افکار عمومی نیست و ورود یهودیها به فلسطین اشغالی به مراتب کمتر از خانههای ساخته شده است، نتانیاهو در سفر اخیر خود به آمریکا از اوباما میخواهد وی و دولتش را از این بنبست خارج کند. در درخواست نتانیاهو دو نکته مهم گنجانده شده است: اول راضی کردن تزیپی لیونی برای پیوستن به دولت وی؛ و دوم فشار بر مصر و عربستان برای راضی کردن محمود عباس برای وارد شدن به مذاکرات مسقیم صلح. نتانیاهو امیدوار است که با این دو ترفند دولت ائتلافی و شکننده خود را از بنبست موجود نجات دهد.
نیاز آمریکا به تحرک تازه در منطقه: دومین عامل در مورد تحولات روی داده در فلسطین به سیاستهای اعلامی آمریکا در منطقه مربوط است. بر این اساس، آمریکا امیدوار است همزمان با فشار بر ایران به عنوان مهمترین عامل برهم زننده نظم مورد نظر این کشور در خاورمیانه، وارد حوزهای شود که چند دهه است دولتهای مختلف آمریکا را برای پایان دادن به آن به خود مشغول داشته است. نگاه دو وجهی آمریکا به مساله فلسطین علاوه بر موضوع بالا، عملا برای به چالش کشیدن ایران است. امتیازدهی به سوریه و خارج کردن این کشور از روند امنیتی و سیاسی در عراق که موجب کاهش بمبگذاریها در این کشور شد، امروز با امتیاز دهی و امتیازگیری دمشق – واشنگتن بازیای دوگانه را به نفع اسرائیل رقم میزند. در این بازی سوریه در برابر رفتار جدید آمریکا در فلسطین تقریبا حالت سکوت و سکون را پیشه میکند، رهبران مقاومت مقیم دمشق را کنترل کرده تا آمریکا بتواند شانس خود در مساله فلسطین را بار دیگر بیازماید.
اعلام رای دادگاه ترور حریری: موضوع فلسطین و مذاکرات سازش در حالی مطرح میشود که قرار است در کمتر از چند هفته دیگر نظر نهایی دادگاه بینالمللی ترور رفیق حریری نخستوزیر فقید لبنان اعلام شود. بر اساس گزارشهای منتشر شده اسم سه تن از اعضای حزبالله لبنان در این رأی آورده شده است. آمریکا عملا در رأی دادگاه، سوریه را تبرئه کرده و حزبالله را به عنوان مهمترین موضوع چالشی در برابر اسرائیل محکوم میکند. در اینجا سوریه امتیازگیری میکند تا در اعلام رای دادگاه متهم نشود و در جای دیگر امتیازدهی میکند تا در مورد روند جدید مذاکرات مخالفت علنی از خود بروز ندهد.
مشکلات عربستان و مصر در شرایط فعلی: عربستان و مصر دو بازوی فشار آمریکا بر محمود عباس برای تن دادن به امتیازات جدید و کوتاه آمدن در برابر اسرائیل هستند. آمریکا این نکته را به ریاض و قاهره تفهیم کرده که تنها در صورتی میتواند از فشار بیشتر بر ایران سخن بگوید که مساله اسرائیل و فلسطینیها را به نتیجهای دلخواه واشنگتن رسانده تا آمریکا با فراغ بال بیشتری به ایران بپردازد. محمود عباس نیز که تنها در حکم یک عروسک خیمه شب بازی ظاهر شده و به دلیل نداشتن پایگاه قدرت واقعی متکی بر اراده سیاسی کشورهای دیگر صاحبنفوذ بر خود است نیز چارهای به جز تن دادن به خواست مصر و عربستان که به نوعی همان خواست اسرائیل است ندارد. بنابراین باید منتظر شروع دور تازه مذاکرات میان طرفین اسرائیلی و فلسطینی بود. عربستان امیدوار است بتواند با راضی کردن آمریکا و اسرائیل به حمله به ایران، موقعیت منطقهای خود را حفظ کند. برخی شایعه سفر مئیر دگان رئیس سازمان تروریستی موساد به عربستان را در راستای هماهنگی بیشتر جهت حمله به ایران و تحولات برشمرده شده در بالا میدانند.
فشارهای جدید آمریکا بر ایران در قالب صدور قطعنامه و اعمال تحریمهای یکجانبه، دخالت در بازی دولت در عراق، ورود به مباحث نزدیک امنیتی با پاکستان، ایجاد یک نوع رابطه خاص با روسیه در قبال مسایل ایران، هماهنگی با ترکیه در راستای تداوم مناسبات با اسرائیل، حضور موثر در روند سیاسی مصر جهت تعیین جانشین برای حسنی مبارک، فشار بر حزبالله لبنان در قالب رای دادگاه ترور حریری و ... نشان میدهد که آمریکا سناریوی طراحی شده باراک اوباما را با جدیت در حال پیگری است، برای آمریکا مهم نیست که این سیاست اعمالی چه هنگام نتیجه دهد، مهم این است سران کاخ سفید به خواستهای خود در خاورمیانه برسند، خواستهایی که در تلآویو طراحی میشود و واشنگتن بازوی اجرایی آن است.
اگر نگاهی به سخنان این هفته محمود احمدینژاد در مورد سناریوهای جدید منطقهای آمریکا داشته باشیم، باید منتظر تحولات جدیدی باشیم. هرچند تحولات پیشبینی شده ممکن است در نهایت بر اساس پیشبینیهای اعلام شده – به دلیل بازیهای پشت پرده - پیش نرود، اما آنچه فعلا بر سر میز است همان است که در بالا گفته شد.
نظر شما :