محمد البرادعی در گفتگو با فارین پالیسی:
دولت بوش در پرونده هستهای ایران غرضورزی داشت
دبیر کل سابق آژانس انرژی اتمی محمد البرادعی دوازده سال سمت ریاست این نهاد را بر عهده داشت. دوازده سالی که همراه بود با تنش در خصوص پروندههای هستهای عراق، ایران و کرهشمالی. دوازده سالی که هشت سال آن مردی به نام جورج بوش بر مسند قدرت تکیه زده بود و خرده فرمایشهایش آقای البرادعی را هم به ستوه آورده بود. البرادعی اندک اندک موفق شد آژانس بینالمللی انرژی هستهای را تبدیل به نهادی تصمیمگیرنده در سطح معادلات بینالمللی کند. شاید به بهای همین تلاش ها بود که در سال 2005 صلح نوبل در دستان آقای البرادعی قرار گرفت.
البرادعی در گفتگو با فارین پالیسی از احتمال حضور در انتخابات مصر سخن گفته تا جدالهای ایران و ایالات متحده بر سر پرونده هستهای این کشور. دبیر کل سابق از بازگشت به وطن در هفته دوم ماه فوریه سخن میگوید و شرایطی که اگر مهیا شود او برای به دست آوردن مسند حسنی مبارک رئیسجمهوری مصر دورخیز خواهد کرد.
در جریان سالهای حضور شما در مسند ریاست آژانس، آیا دولت یا کشوری بود که کار کردن با آن برای شما نفسگیر و چالشی جدی باشد؟
بله. چند مورد وجود داشت. در برخی از موارد کار کردن با دولت جورج بوش به تمام معنا مشکل بود. در خصوص بحث عراق و پرونده هستهای ایران ما تعاریف متفاوتی از توسل به دیپلماسی داشتیم. کرهشمالی هم کم برای من دردسر درست نکرد. برای بسیاری از مردم استفاده یا سواستفاده از آنچه شما بر زبان میآورید تبدیل به سنت شده است. بنابراین زمانی که در جایگاه مسئولی مانند من هستید حرف زدن درست مانند راه رفتن بر روی یخ است. باید مراقب هر رفتار و هر کردار خود باشید. باید مراقب باشید که آنچه به نام آژانس انجام میگیرد رنگ و بوی سیاسی به خود نگیرد.من زمانی که به اندک اطلاعاتی دست پیدا میکردم باید دو دستی از آن مراقبت میکردم تا هیچکس از این اندک اطلاعات بهرهبرداری سیاسی نکند.
به نظر میرسد که همه گمان میکنند که ایران با حسننیت بر سر میز مذاکره ننشسته است؟ این قضاوت را عادلانه میدانید؟
متاسفانه درست در روزهای بحرانی پرونده هستهای ایران، این کشور به واسطه اعتراضها به انتخابات ریاست جمهوری دچار ناآرامیهای داخلی شد. پرونده هستهای ایران اندک اندک تبدیل به بده و بستان سیاسی شد. من هنوز هم امیدوارم که ناآرامیها در ایران ختم به خیر شود و دولت این کشور بتواند از فضای مسالمتآمیز به وجود آمده برای برونرفت از بحران هستهای استفاده کند. من می دانم که باراک اوباما هیچگزینهای را در برابر ایران از روی میز به پایین نینداخته است. اگر فضایی برای مصالحه و مذاکره وجود داشته باشد قطعا آقای اوباما از آن کمال استفاده را خواهد کرد. ما مدتهاست که منتظر مردی مانند باراک اوباما بودیم که بدون هیچگونه پیششرطی به دنبال مذاکره با ایران باشد. ما به دنبال رئیسجمهوری در کاخ سفید بودیم که بیواسطه بخواهد با ایران بر سر منافع دو طرفه و مشترک سخن گوید. ایرانیها باید بدانند که اوباما قرار نیست همواره در کاخ سفید باقی بماند و همزمان قرار نیست دولت اوباما همواره تنها و تنها از مصالحه سخن بگوید. اگر ایرانیها نخواهند با امریکا بر سر میز مذاکره بنشینند بیشک راهی برای واشنگتن باقی نخواهد ماند جز توسل به تحریم. تحریم نه تنها ره به جایی نخواهد برد بلکه مشکل را ریشهدارتر خواهد کرد.
به انتقادهای دولت جورج بوش در خصوص اهمال شما در توسل به استانداردهای آژانس برای مقابله با ایران چه پاسخی میدهید؟
در سال 2005 میلادی بود که دولت جورج بوش ادعا کرد ایران برنامه تسلیحات هستهای در اختیار دارد. ما در آن زمان اتهامهای فراوانی را از جانب جان بولتون تحمل کردیم. من به بر باد دادن اعتبار آژانس متهم شدم. اما سکوت کردم تا در سال 2007 گزارش آژانس همه چیز را عیان کرد: ایران تحقیقاتی در خصوص تولید تسلیحات هسته ای داشته اما هرگز تسلیحات هسته ای در اختیار نداشته است. تحقیقات ایران هم در حوزه تسلیحات هستهای در سال 2003 متوقف شده است. زمانی که در سال 2005 اعلام کردم که مدرکی مستدل دال بر تلاش ایران برای دستیابی به تسلیحات هستهای وجود ندارد، حق با من بود. البته در آن زمان هم نه بولتون و نه کسی از دولت جورج بوش از من به خاظر آن حجم از اتهامها و انتقادها عذرخواهی نکرد. در خصوص جنگ عراق هم دقیقا همین سناریو تکرار شد . دیک چنی پیش از جنگ من را به اشتباه متهم کرد اما بعد از جنگ همین اتهام زنی را تکذیب کرد. خوب تاوان این اشتباه هم بسیار سنگین بود.
به انتخابات در مصر بپردازیم. زمزمههای بسیاری وجود دارد مبنی بر اینکه شما میخواهید در انتخابات آتی در وطن شرکت کنید.چرا میخواهید رئیسجمهور مصر باشید؟
من تمایلی به ریاست جمهوری در مصر ندارم. من برنامه های بسیار دیگری برای خودم به غیر از تکیه زدن بر کرسی ریاست جمهوری دارم. به خوبی می دانید که بعد از دوازده سال در منصبی تا این اندازه مهم این روزها دوست دارم بیشترین وقت خودم را با خانواده بگذرانم. در این میان بسیاری از هموطنان من دوست دارند که من در سیاست داخلی مصر هم حضور فعال داشته باشم.
من در همین جا تاکید میکنم که زمانی در انتخابات شرکت میکنم که بستری عادلانه برای انتخاباتی آزاد فراهم باشد. من اعتقاد دارم که در مصر چنین بستری فراهم نشده است. من همین امروز مقاله ای برای روزنامه ای در مصر فرستادم و پیششرطهای خود برای شرکت در این انتخابات را اعلام کردم. وجود ناظران خارجی، سیستم قضایی منفک از سیاست و فرصت برابر رسانه ای برای تمامی کاندیداها از جمله این پیششرطها بودند. در مصر من تنها زمانی میتوانم در انتخابات شرکت کنم که عضو حزب باشم. من اما مایل به حضور در این صحنه به عنوان کاندیدای مستقل هستم.
نظر شما :