فضای هستهای کشور ملایم میشود
روز پنجشنبه بیست و پنج تیرماه استعفای غلامرضا آقازاه، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران در صدر اخبار داخلی کشور قرار داشت. بعد از پذیرش استعفای آقازاده، علی اکبر صالحی به عنوان رییس تازه سازمان انرژی اتمی منصوب شد. آقای صالحی قبلا نماینده ایران در آژانس بین المللی انرژی اتمی بوده است.
گفت و گوی دیپلماسی ایرانی با دکتر صادق ربانی، قائم مقام سابق سازمان انرژی اتمی ایران:
شما با توجه به سوابقتان در سازمان انرژی اتمی ایران شخصیت و توانایی آقایان آقازاده و صالحی را چطور دیدهاید؟
آقای آقازاده فردی اجرایی بود و در وزارت نفت سابقه کار داشت. به لحاظ اجرایی بسیار توانمند است اما به لحاظ اطلاعات هستهای آقای صالحی اولویت دارد. آقای صالحی زمانی رئیس دانشگاه صنعتی شرف بوده، استاد مکانیک و فارغ التحصیل این رشته از دانشگاهMIT امریکاست واز نظر علمی در رده بالایی است.
آقای آقازاده تسلط کاملی به زبان انگلیسی نداشتند اما از نظر اجرایی فردی قابل و قوی است و توانست از سابقه اجرایی خود در وزارت نفت به نحو احسن در سازمان انرژی اتمی ایران بهره گیرد.
آقای صالحی این ویژگی را ندارد اما در مقابل به زبان انگلیسی و عربی به طور کامل مسلط است و در دوران مسئولیت خود در آژانس بین المللی انرژی اتمی توانست با البراعی رابطه بسیار خوبی برقرار کند. وی با ایجاد این رابطه نقش موثری در ملایم سازی فضای حاکم در جهان در مقابل فعالیتهای هستهای ایران داشت.
آقای آقازاده از بعد سیاسی فردی برجسته و با کارآمدی بالا بود و آقای صالحی نیز به لحاظ اشراف به مسائل هستهای میتواند بسیار مفید باشد.
به نظر شما تحول مدیریتی در سازمان انرژی اتمی میتواند منجر به تغییر در دیپلماسی هستهای ایران شود؟
به نظر میرسد که حضور آقای صالحی در عرصه هستهای کشور میتواند در آینده به ملایم کردن و بهبود اوضاع و شرایط فعلی حاکم بر فضای هستهای کشور کمک کند؛ اگر ایشان با اختیارات لازم آمده باشد میتواند مسئله هستهای را جمع کند. او همچنین از طریق لابیهایی که میتواند ایجاد کند قادر خواهد بود اعتماد بینالمللی را نسبت به برنامه هستهای ایران تامین کند.
تحصیلات او در امریکا زمینه مناسبی برای او در مسیر هستهای کشور است. در واقع آشنایی کامل او به اطلاعات هسته ای و سوابق تحصیلی او در امریکا از نظر امریکاییان امتیازی مثبت است. اما اگر آقای صالحی با اختیارات محدود آمده باشد به نظر من چندان موفق نخواهد بود.
به اعتقاد شما علت اصلی کنار رفتن آقای صالحی از چارچوب هستهای کشور در چهارسال گذشته چه بود و انتخاب ایشان برای اداره سازمان انرژی اتمی در این مقطع چه معنایی دارد؟
پروتکل الحاقی بی آنکه تصویب شود در عمل اجرا شد. این فرجه را در حقیقت دکتر صالحی به غرب داد. این یکی از نقاط درخشان حرکت نظام در فرایند هستهای بود که مسیر جنگ را در آن زمان از ایران به سوی عراق منحرف ساخت. در واقع همکاری ایران در افغانستان و فعالیتهای هستهای خود در آن دوران باعث شد که تاحدودی رئیس جمهور وقت امریکا از نظر توجیه حمله به ایران خلع سلاح شود.
دولت اصلاحات با این تلاشها توانست خطر حمله نظامی را از سر ایران رفع کند. در آن زمان اظهار همکاری با جامعه بین المللی در زمینه فعالیت های هسته ای از سوی تهران امری مثبت و اقدامی درست بود اما همین اقدامات از سوی دولت نهم به عنوان نقطه ضعف دولت پیش ارزیابی شد و حالا همان کسی که به اعتقاد دولت حاضر در این نقطه ضعف برای نظام نقش داشت اکنون از سوی این دولت به عنوان معاون رئیس جمهور انتخاب شده است.
آیا معنای این انتخاب این است که دولت تحت فشار دست به این انتخاب زده و یا اینکه میخواهد تغییری در شیوههای کار در مسیر هستهای دهد و یا اینکه به سوی مصالحه با جامعه بینالمللی پیش رود، به نظر میرسد که همه این موارد مطرح است.
متاسفم که باید بگویم دولت آقای احمدی نژاد دولت ضعیفی شده است که ناگزیر به امتیاز دادن است و این به نفع ایران نیست؛ اما آیا آقای صالحی با شخصیتی که دارند مسئولیت جدید را می پذیرند؟ باید گفت اگر ایشان اختیارات لازم را نگرفته باشند، اشتباه است که وارد این مسئولیت شوند اما اگر با اختیارات لازم وارد عرصه شده و بخواهد مسئله را حل و فصل کند، این توان را داراست.
او میتواند در صورت بهره مندی از اختیارات لازم، تیم قویای را با خود همراه کرده و مسئله هستهای کشور را حل کند. در مقابل تیم اوباما، آقای صالحی فردی شایسته برای مذاکره در موضوع هستهای است.
آیا شما علت استعفای آقای آقازاده را در متفاوت بودن طیف فکری او با دولت مستقر میدانید یا میزان توانمندی ایشان برای ادامه مسیر هستهای کافی نبود؟
حدس میزنم که آقای آقازاده به آقای احمدی نژاد تحمیل شد، چراکه او کارها را با دفتر رهبری هماهنگ میکرد. در عین حال باید توجه داشت که تصمیمات هستهای کشور در نهادی فراتر از شورای عالی امنیت ملی و سازمان انرژی اتمی اتخاذ میشود و دولتها در این زمینه مستقلا نقشی ندارند. از همین رو نیز توفیق یا ضعف و ناکارآمدی سیاستهای هستهای کشور را نیز نباید به دولتها نسبت داد.
نظر شما :