تاریخ جداسازی بحرین از ایران در «بخارا»
شصت و هفتمين شماره مجله بخارا با مطالبی از عزت الله فولادوند، احمد اقتداری و ایرج افشار منتشر شد .
شصت و هفتمين شماره مجله بخارا با مطالبی از عزت الله فولادوند، احمد اقتداری و ایرج افشار منتشر شد . بخش فلسفه این شماره مقاله "نویسنده و کمونیسم" نوشته جورج استابنر با ترجمه دکتر عزت الله فولادوند را در خود دارد.
در قسمت نقد ادبى مطالب "آواى سنگها" نوشته دکتر ژاله آموزگار و "راز گل سرخ" از دکتر شهلا حائرى خواندنی است. بخش ایران شناسی بخارا نیز همچون همیشه به درج تازهها و پارههاى ايرانشناسى (60) به قلم ایرج افشار پرداخته و در ادامه مقالاتی تحت عنوان "گناه نابخشودنى، جدايى بحرين از ايران" از احمد اقتدارى، "چاه تخت جمشيد" نوشته جليل اخوان زنجانى، "خطّهاى بازيافته مُلکِ زوزن در آستانة حملة مغول" به قلم دکتر شهريار عدل و معرفى نشرية مطالعات ايرانى از سحر مازيار درج شده است. يادداشتهايى از ژاپن با نوشته های دکتر هاشم رجب زاده پی گرفته شده است.
مطلب او "از چشمه خورشید" نام دارد. در بخشی دیگر با عنوان سفرنامه می خوانیم: در جستجوى فِردى / آريل دورفمن / ترجمه عبدالله کوثرى، عسرت و عشرت در شهر مسکو / دکتر محمد على اسلامى ندوشن، در مسير اگرا با ماشين کوچکم / نيکلا بوويه / ترجمه ميترا زارعى در این شماره دکتر حسن کامشاد نوشته است "چگونه دربارة کتابهايى که نخواندهايم صحبت کنيم".
بررسی و نقد کتاب، شعر فارسی، شعر جهان، گفتگوهایی با همايون صنعتى، پروفسور دانيال سيمونوويچ کميساروف و جويس کارول اوتس بخش های دیگر این مجله را تشکیل می دهد. جشننامه آيدين آغداشلو - هنرمند نقاش - نیز در شماره 67 بخارا درج شده است. گزارش مراسم رونمايى کتاب «اين دو حرف»، سالشمار زندگى آيدين آغداشلو، رونمايى آيدين، دربارة آيدين آغداشلو و هنر او، نقاش ما آيدين آغداشلو و اداى دين به دوست مطالب این قسمت را شامل می شود.
گزارش سمينار فريدون آدميت و تاريخنگارى ايران معاصر، آدميت در سالهاى پايانى عمر، بازخوانى شاهکار فريدون آدميت، آدميت و نگاه او به انقلاب مشروطيت ايران، آدميت، روشنفکر و تاريخنگار، تجددخواهى فريدون آدميت، چهل سال همکارى و دوستى با فريدون آدميت، گزارش ميزگرد حيات و نقش نشريات ادبى در کتابخانه ملى، ياد عمران صلاحى در رونمايى کتاب گفتگوهايش، گزارش جشنواره فيلم مستند ايران و گزارش شبهاى ادبى و فرهنگى در کابل دیگر یادداشت های این شماره را تشکیل می دهد.
در قسمتی با عنوان يادنامه علامه طباطبايى نیز می خوانیم: يادى از علاّمه سيد محمد حسين طباطبايى / على دهباشى، زندگى من / محمد حسين طباطبايى، شخصيت پرجاذبة علاّمه طباطبايى / دکتر داريوش شايگان و دو شعر از علاّمه سيد محمد حسين طباطبايى علی دهباشی سردبیر مجله در سخن آغازین خود درباره تأخير دو شمارة اخير بخارا نوشته است: ما هميشه آرزومند بوديم و هستيم که مجله به موقع و سروقت منتشر شود. اما روزگار بر وفق مراد نيست. عليرغم تلاش و کوششى که مىکنيم، مشکلات کار روز به روز عرصه را بر ما تنگتر مىکند. وی افزوده است: ذهنيت اکثر کتابخوانان و اهل فرهنگ ما اينچنين است که مجله مىبايست ارزانتر از کتاب باشد.
در حالى که اگر کتابى به تعداد صفحات همين شمارهاى که در دست داريد منتشر کنيم، در بازار فعلى بايد حداقل قيمتش را شش هزار تومان روى جلد ثبت کنيم. پس ملاحظه مىفرماييد که بهاى فعلى مجله زير قيمت بازار است و همين امر ما را با مشکل روبرو کرده است. او نوشته است: نمىخواستم با تلخى و تيرگى نوشتة آغازين را شروع کرده باشم، اما واقعاً چه بايد کرد؟ به يک نکتة غمانگيز ديگر اشاره مىکنم و مىگذرم. در کنار اين همه مصائب گوناگون ماجراى تخليه دفتر مجله پيش آمده که ما را سخت پريشان ساخته است.
دفترى که متجاوز از پنج سال مأمن ما بود و بيشترين اوقات روز و شبمان در اينجا مىگذشت و مىگذرد. لطف و محبتى پنج ساله، اينک به پايان رسيده است. همين جا عرض تشکر و سپاس خود را به دوستانى که در اين مدت، براى مجلة بخارا دفترى در اختيارمان گذاشتند، تقديم مىکنيم. دفتر فعلى بخارا ، که براى همة دوستدارانش خاطرات خوبى بر جاى گذاشته، به زودى بايد تخليه شود. و ما ماندهايم با انبوهى از کاغذ، کتاب و دورههاى ناقص مجله که نمىدانيم کجا جايش دهيم. با اين وضعيت اجاره بها امکان تهيه دفتر براى ما غيرممکن است. در حال حاضر در جستجوى زيرزمينى هستيم که نمناک نباشد! تا محتويات دفتر فعلى را در آنجا انبار کنيم.
در قسمت نقد ادبى مطالب "آواى سنگها" نوشته دکتر ژاله آموزگار و "راز گل سرخ" از دکتر شهلا حائرى خواندنی است. بخش ایران شناسی بخارا نیز همچون همیشه به درج تازهها و پارههاى ايرانشناسى (60) به قلم ایرج افشار پرداخته و در ادامه مقالاتی تحت عنوان "گناه نابخشودنى، جدايى بحرين از ايران" از احمد اقتدارى، "چاه تخت جمشيد" نوشته جليل اخوان زنجانى، "خطّهاى بازيافته مُلکِ زوزن در آستانة حملة مغول" به قلم دکتر شهريار عدل و معرفى نشرية مطالعات ايرانى از سحر مازيار درج شده است. يادداشتهايى از ژاپن با نوشته های دکتر هاشم رجب زاده پی گرفته شده است.
مطلب او "از چشمه خورشید" نام دارد. در بخشی دیگر با عنوان سفرنامه می خوانیم: در جستجوى فِردى / آريل دورفمن / ترجمه عبدالله کوثرى، عسرت و عشرت در شهر مسکو / دکتر محمد على اسلامى ندوشن، در مسير اگرا با ماشين کوچکم / نيکلا بوويه / ترجمه ميترا زارعى در این شماره دکتر حسن کامشاد نوشته است "چگونه دربارة کتابهايى که نخواندهايم صحبت کنيم".
بررسی و نقد کتاب، شعر فارسی، شعر جهان، گفتگوهایی با همايون صنعتى، پروفسور دانيال سيمونوويچ کميساروف و جويس کارول اوتس بخش های دیگر این مجله را تشکیل می دهد. جشننامه آيدين آغداشلو - هنرمند نقاش - نیز در شماره 67 بخارا درج شده است. گزارش مراسم رونمايى کتاب «اين دو حرف»، سالشمار زندگى آيدين آغداشلو، رونمايى آيدين، دربارة آيدين آغداشلو و هنر او، نقاش ما آيدين آغداشلو و اداى دين به دوست مطالب این قسمت را شامل می شود.
گزارش سمينار فريدون آدميت و تاريخنگارى ايران معاصر، آدميت در سالهاى پايانى عمر، بازخوانى شاهکار فريدون آدميت، آدميت و نگاه او به انقلاب مشروطيت ايران، آدميت، روشنفکر و تاريخنگار، تجددخواهى فريدون آدميت، چهل سال همکارى و دوستى با فريدون آدميت، گزارش ميزگرد حيات و نقش نشريات ادبى در کتابخانه ملى، ياد عمران صلاحى در رونمايى کتاب گفتگوهايش، گزارش جشنواره فيلم مستند ايران و گزارش شبهاى ادبى و فرهنگى در کابل دیگر یادداشت های این شماره را تشکیل می دهد.
در قسمتی با عنوان يادنامه علامه طباطبايى نیز می خوانیم: يادى از علاّمه سيد محمد حسين طباطبايى / على دهباشى، زندگى من / محمد حسين طباطبايى، شخصيت پرجاذبة علاّمه طباطبايى / دکتر داريوش شايگان و دو شعر از علاّمه سيد محمد حسين طباطبايى علی دهباشی سردبیر مجله در سخن آغازین خود درباره تأخير دو شمارة اخير بخارا نوشته است: ما هميشه آرزومند بوديم و هستيم که مجله به موقع و سروقت منتشر شود. اما روزگار بر وفق مراد نيست. عليرغم تلاش و کوششى که مىکنيم، مشکلات کار روز به روز عرصه را بر ما تنگتر مىکند. وی افزوده است: ذهنيت اکثر کتابخوانان و اهل فرهنگ ما اينچنين است که مجله مىبايست ارزانتر از کتاب باشد.
در حالى که اگر کتابى به تعداد صفحات همين شمارهاى که در دست داريد منتشر کنيم، در بازار فعلى بايد حداقل قيمتش را شش هزار تومان روى جلد ثبت کنيم. پس ملاحظه مىفرماييد که بهاى فعلى مجله زير قيمت بازار است و همين امر ما را با مشکل روبرو کرده است. او نوشته است: نمىخواستم با تلخى و تيرگى نوشتة آغازين را شروع کرده باشم، اما واقعاً چه بايد کرد؟ به يک نکتة غمانگيز ديگر اشاره مىکنم و مىگذرم. در کنار اين همه مصائب گوناگون ماجراى تخليه دفتر مجله پيش آمده که ما را سخت پريشان ساخته است.
دفترى که متجاوز از پنج سال مأمن ما بود و بيشترين اوقات روز و شبمان در اينجا مىگذشت و مىگذرد. لطف و محبتى پنج ساله، اينک به پايان رسيده است. همين جا عرض تشکر و سپاس خود را به دوستانى که در اين مدت، براى مجلة بخارا دفترى در اختيارمان گذاشتند، تقديم مىکنيم. دفتر فعلى بخارا ، که براى همة دوستدارانش خاطرات خوبى بر جاى گذاشته، به زودى بايد تخليه شود. و ما ماندهايم با انبوهى از کاغذ، کتاب و دورههاى ناقص مجله که نمىدانيم کجا جايش دهيم. با اين وضعيت اجاره بها امکان تهيه دفتر براى ما غيرممکن است. در حال حاضر در جستجوى زيرزمينى هستيم که نمناک نباشد! تا محتويات دفتر فعلى را در آنجا انبار کنيم.
نظر شما :