نظم نوین جهانی
هوش مصنوعی خالق ایدئولوژی جدید قرن ۲۱
دیپلماسی ایرانی: نظم نوین جهانی همواره یکی از چالشهای قدرتهای بزرگ منطقهای و جهانی در ترسیم رقابتهای بینالمللی است. تعریف نظم جهانی یا نظم نوین جهانی که گویای انگاره، اراده، اهداف و استانداردهای یک طیف از بازیگران قدرتمند نظام جهانی است، در قالب یک رهیافت یا ایدئولوژی بیان شده و جایگاه تئوری و علمی نیز کسب میکند.
نظم جهانی قرن بیستم که دارای استانداردها و انگارههای غربی بهویژه امریکایی بود، به عنوان نظم نوین نیمه دوم قرن بیستم مورد توجه و اجرای بلوک غرب بهخصوص ایالات متحده امریکا بود با استاندارد و انگاره بلوک شرق به رهبری اتحاد جماهیر شوروی در ستیز راهبردی و ایدئولوژیک قرار داشت. قرن بیستم را میتوان میدان نبرد نظم غربی در قالب ستیز دو ایدئولوژی لیبرالیسم و مارکسیسم دانست که هر دو ریشه در افکار و انگارههای غربی قلب اروپا (انگلیس و آلمان) داشتند، اما هر کدام مدعی یک رهیافت از نظم نوین جهانی با دیدگاه خود برتری ایدئولوژی یا همان دین سیاسی خویش بودند.
با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، بلوک شرق و ایدئولوژی کمونیسم، اندیشه پایان تاریخ به معنای پیدایش جهان تک قطبی یا ایدئولوژی یگانه با هژمونی لیبرالیسم و ایالات متحده امریکا بر نظام جهانی، حاکم شد. طی دو دهه پس از فروپاشی شوروی، نظم نوین جهانی بر پایه ایدئولوژی لیبرالیسم بر جهان حاکم شده و لیبرالیسم در قالب فرآیند جهانی سازی به دین جهانی تبدیل شد که قبله سیاستگذاران و راهنمای حکمرانی مطلوب نامیده میشد.
برآمدن فناوریهای نوین و افزایش شبکههای اجتماعی و رسانهای بر پایه فضای مجازی، سبب شد جهان بار دیگر در ستیز ایدئولوژیک جدید فرو رود که انسان را به شهروندان مطیع خود یا همان نتوندان تبدیل ساخته است.
در چنین روندی از سلطه فناوری نوین بر نظم نوین جهانی است که پیدایش هوش مصنوعی AI به یک ضرورت اجتنابناپذیر و یک آسیب جبرانناپذیر در میدان ایدئولوژی تبدیل میشود. اداره جهان که آرمان و هدف نظم نوین جهانی است در شرایطی که ناامنی غذایی، ناامنی منابع آب، زیست محیط و اقلیم، ناامنی ژئوپلیتیک و ... بر جهان سایه افکنده است، با یکی از بزرگترین چالشهای خود یعنی هوش مصنوعی روبه رو شده است.
چالش هوش مصنوعی برای بازیگران نظام جهانی، زمانی برجستهتر میشود که رگههایی از پیدایش ایدئولوژی هوش مصنوعی در قالب یک دین جهانی نوین شاید با عنوان دین AI در مناسبات جهانی ردیابی شود. توانایی هوش مصنوعی در ارایه اطلاعات، توصیهها، سیاستها و ... به مخاطبان خود، روندی از شئ زدگی یا کالایی شدن انسان را نمایش داده است.
در این وضعیت است که هوش مصنوعی در قالب یک ایدئولوژی فراگیر یا یک دین جهانی به ایفای نقش پرداخته و نظم نوین جهانی را بر اساس نیازها و انگارههای خویش شکل میدهد. ایدئولوژی هوش مصنوعی که نظم نوین خود را شکل دهد، جهان را بسیار بدتر و تاریکتر خواهد ساخت. خطر شکلگیری نظم نوین جهانی بر مبنای ایدئولوژی یا دین هوش مصنوعی در محورهای زیر قابل تحلیل است:
یکم – خالق دین، سازنده نظم نوین جهانی: هوش مصنوعی برای بشر کنونی و بازیگران نظام جهانی قرن بیست و یکم، یک خالق قدرتمند است که زیربنای سیاستگذاری عمومی، حکمرانی و اداره جهان را به دست خواهد گرفت.
هوش مصنوعی با ابزارهای نوین و اثربخش خود مانند جعل عمیق (دیپ فیک) و ... میتواند انگارههای جدیدی را برسازی کرده و دین نوین را شکل دهد. دینی که هوش مصنوعی میسازد، دینی خواهد بود بر اساس نیات و اهداف سیاسی و بیشتر ژئوپلیتیک قدرتهای بزرگ دنیای فناوری که قادرند جهان ذهن و واقعیت را دگرگون و بر اساس میل خود بازآفرینی کنند.
قدرت هوش مصنوعی در تسخیر افکار و اذهان بشر با بهرهگیره از ابزارها و سیاستهای نیرنگ (جعل عمیق، پیشبینی تصویری آینده و ...)، در حوزه دین و ایدئولوژی نیز بسیار کارآمد بوده و میتواند دین نوینی را شکل داده، جهانی ساخته، ژئوپلیتیک منطقهای و جهانی را دگرگون نموده و نظم نوین جهانی را شکل دهد.
این قدرت هوش مصنوعی در فرآیند برسازی دین نوین جهانی تا نظم نوین جهانی، بر نبرد روایتها و ایدئولوژیها استوار است. نبردی که دارندگان هوش مصنوعی را به پیامبران و بلکه خالق دین نوین جهانی تبدیل کرده و قدرت هژمونیک نظام جهانی میسازند. سلطه یک دین نوین جهانی با ابزارها و شیوههای قوی نیرنگ که در هوش مصنوعی نهفتهاند، بازنمایی جنگهای ویرانگر دینی و مذهبی در قرون وسطی و ستیز ایدئولوژیهای بزرگ در قرن بیستم خواهد بود.
در عصر آشوبناک ایدئولوژیک که هیچکدام از انگارههای و باورهای سیاسی و اجتماعی در قالب ایدئولوژی حکمرانی و حکومتداری مطلوب، کارایی مطلق نداشته، بلکه اغلب مشروعیت و مقبولیت خود را نیز از دست دادهاند، هوش مصنوعی میتواند خالق یا آفریدگار یک دین نوین جهانی باشد.
دوم – قدرت تصویرسازی دین هوش مصنوعی: هوش مصنوعی که گاه یک فناوری نوین نامیده میشود، اکنون در حال تبدیل به دانش برتر قرن بیست و یکم است. دانشی که برای برخی کاربران کنونی هوش مصنوعی به مانند هنر هشتم مورد استفاده قرار میگیرد. بهرهگیری از ظرافتها و ظرفیتهای هوش مصنوعی در دنیای هنر و فرهنگ سبب گمراهی سیاستگذاران و کاربران این حوزه شده است.
هشدارهایی که پیرامون توان خلاقیت و تخریب هوش مصنوعی در حوزههای نظامی، تسلیحات و ... داده میشود، حوزه دین و مذهب نیز را نیز شامل میشود، زیرا شاهد پیدایش دین و مذهبی خواهیم بود که زیارتگاه فیزیکی در آن معنایی ندارد یا دین بدون زیارتگاه و عبادتگاه خواهد بود که پیروان خود را در فضای مجازی و هوش مصنوعی مانند آنچه در متاورس Metaverse طراحی شده است، ساماندهی و هدایت میکند.
قدرت هوش مصنوعی در تصویرسازی انگاره شهروندانی است که بر اساس الگوریتمهای جست وجوی رایانهای و ... مدیریت شده و رهبری میشوند تا این سخن کارل مارکس به واقعیت نزدیک شود که " دین افیون توده هاست".
در جهانی که تنوع و تکثر دینی و مذهبی آن تنها با عنوان آشوبناکی دینی و فرقههای نوظهور قابل تعریف است، نوعی بازگشت به قرون وسطی را میتواند نمایان سازد. بازگشتی به گذشته که ارتداد منتقدین و مخالفین هوش مصنوعی در بعد بین المللی را ممکن ساخته و پیدایش جنگهای جهانی ویرانگر منجر خواهد شد. هوش مصنوعی قادر است تصویری آرمانی از دین، مذهب و ایدئولوژی خاص همراه با پیشبینی آینده مطلوب را برای تحریک و ترغیب تودهها برسازی کند و با این تصویرسازی به سلطه خود بر دین بشری ادامه دهد.
*
هوش مصنوعی که در حال تبدیل به مالک جهان آینده است، دارای مزایای فراوانی برای بهبود زندگی بشر بهویژه افزایش رفاه است. از سوی دیگر میتواند خالق بنیادیترین ابعاد زندگی بشر یعنی دین و ایدئولوژی باشد.
قرار گرفتن هوش مصنوعی در جایگاه خالق دین و مذهب، رویکردی از رهیافت فراگیر سلطه هوش مصنوعی بر حیات بشری است که نظام جهانی را دگرگون کرده و در قالب دین و ایدئولوژی نوین به برسازی نظم نوین جهانی میپردازد. این فرآیند دین نوین و نظم نوین جهانی را میتوان بخشی از معادله ژئوپلیتیک جهانی دانست که از سوی قدرتهای بزرگ دارنده قدرت هوش مصنوعی دنبال میشود.
برای اداره جهان بدون حضور دولت بزرگ یا همان جهان بدون دولت، ظهور دین یا ایدئولوژی نوین جهانی لازم است که تنها قدرت هوش مصنوعی میتواند آن را تحقق بخشد. در این روند از پیدایش دین نوین جهانی، دین به افیون تودهها تبدیل شده و آنان را در اختیار هوش مصنوعی قرار میدهد.
قرن 21 میتواند دورهای باشد که انسان نهتنها در صنعت، کشاورزی، سیاست، فرهنگ و هنر، آموزش و اطلاعات زیر سلطه هوش مصنوعی قرار گیرد، بلکه حتی باورها یا دین بشر نیز میدان سلطه هوش مصنوعی خواهد بود. سیاستگذاران و رهبران دولتهایی که از قدرت هوش مصنوعی برخوردار نیستند، بازندگان نظم نوین جهانی خواهند بود. زیرا هوش مصنوعی در جایگاه خالق بزرگ، میتواند ایدئولوژیها یا دینهای نوین جهانی را شکل دهد و جهان آینده را به میدان نبرد دینهای مصنوعی خود تبدیل کنند. هوش مصنوعی در فرآیند پیدایش دین نوین جهانی میتواند نظم نوین جهانی و برتری خود بر انسان را تثبیت کند.
نظر شما :