اسرائیل حمله کند، حزب الله «محوش» خواهد کرد

دیپلماسی ایرانی: امسال دیپلماسی ایرانی دهمین سال از یادداشت های متوالی سرکیس نعوم را متفاوت از سال های گذشته منتشر می کند، چرا که امسال آگاهی بیشتری از او و دیدگاه هایش دارد. در دیداری که در تهران با او داشتم متوجه شدم که او ایران را دوست دارد، طرفدار انقلاب اسلامی است "چرا که با ظلم مخالف است" و می گوید حکومت سابق ایران را که حکومت شاهنشاهی بوده، حکومت ظالمی می دانسته که اراده ای از خود نداشته است. با سیاست های امریکا مخالف است و آن را در جهت استثمار کشورهای دیگر و تصاحب اختیار و توانایی هایشان می داند اما واقعگراست و اعتقاد دارد نمی توان امریکا را نادیده گرفت. می گوید در طول بیست سال سفر مداومی که به امریکا داشته و با مقام های مختلف فعلی و سابق امریکایی در ارتباط بوده و گفت وگو داشته است، امریکا را خوب می شناسد. امریکا را به خاطر مردمان خوبش، دنیای پیشرفته اش و زندگی مدرنش دوست دارد، اما همواره به سیاست های سلطه جویانه امریکا انتقاد داشته است. او همچنین می گوید که ارزش قلمش را بالاتر از هر چیز می داند و هرگز حاضر نیست آن را بفروشد. نعوم همچنین گفت با وجود این که می توانسته از سال ها قبل شناسنامه امریکایی بگیرد اما این کار را برای خود خفت می داند و هرگز حاضر به انجام این کار نشده است و هر دفعه مانند هر شهروند لبنانی به سفارت امریکا می رود و برای سفر به این کشور ویزا می گیرد. 

سرکیس نعوم حدود دو ماه قبل از این که به امریکا برود و یادداشت های هر ساله اش را تهیه کند، در ایران بود. برای همین توانستیم امسال با او هماهنگ کنیم که بر خلاف دو سال اخیر، یادداشت هایش را به طور کامل در اختیار ما قرار دهد تا شامل محدودیت هایی که روزنامه النهار برای خوانندگانش ایجاد کرده است، نشویم. در این جا دیپلماسی ایرانی بیست و پنجمین بخش از سلسله یادداشت های سرکیس نعوم را منتشر می کند:

در ادامه گفت وگو هایم با یکی از مقامات مهم سابق در دولت امریکا که در حال حاضر در یکی از اداره های دیگر دولت امریکا کار می کند و با بعضی رسانه ها ارتباط دارد، گفتم: «حزب الله نمی تواند الآن خلع سلاح شود. اما ارتش لبنان مثل حزب الله در کشور وجود دارد و حزب الله به آن به آسودگی تمام نگاه نمی کند، بعضی وقت ها از آن انتقاد ضمنی می کند و بعضی وقت ها از طریق طرفدارانش در جمع سیاستمداران و رسانه ای ها انتقادات صریحتری می کند. بارزترین دلیل کمک امریکا به ارتش است. شاید راه حل موقتی که بتواند به راه حل نهایی در لبنان ختم شود، تفاهم حزب الله با ارتش برای سامان دادن به وضعیت امنیتی – اقتصادی – اجتماعی بدون کودتا باشد.»

گفت: «خوب است، اما چگونه؟ به نظرت ارتش به "حزب" اعتراض نمی کند برای این که از آن ضعیفتر است، و برای این که اگر تصمیم های رادیکال از سوی حزب و دولت گرفته شود ارتش به سمت جدایی خواهد رفت. نمی دانم. آنچه می دانم این است که گروه های لبنانی همه به استثنای شیعیان ضعیفند.»

گفتم: «در لبنان خیلی ها این روزها از فدرالیته صحبت می کنند.»

پرسید: «فدرالیته بین کی و کی؟»

جواب دادم: «فدرالیته طوایف. اما البته شاید در آن صورت"کانتون" شیعی در آن قویتر و مسلطتر بر "کانتون های" دیگر باشد.»

نظر داد: «من نمی بینم که لبنان تجزیه شود. حزب الله به یک فضای منطقه ای – بین المللی مطلوب نیاز دارد. شاید غیرمرکزی گسترده ای در لبنان با یک دولت مرکزی ضعیف که فقط ثباتی بیاورد بهترین انتخاب ها باشد. در کشور امارات متحده عربی دولت غیرمرکزی وجود دارد که موفق بوده است.»

جواب دادم: «حق با توست. اما قویترین (کانتون) در این دولت که از لحاظ امنیتی و سیاسی و نفتی مسلط است، ابوظبی است.»

جواب داد: «صحیح است ابوظبی مرکز حکومت مرکزی است.»

گفتم: «اما همچنین ایالتی است که از لحاظ قدرت نظامی و مالی و نفتی به آن کمک کرده طوری که امارت های دیگر به آن وابسته شده اند.»

بعد پرسیدم: «آیا تصور می کنی جنگ بین اسرائیل و حزب الله در لبنان روی دهد؟»

جواب داد: «من الآن چنین تصوری ندارم. اما همیشه امکانش هست. گفته می شود حزب الله به اسرائیل حمله نمی کند اما اگر اسرائیل حمله کرد، واکنش حزب الله سخت خواهد داد و واقعا آزارش خواهد داد. این صحیح است. اما مثال حزب الله مثال انسانی خواهد بود که درگیر جنگ است و تفنگش یک گلوله بیشتر ندارد که آن یک گلوله پیشرفته، سهمگین و کشنده است. بنابراین اگر جنگ شود اسرائیل حزب الله و لبنان را به همراه آن محو خواهد کرد، البته که چه بسا خود اسرائیل هم محو شود. در هر حال در سوریه به آن حمله خواهد کرد یا هر جای دیگری که ببنید خطری برایش محسوب می شود. حتی شاید در صورت احساس تهدید به قم یا تهران یا لبنان هم حمله کند. امریکا هم همین کار را می کند. کاری که ترامپ با ترور سردار سلیمانی کرد، عجیب بود!»

ادامه دارد...