نامزد جمهوریخواهان شخصیتی غیرعادی دارد
روانکاوی ترامپ: خودشیفته، ناسازگار و خشمگین
نویسنده: دن پی. مک آدامز
دیپلماسی ایرانی: «خودشیفتگی، ناسازگاری و بزرگنمایی» این ها نتایج تحقیقات روان شناسی است که نشان می دهد شخصیت غیرعادی دونالد ترامپ دوران ریاست جمهوری احتمالی را چگونه شکل خواهد داد.
تام گریفین، صاحب یک آژانس املاک که مدت ها با دونالد ترامپ همکاری داشته، او را یک چانه زن قهار می خواند. با این حال هیچ تمایلی ندارد که درباره جزئیات رابطه اش با و همکاری های گذشته خود با ترامپ صحبت کند. اما آن طور که مایکل دی آنتونیو در بیوگرافی ترامپ به نقل از گریفین نوشته، ترامپ کسی است که هیچ گاه چیزی قانعش نمی کند. ترامپ خود را مردی فو ق العاده جذاب می داند. به نظر می رسد دونالد ترامپ، حتی بیشتر از رونالد ریگان که پیش از ورود به دنیای سیاست بازیگر بود، از این مساله آگاه است که همیشه در حال اجرای نقش است. او زندگی را مانند مردی می گذراند که می داند همواره تحت نظر است. اگر تمام انسان ها، بر اساس سرشت خود، بازیگران اجتماعی هستند، پس دونالد ترامپ در این یک مورد، یک سوپر انسان به نظر می رسد.
پرسش های زیادی درباره کارزار انتخاباتی ترامپ، از پلت فرم انتخاباتی اش گرفته تا اطلاعات او از مسائل مختلف، زبان تند و تیزش و چگونگی تعاملش با مسائل سیاسی، مطرح شده است. اما او واقعا کیست؟ در ذهنش چه می گذرد؟ وقتی رئیس جمهور شد چگونه درباره امور مختلف تصمیم گیری خواهد کرد؟ و این که او چگونه رئیس جمهوری خواهد بود؟
به اعتقاد روان شناسان، دونالد ترامپ در طول زندگی خود به گونه ای رفتار کرده است که شما از یک رئیس جمهور ایالات متحده انتظارش را ندارید: رفتاری سرشار از برونگرایی و بسیار ناسازگارانه. البته این نظر من است، اما معتقدم که اکثر کسانی که تاکنون مصاحبه ها یا مناظره های ترامپ را خوانده یا دیده اند با من هم عقیده هستند. البته ما در اینجا درباره رفتارهای عمیق و ناخودآگاه فرایندهای روانی یا تشخیص های بالینی صحبت نمی کنیم. به عنوان بازیگران اجتماعی عملکردهای بیرونی ما به گونه ای هستند که همه می توانند آن ها را ببینند.
دونالد ترامپ نیز مانند جورج دبیلو بوش و بیل کلینتون (و تدی روزولت که سرآمد فهرست روسای جمهور برونگرا بود) نقش خود را به شیوه ای پرحرارت و سلیس اجرا می کند. او یک موتور محرک بی قرار است که به سختی می شود کنترلش کرد. بسیار کم می خوابد. ترامپ در کتابش با عنوان «هنر معامله» روزهای خود را چنین توصیف کرده است: روزهایی پر از جلسات و تماس های تلفنی. ۳۰ سال بعد از انتشار این کتاب، وسعت روابط او با دیگران در مصاحبه ها، کارزارهای انتخاباتی و شبکه های اجتماعی همچنان گسترده است. تمام کاندیداهای انتخاباتی به دنبال راهی برای پیشرفت هستند اما به نظر می رسد که هیچ یک مانند ترامپ از کار خود لذت نمی برند.
به نطر می رسد ناسازگاری ترامپ به مراتب بیشتر از برونگرایی اوست، البته در مسیر مخالف. ترامپ قطعا خانواده خود را دوست دارد. گفته شده که او رئیسی بخشنده و منصف است. حتی داستان مشهوری درباره دیدار او با کودک مبتلا به سرطان وجود دارد، کودکی که در حال مرگ بوده است. با این حال افرادی که ناسازگار هستند اغلب به عنوان افرادی سنگدل، بی ادب، متکبر و فاقد همدلی توصیف می شوند. (اما انگار در دنیای سیاست اینطور نیست.)
بر اساس تحقیقات صورت گرفته، ریچارد نیکسون ناسازگار ترین رئیس جمهوری ایالات متحده بوده است. اما در مقایسه با ترامپ او مردی بسیار مطبوع بوده است. بار ها گزارش های متعددی از بدزبانی و سخنان توهین آمیز ترامپ علیه مخالفانش منتشر شده است. گفته شده، ترامپ در گردهمایی خود مخالفانش را با بد ترین و رکیک ترین الفاظ مورد حمله قرار داده و از حامیانش می خواهد که آنان را از مراسم بیرون بیندازند. او خبرنگاران و روزنامه نگارانی را که علیه اش مطلب می نویسند «نفرت انگیز» و «بازنده» می خواند.
نشانه های جاه طلبی های اجتماعی و پرخاشگری که ما در گذشته ترامپ می بینیم قطعا در آینده نیز خواهیم دید. به گفته باربارا رز که در اوایل دهه ۱۹۸۰ در ساخت برجی در منتهن با ترامپ همکاری داشته، هسته اصلی شخصیتی ترامپ خشم است. واقعیت این است که خشم او را به مرز جنون می رساند. در واقع همین خشم می تواند عامل اصلی برونگرایی و همچنین ناسازگاری ترامپ باشد. خشم می تواند موتور محرکه کینه ورزی باشد اما همچنین می تواند انگیزه ای برای تسلط اجتماعی و تحریک میل به پیروزی و کسب تحسین دیگران باشد. خشم به همراه مایه هایی از طنز شخصیت کاریزمای ترامپ را شکل می دهد و همین خشم باعث شده که شعارهای سیاسی او تاثیرگذار باشند.
بسیار دشوار است که بتوان رفتارهای آینده رئیس جمهور (احتمالی) را پیش بینی کرد. (پیش تر نیز چنین بوده است.) پس از این که گرد و خاک های سیاسی انتخابات سال ۲۰۰۰ فرونشست، چه کسی تصورش را می کرد جورج بوش کسی باشد که دستور حمله عراق را صادر کند؟ اگر چنین پیش بینی وجود داشته، من تاکنون چیزی درباره آن نخوانده ام. اگر ۱۱ سپتامبر اتفاق نمی افتاد، جورج بوش احتمالا هیچ گاه صدام حسین را سرنگون نمی کرد. اما رویدادهای جهان همواره ریاست جمهوری را تحت تاثیر قرار می دهد. باراک اوباما یک رکود ویرانگر را به ارث برده و بعد از انتخابات میان دوره ای ۲۰۱۰ با یک کنگره سرکش با اکثریت جمهوری خواه روبه رو شد. اوباما چه تصمیماتی می توانست اتخاذ کند که این اتفاقات نیفتد؟ ما هرگز نمی دانیم. با این حال ویژگی های شخصیتی افراد نقش مهمی در تحولات دارند. تحقیقات نشان می دهد افرادی که تمایلات برونگرایانه دارند بیشتر دست به خطر می زنند.
تقریبا دو قرن پیش، اندرو جسکون، رئیس جمهور وقت ایالات متحده، بسیاری از ویژگی های شخصیتی و روانی که ما امروز در دونالد ترامپ مشاهده می کنیم را داشت. پس از گذشته دو قرن، جکسون هنوز هم به عنوان یکی از جنجالی ترین چهره های سیاسی تاریخ آمریکا باقی مانده است. با این حال به نظر می رسد که پیش بینی توماس جفرسون که در آن زمان جکسون را کاملا برای ریاست جمهوری نامناسب و حتی خطرناک خوانده بود درست از آب در نیامد و پوپولیسمی که مخالفان جکسون از آن می ترسیدند به کمک ایالات متحده آمد.
نظر شما :