آرزوی محال ریاض
عربستان توانایی رهبری منطقه را ندارد
دیپلماسی ایرانی: باراک اوباما هفته گذشته دلیل خوبی داشت برای دعوت از سران کشورهای شورای همکاری خلیج فارس و اطمینان بخشی به آنها که ایالات متحده رهایشان نکرده است و آن عامل اقتصادی است. اما این کشورها نمی توانند نقش مثبتی در رهبری منطقه ایفا کنند. روزنامه نیویورک تایمز در مقاله ای که در ۱۱ می منتشر شد نقل قولی از سفیر سابق ایالات متحده در ریاض آورده است «به وضوح مشخص است که ملک سلمان به دنبال کسب رهبری کشورش در منطقه است.» اما این چه رهبری است؟
بدون شک عربستان سعودی در حال نشان دادن قدرت نمایی جدید و بی سابقه ای از طریق مداخله نظامی در یمن، بحرین، سوریه و احتمالا در لیبی است. اما آیا این اقدامات باعث تشکیل رهبری می شوند؟ رهبری شامل یک حس جهت دهی، داشتن چشم انداز و ایدئولوژی منسجم و مجموعه ای از ارزش ها و اصول در سیاست خارجی است که منجر به ایجاد تحول و تبدیل به کشوری توسعه یافته تر می شود. این در حالی است که عربستان سعودی در تمام این جبهه ها شکست خورده است.
به نظر من، سیاست عربستان سعودی در بهترین حالت ارتجاعی، واپس گرا و ضد انقلابی است که به دنبال حفظ وضع موجود است. رویکردهایی که در جهان مدرن طرفدار کمی دارد. انجماد وضع موجود، یک سیاست، چشم انداز و یا تمرینی برای رسیدن به رهبری نیست، بلکه یک دستپاچگی محض است.
حملات نظامی عربستان به یمن موجب کشته شدن مردم و افراد غیرنظامی و نابودی زیرساخت های این کشور می شود و حتی کمبود منابع پزشکی، دارویی، غذایی، آب و قطع ارتباط هوایی این کشور با جهان را موجب شده است. عربستان به دنبال نشان دادن خودش به عنوان صدای غالب در امور یمن است. با این حال با مقاومت مردم یمن و افزایش خشم بین المللی روبه رو شده است. این رهبری نیست.
این پادشاهی چه نیات، ایدئولوژی و چشم اندازی برای خاورمیانه دارد؟ جالب توجه است که این پادشاهی هیچ نوع درخواست عمومی در رابطه با مکتب خودساخته خودش یعنی سلفی و وهابی ندارد. این در حالی است که این کشور مبالغ زیادی برای خرید نفوذ از طریق ایجاد مدارس و مراکز دینی و اخیرا شبه نظامیان، صرف کرده است تا این قرائت تند از اسلام را گسترش دهد. از قضا گروهی که این روزها بیشتر وهابیت را تبلیغ می کند داعش است که وابسته به افراطی ترین قرائت آن است. اگر بخواهیم منصف باشیم وهابیت چندان خشونتی ندارد و فقط به دنبال ایجاد هنجارهای اجتماعی بسیار محدود کننده در زندگی روزمره است، همانند آنچه در عربستان سعودی وجود دارد. این رویکرد موجب ایجاد جامعه مدرن نمی شود.
به نظر می رسد عربستان سعودی در پیشبرد دیدگاه ها و ایدئولوژی اش برای آینده خاورمیانه شکست خورده است. در عوض عربستان به دنبال ترویج ترس درباره مقاصد و قابلیت های ایران در خلیج فارس است. این در حالی است که صدور دستورات سعودی ها درباره اسلام شیعه منبع اصلی خصومت های فرقه ای و دشمنی ها است. این حملات نشانه ترس تدافعی عربستان است.
نشست ۱۴ می باراک اوباما با رهبران کشورهای نفتی عرب بیشتر در رابطه با شعارهای ضد انقلابی عربستان سعودی بوده است. بدیهی است که درباره مسائل منطقه ای زیادی از جمله ترتیبات نهادهایی برای همکاری های بلندمدت در زمینه سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و امنیتی بحث شده است. اما شورای همکاری خلیج فارس چندان موثر نیست. ایالات متحده چگونه می تواند درباره معماری امنیت خلیج فارس یا ترتیبات امنیت منطقه ای صحبت کند در حالی که دو قدرت پیشرو خلیج فارس یعنی ایران و عراق دعوت نشده اند. چه جور رهبری ای می خواهد از این نشست ناقص ظهور کند؟
باراک اوباما به زیرکی از پیشنهاد غیرعاقلانه شش کشور عربی خلیج فارس مبنی بر امضای پیمان دفاعی با این کشورها طفره رفت. این می تواند سرآغاز حکمت و عقلانیت باشد. در عین حال ما هنوز باید به دنبال کشوری برای رهبری در جهان عرب باشیم. متاسفانه این شرایط در ریاض وجود ندارد.
نظر شما :