اردوغان در سودای نوعثمانی گرایی

ترکیه به رهبری جریان اخوان فکر می کند

۲۹ شهریور ۱۳۹۳ | ۲۰:۳۰ کد : ۱۹۳۸۵۳۲ اخبار اصلی خاورمیانه
احمد بخشی کارشناس مسایل شمال آفریقا در گفت وگو با دیپلماسی ایرانی تاکید می کند که ترکیه با دعوت از اخوانی های معتدل به دنبال جریان سازی جدیدی در منطقه با رهبری خود است .
ترکیه به رهبری جریان اخوان فکر می کند

دیپلماسی ایرانی: ترکیه عدالت وتوسعه طی سال های اخیر سعی داشته با ارایه چهره ای دیگر از یک نظام اسلامی، الگویی جدید برای کشورهای منطقه باشد. عمق فعالیت ها و تلاش های دولت ترکیه برای اثرگذاری از اسلامگرایی ترکیه پس از شروع تحولات عربی مشاهده می شود. آن زمان که ترکیه با حمایت های خود از اخوان، نظام مبارک در مصر را سرنگون کرد اما به دلیل کارکردهای نادرست مرسی، اخوان با سرکوب نظامیان و در نهایت فشارهای منطقه ای مواجه شد. گرچه ترکیه به عنوان پناهگاه اخوان مطرح بود اما هیچ کشوری به اندازه قطر به روشنی فعالیت های اخوان را تحت پوشش خود قرار نداد. قطری که همواره از سوی عربستان تحت فشار بود تا سرانجام مجبور شد، رهبران اخوان را از این کشور اخراج کند. پس از آن بود که ترکیه نیز به صورت علنی از رهبران اخوان برای ادامه فعالیت های خود در این کشور دعوت کرد. اکنون شاید بتوان گفت اخوان یک دست به دو گروه تقسیم شده است. اخوان تعارضی و اخوان انطباقی. اخوانی تعارضی، اخوانی است که در مصر بوده و همچنان مبارزه می کند و اخوانی که در قطر و اکنون در ترکیه است و به دنبال بازتعریف خود برای بازگشت به آغوش حکومت است. اخوان بازتعریف شده، اخوانی است که ترکیه به دنبال رهبری آن به منظور رقابت های منطقه ای و تبدیل شدن به قدرت نوظهور و تحقق آرمان نو عثمانی گری است.شاید همین مساله موجب شده ترکیه انتقادهای کشورهای عربی را به جان بخرد تا روزی به عنوان ترکیه نوعثمانی در منطقه خارمیانه حکمرانی کند. درباره علت دعوت ترکیه از اخوان برای ادامه فعالیت ها در این کشور با احد بخشی کارشناس مسایل شمال آفریقا به گفت وگو پرداختیم که می خوانید:

مسئولان ترکیه ای اعلام کردند، اخوانی هایی که قرار است از قطر خارج شوند را می پذیرند. موضع گیری ترکیه تا چه میزان متاثر از مباحث ایدئولوژیکی و چه مقدار متاثر از رقابت های منطقه ای ترکیه و عربستان است؟

می توان گفت که موضع گیری ترکیه متاثر از هر دو مباحث است. با این حال سنگ بنای فعالیت های ترکیه و موضع گیری های آن بیشتر ایدئولوژیکی است. زمانی که تحولات عربی در شمال آفریقا شروع شد، بر اساس تئوری همسایگی و سرایت آن به دیگر کشورها، ترکیه نگاه مشترکی به فعالیت های اخوان پسا مبارک داشت. نگاه ترکیه به مصر محمد مرسی نگاه اسلامگرایانی بود که رویکرد نوعثمانی گرایی را دنبال می کرد. این استراتژی توسط داوود اوغلو در زمان سمت وزارت خارجه پیشنهاد شد. آنها همچنین در دولت جدید مصر مساله نواخوانی را در راس فعالیت های خود قرار دادند. از این رو موضوعی که اردوغان یا اوغلو دنبال می کنند، ریشه آن برخواسته از فعالیت های اخوانی است، از این رو به دنبال اخوانی های مدرن یا اصلاحی هستند. ترکیه پس از مرسی باز به دنبال ادامه فعالیت های اخوان بود، اما ساختار سازمانی کشورهای عربی به خصوص با محوریت عربستان یا مصر، چنین رویکردی را نمی پسندند. از این رو به دنبال کنترل آن بودند. ترکیه به دنبال جمع کردن اخوانی ها و رهبری آن هاست که در آینده منطقه نقش ایفا کند. ایفای نقشی که اخوانی های اصلاح طلب به سبک ترکیه نه سبک مصری یا حتی تونسی یا لیبی آن را دنبال کنند. از این رو اخوان اصلاح طلب به دنبال آلترناتویی است که بتواند با توجه به محدودیت ها، فعالیت های خود را دنبال کند و این تنها در ترکیه میسر است. از این رو می توانند در ترکیه به بازتعریف خود در حوزه های مختلف و نقش سیاسی خود بپردازند. شاید در آینده شاهد اخوان خوب و اخوان بد باشیم. اخوانی های اصلاح طلب که در ترکیه ایفای نقش می کنند و اخوانی های رادیکال که در مصر هستند. ترکیه به دنبال بازتعریفی از اخوان است و بر اساس اخوان اصلاح طلب، سیاست های نوعثمانی گرایی خود را دنبال کنند. این تز بر آمده از عمق استراتژیک دولت داوود اغلو است. در حوزه مسایل رقابت های منطقه ای نیز باید گفت، در حال حاضر این مساله در حال حاضر خودش را نشان نمی دهد. از یک طرف عربستان، امارات، بحرین و دیگر کشورها به دنبال حذف خطر اخوان هستند. البته قطر به عنوان رژیمی که در بین کشورهای عرب رویکردی اصلاحی و مدرن تری دارد، متفاوت است. عربستان به دنبال حذف اخوانی است که ممکن است خطری برای سلطنت و کشوری که به عنوان برادر بزرگتر عمل می کند، باشد. با این حال در آینده شاهد رقابت های منطقه ای میان عربستان، ترکیه و مصر خواهیم  بود به نحوی که در آینده از یک طرف ترکیه بتواند با مصر کنار بیاید و اخوانی های اصلاح طلب در دولت مصر فعالیت، و در مقابل نقش عربستان را کمتر کنند. حتی می تواند در آینده حداقل خواسته آنها تغییر در ساختار دولت، حکومت و سیاست در شبه جزیره عربستان باشد.

حضور اخوان در ترکیه ممکن است فشارهایی را از سوی گروه های لیبرال و نظامی متوجه دولت و حتی گروه های اخوانی کند. چراکه پیش از این دولت گل و اکنون اردوغان متهم به اسلامگرایی شدند. آیا اخوان می پذیرد در چنین فضایی در ترکیه حضور داشته و رهبری آنها به دست ترکیه ترکیه باشد؟

به طور حتم گروه های مخالف تحت عنوان لیبرال ها و نظامیان از این مساله به عنوان تبلیغاتی علیه دولت و دادن نمره منفی و همچنین نقطه ضعفی بهره ببرند. نمی توان انکار کرد که گروه های ترکیه ای اپوزسیون و همچنین دولت اردوغان ماهیت اسلامگرای اخوانی دارند. منتها متناسب با جغرافیا و عمق استراتژیک، اسلامگرایی ترکیه با مصر و عربستان متفاوت است. هرچند که اکنون این مساله به طور رسمی توسط اردوغان اعلام شده اما پیشتر اخوانی ها به صورت غیر رسمی در ترکیه فعالیت می کردند. اما ممکن است گروه های مخالف، حضور اخوان در ترکیه را به عنوان یک گروه تروریستی قلمداد کنند. در حالی که ترکیه از لحاظ ایدئولوژیکی از اخوان در مصر حمایت کرد. با این حال اردوغان و اوغلو به دنبال ایجاد ورژن جدید و آلترناتیوی از اخوان که نواخوانی است هستند که عمق استراتژیکی خود که همان سیاست نوعثمانی گری است را تحقق بخشند. در عین حال ممکن است اوغلو برای کاهش فشارهای داخلی نقش قدرت منطقه ای یا قدرت نوظهور در جهان اسلام را مطرح کند. یعنی گفتمان مخالفان، گفتمان تروریسم و حمایت دولت از آن و گفتمان دولت ایفای نقش منطقه در راستای تئوری نوعثمانی گرایی و تبدیل شدن به قدرت نوظهور منطقه ای باشد.

تا چه حد اخوان المسلمین مصر، تونس یا لیبی می پذیرد که اخوانی دیگر در ترکیه در شکلی جدید به وجود آید؟ با توجه به اینکه اخوان مصر مدعی است که اخوان واقعی آنهایی هستند که در دست به تحولات عربی و انقلاب زده اند.

اگر این پرسش 5 سال پیش مطرح می شد، یک پاسخ و اکنون پاسخ دیگری دارد. پاسخ اول این است که پیش از آمدن محمد مرسی، فعالیت های اخوان در قالب فعالیت های پارلمانی از دهه 80 شروع شده بود و آنها سیاست پارلمانی خود را دنبال کرده تا بتوانند به تدریج با تحولات عربی و دوران پسا مبارک، دولت را در دست بگیرند. اما عدم کارکرد مناسب محمد مرسی آنها را تحت فشار قرار داده و در نهایت شاهدیم اکنون در مصر حوزه فعالیت ندارند. اکنون آنها به دو گروه تقسیم شدند. گروهی که مدعی ادامه فعالیت های مبارزه طلبانه و رادیکال هستند و گروه دیگر که به دنبال بازتعریف خود و بررسی چالش های دوران مرسی بوده تا بتوانند ایفای نقش داشته باشند. این گروه بر این عقیده اند چون نمی توانند در دولت کودتا یا دولت السیسی با نظامیان همکاری داشته باشند، اما با در نظر گرفتن این نکته که مثلث حکومت در مصر بر سه اصل نظامیان، لیبرال ها و اسلامگرایان است، به دنبال بازتعریفی خواهند بود تا دولت مصر به تدریج از آنها _ آنهایی که اصلاح طلب و معتدل هستند_ بدر بدنه دولت استفاده کنند. این گروه نمی خواهند از صحنه حذف شوند. بنابراین جایی بهتر از ترکیه برای بازتعریف خود ندارند. اما در مقابل اخوانی هایی که در مصر به فعالیت های زیرزمینی خود ادامه می دهند به عنوان گروه های رادیکال شناخته می شوند. باید در نظر گرفت که جنبش های اسلامی دو واکنش نسبت به تحولات وجود دارد، یکی انتطباقی و دیگری تعارضی. اخوان ترکیه اخوان انطباقی است. از این رو ترکیه از گروهی که در قطر به دلیل جایگاه شبه دموکراتیک بودنش نسبت به دیگر کشورهای عربی، حضور دارند، انطباقی هستند، خواسته تا برای خروج از فشارهای عربستان بر قطر و همچنین خودشان به ترکیه بیایند. ترکیه ای که به دنبال تحقق آرمان خود بر اساس رهبری اخوان جدید است. 

کلید واژه ها: اخوان ترکیه احمد بخشی


نظر شما :