در سایه تغییر استراتژی های واشنگتن
ایران خود را برای سناریوهای امریکا مهیا کند
اعتماد: در عراق هر کس بازی خود را دارد. تهران، آنکارا، ریاض و... اما از همه مهترقدرت و هدف بازیگری امریکاست که نقش اساسی در امروز و فردای عراق خواهد داشت.
عراق سرزمینی است که گویا بحران، ناامنی ، بی ثباتی سرنوشت محتوم آن گردیده است. سرانجام پس از مدتها مذاکره و اختلاف نظر و پرداخت هزینه ای چون سقوط موصل بدست ائتلاف داعش، با رای اعتماد پارلمان عراق در تاریخ 16-6-93 به حیدر العبادی، تشکیل دولت در این کشور از بن بست خارج گردیده و بطور رسمی آغاز بکار نمود. با وجود این تحول مثبت، بنظر می رسد پیچیدگی حاکم بر شرایط سیاسی و امنیتی عراق و از همه مهمتر ملاحظات بیرونی تحمیل شده بر عراق سبب می گردد العبادی راهی سخت و غیر هموار در مسیر دولت داری در این کشور داشته باشد.
امروز سقوط موصل و بخش های وسیعی از عراق بدست ائتلاف داعش بر سر راه العبادی مشکلاتی فراتر از دولت مالکی فراهم نموده است.در طول سال های پس از صدام کشورهایی که تغییر در هرم قدرت در عراق را نپذیرفته اند،با نادیده گرفتن دمکراسی عددی و تاکید بر دولت فراگیر بزرگترین عامل ناامنی در عراق بوده اند و بنظر می رسد تا زمانی که این ذهنیت آنان تغییر ننماید، عراق روی ثبات و آرامش را نخواهد دید. دیروز،امروز و فردا مهمترین مولفه عراق برقراری امنیت و ثبات بوده و می باشد. پذیرش واقعیت دمکراسی عددی از سوی همه کشورها و مشارکت همگانی در قدرت می تواند کلید رسیدن عراق به امنیت و آرامش باشد. ذهنیت مذهبی نفی کننده حقوق اکثریت درعراق،از جمله عوامل مهم تقویت داعش توسط حامیان منطقه ای مخالفان مالکی بود و آنان تصور می کردند با حذف مالکی از نخست وزیری عراق برنده تحولات پیش رو خواهند شد. در همین راستا باید گفت عدم تصدی پست نخست وزیری توسط مالکی شاید بتواند پیروزی تاکتیکی برای مخالفان داخلی و خارجی وی باشد، اما ورود جدی ناتو به موضوع داعش و تبعات آن، می تواند در آینده پیامدی چون باخت راهبردی برای حامیان داعش داشته باشد. سخنان اوباما خطاب به سران28 عضو ناتو مبنی بر ضرورت همراهی بی چون چرای همه کشورهای عضو در مبارزه با داعش،( که بنظر می رسد ترکیه مخاطب اصلی اوباما بوده است) می تواند بیشترین تبعاتش بر ترکیه باشد که بیشترین مرز را با دولت خود خوانده داعش دارد.
در یک پروسه زمانی، توهم هلال شیعی که هدف طراحان اصلی آن درگیری شیعی و سنی بود، سبب گردیدامان،ریاض و... خواسته و یا ناخواسته با کمک به داعش در خدمت راهبرد ی قرار بگیرند که تامین کننده منافع کلان غرب بطور عام بود. این سیاست در حالی تعقیب می شد که می توانست در دل خود و در بلندمدت برای حامیان آنان نیز خطرناک باشد. درگیر شدن ذهنیت کشورهای حامی داعش در توهم خطر شیعی، آنان را از درک واقعیت های دیگری چون تشکیل کریدور کرد و ملاحظات مترتب بر آن غافل نمود.
با مورد تهدید قرارگرفتن کریدور کرد و منابع نفتی عراق، نگاه امریکا بطور جدیتر نسبت به داعش تغییر نمود. نکته آن است که منطقه اهمیتی نداد که امریکا عامل اصلی ایجاد القاعده و داعش بوده که اولی برای تعضیف حریف جهانی و دومی به هدف تعضیف جهان اسلام بوده است. در واقع داعش صحنه درگیری القاعده با نظام جهانی را، جهان اسلامی نموده و توانست تا حدودی برای اسرائیل حاشیه امنیتی بسازد.
هفته گذشته در اجلاس ناتو و با هدایت امریکا ، مبارزه با داعش تصویب شد. با این وجود بنظر می رسد با توجه به اینکه سیاست های واشنگتن در منطقه بطور مستقیم و غیر مستقیم عامل و بستر ساز ظهور داعش است، باید به مبارزه ناتو و امریکا با داعش، با شک وتردید نگریست.
در راستای این نگاه باید گفت اگرچه طرح می شود که خلا واختلاف بر سر قدرت در بغداد وهمراهی برخی از جناح های قدرت با داعش،عامل اصلی سقوط موصل بوده است. اما باید سئوال کرد اگر امریکا تضمین کننده امنیت و شریک راهبردی عراق است چرا عامل خنثی سازی فتنه داعش نشده و یا با تاخیر به آن ورود نموده است. سفارت امریکا در بغداد قابلیت اطلاعاتی یک ارتش را داشته و در حالی که حرکت هر جنبده ای در عراق و منطقه از دید ماهواره های اطلاعاتی امریکا پنهان نیست عدم اطلاع رسانی به بغداد و تعلل در ورود و جلوگیری از سقوط موصل، سئوالی بی پاسخ و قابل تعمق است.
بحرحال درک بازی بزرگتر امریکا در منطقه می تواند تا حدودی روشنگر عملکرد واشنگتن باشد. بنظر می رسد راهبرد امریکا در عراق ابعاد وسیع و مختلف داخلی و منطقه ای داشته و تنها در چارچوب یک هدف خاص تعریف نشده است. واشنگتن با توجه به قابلیت ها و تنوع موضوعاتی که با آن درگیر است ضمن در نظر گرفتن ملاحظات مختلف داخلی ، منطقه ای و بین المللی راهبرد های متنوع و جایگزین برای شرایط مختلف عراق دارد. با توجه به آنکه دامنه ای راهبردها امریکا در عراق از دولتی متمرکز تا غیرمتمرکز و حتی سناریو سایکس- پیکو قابلیت گسترش دارد برای کشورهای منطقه از جمله ایران، آمادگی برای هریک از این سناریوها و رسیدن به تفاهمی منطقه ای باید یک ضرورت و الویت باشد.
نظر شما :