کینه عربی قطر از سوریه
این مرد از بشار چه می خواهد؟
اساسا چرا قطر تا این اندازه درباره مخالفان سوریه حساسیت دارد و این قدر فعال در رابطه با این مسئله عمل می کند؟
قطر در حال حاضر در مورد مسئله سوریه یک نقش رسمی دارد و آن هم ریاست دوره ای کمیته وزرای اتحادیه عرب است. طبیعی است که بیشتر از باقی کشورهای عربی درباره بحران سوریه موضع گیری کند. مسئله دوم نقشی است که قطر در تحولات اخیر خاورمیانه موسوم به بهار عربی برای خود تعریف کرده که بر اساس آن از جنبش های مردمی علیه دولت ها حمایت می کند. برای پیگیری این مسئله هم از طریق رسانه هایی مانند الجزیره تبلیغات لازم را انجام می دهد و هم از طریق سیاسی و اتحادیه عرب این مسئله را دنبال می کند. قطر با توجه به نقشی که در لیبی و مصر بیشتر و در مناطق اختلاف زا با عربستان مانند بحرین و یمن کمتر داشت، سعی می کند در سوریه هم نقشی را برای خود تعریف کند.
البته طبیعی است که در مورد سوریه آزادی عمل بیشتری برای برخورد جدی تر دارد. به این دلیل که قطر در مسئله سوریه پشتیبانی عربستان سعودی را دارد. در صورتی که در مناطقی مانند یمن یا مصر، عربستان سعودی چندان با تغییرات موافق نبود. اما در سوریه، عربستان از تغییر حمایت می کند به این دلیل که در سوریه برای خود منافع دیگری قائل است. این منافع به حدی است که باعث می شود علی رغم این که عربستان با جنبش های مردمی در مناطق دیگر موافق نیست، از تحرکات مردمی در سوریه حمایت کند. منازعه شیعه و سنی در سوریه با توجه به این که علویان بخشی از شیعیان منطقه به حساب می آیند، در این نگاه عربستان بسیار تاثیرگذار است. علاوه بر منازعه شیعه و سنی، مسئله ایران و لبنان هم موجب می شود که عربستان از تغییر رژیم در سوریه حمایت کند. به همین دلیل به نظر می رسد دست قطر در این خصوص باز است و می تواند فعالیت بیشتری داشته باشد.
چرا قطر در حال حاضر چنین موضعی بروز داده است؟
این مسئله هم در جای خود قابل توجه است. بالاخره طرح اعزام ناظران عملا شکست خورده است. به این دلیل که نه دولت سوریه با این ناظران همکاری کرد و نه مخالفین. بنابراین باید راه حل دیگری پیدا کرد. این که راه حل دیگر چیست، بحثی است که هنوز در مورد آن اختلاف نظر وجود دارد.
این اولین بار است که مطرح شده یک ارتش عربی وارد چنین عملیاتی شود. طرح این ایده را می توان یک تغییر در ماهیت فعالیت های اتحادیه عرب دانست؟
تقریبا همین طور است. البته نقش قطر در اتحادیه عرب کوچک است و توانایی چنین کاری را ندارد. بعید به نظر می رسد اتحادیه عرب هم توانایی انجام چنین کاری را داشته باشد.مگر این که ماموریتی از سوی شورای امنیت سازمان ملل و پشتیبانی بین المللی از اتحادیه عرب وجود داشته باشد تا این اتحادیه به عنوان نیروهای زمینی یا نیروهای پیشگام سازمان ملل وارد قضیه شوند. خود اتحادیه عرب به تنهایی نه ظرفیت انجام چنین اقدامی را دارد و نه می تواند بر سر چنین اقدامی به اجماع برسد. همان طوری که در مورد ناظرین چندان نتوانست سازماندهی مناسبی داشته باشد و در عمل دچار اختلاف و تشتت شد، اگر بخواهد وارد اقدام نظامی شود، حتما درگیری ها و تشتت بیشتری دامان اتحادیه عرب را خواهد گرفت.
اگر این مداخله نظامی و ورود نیروهای نظامی به سوریه چه به صورت منطقه (اتحادیه عرب) و چه به صورت بین المللی متصور شویم، به نظر شما کدام طیف ها در داخل سوریه از این مسئله سود می برند؟
مسئله سوریه وارد فاز پیچیده ای شده که در آن شبه بن بستی در شرایط ایجاد شده است. به این دلیل که سوریه در حال ورود به یک جنگ داخلی است. این جنگ داخلی دو وجهه دارد. یکی وجهه دولت با اکثریت سنی است و دیگری وجهه جامعه علوی با اکثریت سنی است. درست است که دولت با جامعه علوی متحد است اما این دو مسئله جداگانه هم زمان است. یعنی آن ها به شدت به دنبال منافع طایفه ای خود هستند. برای دولت و حزب بعث هم مسئله حکومت مطرح است. بنابراین سوریه در حال ورود به یک چالش جدی است که در حال تقسیم در سطح جامعه سوریه است و حل و فصل آن به این سادگی ها ممکن نیست. یعنی نه دولت توان آن را دارد که مسئله را فیصله دهد و نه مخالفان می توانند دولت را برکنار کنند و دولتی جدید جایگزین کنند.
اگر این وضعیت ادامه پیدا کند، حل و فصل آن ناچار به یک مداخله خارجی نیاز دارد. این مداخله خارجی می تواند نظامی یا سیاسی باشد. مجموعه اقداماتی که تا کنون اتحادیه عرب انجام داده است نشان می دهد که جامعه عرب چندان در این کار موفق نبوده است. حرکت بعدی که ممکن است انجام شود این است که جامعه بین المللی از طریق شورای امنیت با کمک اتحادیه اروپا یا ناتو وارد صحنه شوند.
طبیعی است که در این وضعیت از نظر منطقه ای این کار به نفع کشورهایی مثل عربستان سعودی و طیف وابسته به آن است. از نظر بین المللی هم این کار منافع کشورهای غربی و امریکا را تامین خواهد کرد. به همین دلیل هم هست که روس ها و چینی ها چندان با این کار موافق نیستند. اما نمی توان گفت این کار حتما منافع ملت سوریه را هم در بر می گیرد. البته در حال حاضر خواسته های معارضین سوریه با خواسته های کشورهای غربی و عربی هم سو است. بر عکس دولت با روسیه و چین و ایران و کشورهایی که با غرب مشکل دارند همراه است.
در دراز مدت طبیعی است که این کار به نفع طرف مقابل است. آن ها اگر مداخله ای انجام دهند دولتی را مستقر می کنند که منافع آن ها را حفظ کند. حتی معلوم نیست که این دولت خواسته های معرضین حاضر در صحنه را که خواهان تغییر وضعیت هستند برآورده کند و سوریه به یک دموکراسی برسد.
نظر شما :