مهم ترين وظيفه دولت من
در پى تصرف نوار غزه توسط نيروهاى دولت حماس، محمود عباس، رئيس تشکيلات خودگردان فلسطين دولتى اضطرارى به رياست «سلام فياض» سياستمدار در کرانه غربى رود اردن تشکيل داده است .در حال حاضر کشور فلسطين به دو بخش تقسيم شده و دو دولت دارد. حماس در غزه و دولتى اضطرارى در کرانه غربى که اختيار دارد بدون تصميم پارلمان فلسطينى عمل کند.
سلام فياض اين نخست وزير دوره اضطرار کسى است که در سال 2002 و بر اثر فشار آمريکا به ياسر عرفات و برخلاف خواسته رهبر فقيد فلسطينى ها به وزارت اقتصاد و دارايى اين کشور منصوب شد. آقاى فياض اقتصاددانى است که به دليل سوابق کارىاش در بانک جهانى و صندوق بينالمللى پول، از شهرتى بين المللى برخوردار است. روزنامه فرانکفورتر الگمانيه با آقاى نخست وزير گفتگو کرده و وى از دغدغه هاى دولت تازه مى گويد.
آقاى فياض براى کدام برنامهها در اين دولت انتقالى تقدم قايل هستيد؟
مهمترين وظيفه من در درجه اول امنيت، در درجه دوم امنيت و در درجه سوم باز هم امنيت است.اين دولت تنها در صورتى موفق مىشود که بتواند گامهايى اساسى در جهت برقرارى نظم و قانون بردارد.
اما آيا ابزارى هم براى اجراى اين کار داريد؟
البته ابزارى در اختيار داريم اما به ابزار بيشترى در عرصههاى ساختارى و اقتصادى نيازمنديم. اگر بخواهم به صورت مجازى پاسخ دهم بايد بگويم که ما براى تعمير اين ماشين امکانات تعميرگاهى نداريم و نمىتوانيم ماشين خرابمان را براى تعمير به تعميرگاه ببريم بلکه ناچاريم حين حرکت آن را تعمير کنيم. بايد در همان حال که به امنيت نياز داريم براى برقرارى آن تلاش کنيم.
از نظر شما هنوز هم کرانه باخترى و نوار غزه متحد هستند؟
البته. من نخستوزير تنها دولت مشروع فلسطين هستم که به صورت قانونى سوگند خوردهام و مجاز براى اداره هر دو بخش ميهن فلسطينى هستم. يک پرنده چطور قادر است تنها با يک بال پرواز کند؟
اما در حال حاضر چه نفوذى در نوار غزه مىتوانيد داشته باشيد؟
اين نفوذ به شدت محدود است. آنچه در نوار غزه واقع شد ننگين و شرمآور است. ما در حال حاضر نفوذ چندانى در آنجا نداريم اما اين به معنى چشم پوشى ما از نوارغزه نيست.
ما مىخواهيم به هر صورت ممکن با آنجا ارتباط برقرار کرده و اين ارتباط را تقويت کنيم.
ايران در غزه چه نقشى ايفا مىکند؟
در حال حاضر همه تلاش من اين است که بدانم چه کار مىتوانيم بکنيم و در اين شرايطى که تا به حال در کرانه باخترى سابقه نداشته است، چه کار بايد بکنيم. به هر حال نمىتوان تاثير و نفوذ خارجى را رد کرد اما در حال حاضر اين مساله براى من اهميت ندارد.
غرب چه کار بايد بکند؟
به طور کلى جامعه جهانى اقدامات درستى کرده است: آنها دولت قانونى را به رسميت شناختند. اما در ادامه کار اين مساله خيلى اهميت دارد که که اين پشتيبانىها در مرحله حرف باقى نماند و اقدامات عملى به دنبال داشته باشد. در اين مورد مهمترين اولويت، انتقال وجوهات مالياتى و گمرکى فلسطينى از اسرائيل است.
ما در اسرعوقت به اين پول نياز داريم و اسرائيل نبايد در آزادسازى پولهاى فلسطينى لحظهاى درنگ کند. بزرگترين خطر براى ما اين است که جامعه جهانى تصور کند که ما پس از دريافت اين پول ديگر نياز ضرورى نداريم. در حالى که ما براى حرکت در مسير استقلال سياسى و اقتصادى به کمکهاى بيشترى نياز داريم. بىترديد هدف درازمدت ما عدم وابستگى به کمکهاى خارجى است اما متاسفانه هنوز تا نيل به اين هدف راه درازى در پيش است.
غرب در نوارغزه چه کار بايد انجام دهد؟
غزه بخش مهمى از کشور ماست و در حال حاضر اگر هيچ کالايى به آنجا نرود و ما نتوانيم راهحلى براى اين مناقشه پيدا کنيم، خطراتى به شدت وحشتناک در انتظار آن خواهد بود. ما بايد هر چه زودتر از اين مناقشه اخير خلاص شويم و به همين دليل بايد در کمک و حمايت از غزه مشارکت داشت. بايد بار ديگر آزادى را برقرار کرده و به اشغال و خونريزى پايان دهيم.
به تازگى واشنگتن موافقتنامهاى را به اجرا گذاشته است که بر پايه آن ارتباط اقتصادى ميان کرانه باخترى و نوارغزه برقرار مىماند و در کرانه غربى آزادى عمل بيشترى به وجود مىآيد.
اين مساله از جمله اولويتهاى ماست. زندگى اقتصادى براى برقرارى دموکراسى و آزادى اهميت دارد، بهخصوص آزادى عمل و رفع محدوديتهايى که تنها موجب بزرگتر شدن فقر و فلاکت مىشوند.
شما نه عضو جنبش فتح هستيد و نه عضو حماس. آيا حقيقت دارد که محمود عباس، رئيسجمهور به دليل تعلق به فتح، آزادى کاملى به اعضاى اين جنبش داده است؟
بىترديد چنين آزادى وجود ندارد. اما محدوديتهايى که من بايد در چارچوب آن سياستهايم را به اجرا درآورم، ربطى به رئيسجمهور ندارد. عباس هرگز مشکلى با حکومت کردن دولت نداشته است. محدوديتهاى من به فتح هم ارتباطى ندارد. بسيارى امور بايد تغيير کنند و انديشهها هم بايد در جهت کارآمد شدن تشکيلات خودگردان تغيير کنند.
شما رئيس دولتى انتقالى هستيد که بايد زمينه برگزارى انتخابات را فراهم کند.
انتخابات بخش کاملى از دموکراسى ماست و بايد در اسرع وقت برگزار شود. ما بايد بر اساس قانون اساسى عمل کنيم. آخرين انتخابات در ژانويه 2006 برگزار شد و در قانون اساسى هر چهار سال يکبار انتخابات پيشبينى شده است. ولى تحت شرايط فعلى برگزارى انتخابات ممکن نيست.
ما بايد اول راه را هموار و موقعيت خودمان را تثبيت کنيم. به همين خاطر من به دولتم چند ماه وقت دادهام. اگر طبق قانون پيشين بحران، دولت من تنها سى روز بر سرکار باشد، در اين زمان کوتاه هيچ کارى نمىتواند انجام دهد. ما در يک بحران به سر مىبريم و بايد از آن خارج شويم.
اولمرت، نخست وزير اسرائيل قبل از ملاقات با پرزيدنت بوش در اين مورد مىگفت که حال راه براى مذاکرات نهايى باز شده است.اين پروسهاى است که بايد در سالهاى دهه 90 عملى مىشد. اما به جاى آن در حال حاضر ما از اهدافمان دورتر شدهايم و از تشکيل کشورى در کنار اسرائيل عاجز ماندهايم. ما پسرفت داشتهايم و امروز براى زندگى روزمره خود مبارزه مىکنيم.
آزادى عمل ما محدود شده و در کرانه باخترى تعداد زيادى ايست بازرسى اسرائيلى وجود دارد. از نظر سياسى به هيچ چيز نرسيدهايم و امروز بايد دو کار همزمان انجام دهيم؛ از يک سو بايد کمک به بهتر شدن موقعيتمان کنيم و همزمان از نظر سياسى پيگير هدفمان باشيم. هيچ دليلى براى آغازنشدن مذاکرات وجود ندارد. ما آماده گفتوگو هستيم. به هر صورت يک اختلاف سياسى راه حلى سياسى مىطلبد.
آيا با اسماعيل هنيه در نوار غزه ارتباط داريد؟
خير....
نظر شما :