وجه‌الامتناع‌ نقد و وجه‌الامتناع نسیه

انتقام از اسرائیل، چرا و چگونه؟!

۰۶ شهریور ۱۴۰۳ | ۱۴:۰۰ کد : ۲۰۲۷۹۱۵ خاورمیانه انتخاب سردبیر
سید محمد شفیعی در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: اسرائیل ایران را بر سر یک دو راهی قرار داده است: ۱. حمله به اسرائیل و احتمال گسترده شدن جنگ ۲.عدم حمله و پذیرش ترورهای بعدی.
انتقام از اسرائیل، چرا و چگونه؟!

نویسنده: سید محمد شفیعی، دانشجوی مقطع‌کارشناسی ارشد روابط بین‌الملل دانشگاه‌گیلان

دیپلماسی ایرانی:

پیش‌زمینه:

‏اسرائیل با ترور اسماعیل هنیه برای چندمین‌بار به اثبات رساند، زمانی که در تنگنا و موقعیت پذیرش آتش‌بس بدون دستاورد‌ویژه‌ای قرار بگیرد، از هیچ ابزاری برای فرار از این تنگنا چشم‌پوشی نخواهد کرد. سابقاً اشاره شده که اسرائیل بعد از طولانی شدن و فرسایشی شدن جنگ از حالت بازیگر عقلائی خارج شده و سعی می‌کند از طریق ترور فرماندهان ارشد محور مقاومت، ناکامی‌های موجود را جبران کند و کمی خود را از فشارهای وارده خارج کند و از سمت دیگر سعی ‌می‌کند با گسترده‌کردن جنگ و وارد کردن سایر اعضای محور مقاومت، آمریکا و اروپا را نیز به صحنه جنگ بکشاند؛ بیش‌از همه نتانیاهو به این عامل تمایل دارد. می‌توان گفت حیات سیاسی و مادی نتانیاهو به نتیجه ‌نهایی این جنگ بستگی دارد.

بعد از انجام عملیات وعده صادق اینگونه گمان‌می‌رفت که بازدارندگی مناسب در قبال اسرائیل ایجاد شده است اما چند روزی پس از وعده‌ صادق یک‌ پالس خطرناک صادر شد که شاید در میان عامه، جدی گرفته نشد. به پرواز درآمدن چند کوادکوپتر در اصفهان که با توجه به سخیف بودن آن بیشتر مورد تمسخر قرار گرفت اما پیام این چند کوادکوپتر این بود: حجم بالای نفوذی موساد و اسرائیل در ایران!

نکته تلخ اینجاست که ایران، مجدداً از همین جریان نفوذ ضربه خورده است.

حال مجدداً اسرائیل ایران را بر سر یک دو راهی قرار داده است: ۱. حمله به اسرائیل و احتمال گسترده شدن جنگ ۲.عدم حمله و پذیرش ترورهای بعدی.

البته می‌توان از سال جاری تحت‌عنوان سال ترورها یاد کرد که بر فرض ادامه‌دار شدن جنگ این ترورها ادامه خواهد داشت.

پیش‌فرض پاسخ نظامی ایران:

 یک دید این است که ایران بعد از ترور شهید هنیه،  جز پاسخگویی چاره‌ای ندارد، از یک سو اگر واکنش داده نشود سطح بازدارندگی ایران به شدت تحلیل خواهد رفت و از سمت دیگر ممکن است ترور مقامات رده بالای کشور در داخل خود کشور را شاهد باشیم، از سمت و سوی دیگر بحث اعتبار ایران در محیط بین‌الملل نیز مطرح بوده و مهم‌تر آنکه بر خلاف حمله به کنسولگری ایران در خاک سوریه، این بار حمله در داخل خاک ایران رخ داده و یک مهمان خارجی بلندپایه نیز که مسئولیت حفاظتش بر عهده ایران بوده ترور شده است. اگر بعد از حمله به کنسولگری ایران در سوریه امکان این بود که از طریق پراکسی‌های منطقه‌ای پاسخ داد، این بار ایران نمی‌تواند به گزینه اقدام از طریق پراکسی‌ها فکر کند. با توجه به موضع‌گیری مقامات سیاسی ایران نیز به نظر می‌رسد پاسخ ایران قطعا اتفاق خواهد افتاد.

حال بر فرض پاسخ نظامی این پاسخ باید چگونه باشد؟

ترور شهید هنیه نشان داد که  ایران نیازمند پاسخی سنگین‌تر نسبت به آنچه در وعده صادق رخ داد است. کمی بعید است که ایران بلافاصله پاسخ دهد کما اینکه حدود ۲۸ روز از ترور هنیه گذشته و ایران فعلا با  ایجاد جنگ روانی در حال طی کردن است و با حملات هماهنگ شده مقطعی حزب‌الله  بازی روانی با اسرائیل را تشدید ‌می‌کند و احتمالا سپس اقدام به حمله علیه اسرائیل ‌می‌کند (البته بر  این پایه استوار است که ایران بخواهد پاسخ نظامی دهد). اما عملیات احتمالی باید به لحاظ کیفیت بالاتر از وعده صادق باشد. به عنوان مثال اگر در وعده صادق ۱۰۰ موشک شلیک شده که ۴۰ موشک اصابت کرده در عملیات جدید می‌توان ۷۰ موشک شلیک کرد اما ۵۰ تای آن اصابت کند و مراکز نظامی و تاسیساتی اسرائیل مورد هدف قرار گیرد‌، در هر صورت عملیات احتمالی باید با کیفیت بیشتری باشد. از سمت دیگر با توجه به حجم اعتراضات علیه نتانیاهو و اختلاف ساکنین سرزمین‌های اشغالی با وی و چند دستگی در حزب لیکود و افزایش اختلافات وی با گالانت، ایران باید از ظرفیت موجود استفاده کند تا در عملیات احتمالی بتواند افکار عمومی در سرزمین‌های اشغالی را بیشتر از گذشته علیه نتانیاهو کند و چالش‌های داخلی را برای نتانیاهو افزایش دهد. مسئله‌ای هم که ایران باید مدنظر قرار دهد که علاوه بر افزایش کیفیت عملیات نظامی‌‌اش و وارد کردن خسارات به اسرائیل، حمله‌اش به گونه‌ای باشد که بازدارندگی را ایجاد کرده و از سمت دیگر مانع از گسترش درگیری و ادامه‌دار شدن درگیری‌ها شود. اگر درگیری‌ها ادامه پیدا کند و دامنه جنگ ‏گسترده شود، هر چقدر هم که کیفیت عملیات بالا باشد، باز اسرائیل به مقصود اصلی خود خواهد رسید.

حمله ایران نیز می‌تواند چند جانبه و با همکاری پراکسی‌های مستقر در عراق، سوریه، لبنان و یمن باشد تا از ۵ جهت اسرائیل مورد حمله قرار گیرد، البته در این  به ممکن است اقداماتی نیز علیه برخی از پایگاه‌های نظامی آمریکا نیز صورت بگیرد برای موازنه با آمریکا که این هم توسط برخی گروه‌ها نظیر حشدالشعبی در حال انجام است.

البته ایران برای گرفتن بهانه از سایر کشورها، طبیعتا منازل مسکونی و غیر نظامی را مورد هدف قرار نخواهد داد و هدف قرار دادن اماکن نظامی – تاسیساتی و یا مقامات اسرائیل محتمل به نظر می‌رسد.

از سوی دیگر با توجه به اینکه از سال جاری تحت عنوان سال ترورها یاد کردیم و سابقاً هم اشاره کردیم که ایران باید به لحاظ امنیتی در داخل و خارج (حفاظت از مستشاران خود) برنامه‌های محکم‌تری اتخاذ کند، به بازبینی در بحث امنیتی در داخل و خارج کشور بعد از انجام عملیات احتمالی نیاز است. زیرا احتمال ترور فرماندهان محور مقاومت و مستشاران ایران همچنان وجود خواهد داشت و از سمت دیگر ممکن است اسرائیل به تلافی مراکز تاسیساتی و هسته‌ای ایران را مورد هدف قرار دهد.

راه‌ دیگر انتقام ایران جدای از حمله نظامی

آتش‌بس و پایان جنگ:

آمریکا با توجه به بحرانی‌تر شدن شرایط منطقه از طریق واسطه‌های متعدد خواستار خویشتنداری ایران شده است و از سمت دیگر سعی دارد تا با وارد کردن بمب‌افکن‌‌های خود به منطقه، نقش موازنه ایجاد کند تا هم جلوی ایران و هم جلوی اسرائیل را بگیرد. ایران اکنون می‌تواند از این ابزار انتقام و حق‌ مشروع خود برای پاسخ‌دهی به عنوان اهرم استفاده کند و با توجه به فرایند مذاکرات صلح و آتش‌بس بین حماس و اسرائیل، دو وجه‌الامتناع نقد و نسیه را  پیش‌روی آمریکا بگذارد تا از حمله نظامی منصرف شود.

وجه‌الامتناع‌ نقد: وجه نقد آن تصویب آتش‌بس می‌تواند باشد. شکل‌گیری آتش‌بس دشمن مستقیم ایران در منطقه‌ را گرفتار بحران‌های داخلی سیاسی – اجتماعی می‌کند و حزب لیکود را در عرصه سیاسی اسرائیل با مخاطرات جدی روبه‌رو خواهد شد و از سمت دیگر اسرائیل بدون هیچ دستاوردی جنگ را به پایان خواهد رساند. تخریب غزه دستاورد خاصی نیست کمااینکه در مراحل گذشته و جنگ‌های گذشته نیز این اتفاق رخ داده است و ترور فرماندهان مقاومت نیز شاید تا حدودی دستاورد قلمداد شود اما به آنگونه نیست که بتواند بر روی آن مانور دهد. زیرا برای هر یک از فرماندهان ترور شده جانشینی در حد یا بالاتر انتخاب شده مانند جایگزینی یحیی سنوار با شهید هنیه و تهدید اصلی برای اسرائیل که حماس است همچنان پابرجا باقی‌مانده است.

این گونه ایران می‌تواند نقشی تعیین‌کننده در آتش‌بس ایجاد ایفا کند و عامل اثرگذار باشد. آمریکا نیز با توجه به اوضاع منطقه و خطر گسترش درگیری‌ها از یک‌سو و از سوی دیگر با توجه به اعلام آمادگی چین برای پیشبرد فرایند آتش‌بس و ایفای نقش، مجدداً توجه خود را به سمت خاورمیانه معطوف کند تا از وزنه شدن بیش‌از حد چین در منطقه جلوگیری کند و از سمت دیگر نشان دهد که همچنان عامل خارجی تعیین‌کننده در منطقه است.

با توجه به این اوصاف، ایران می‌تواند این وجه الامتناع را نقد کند. البته پذیرش و ایجاد آتش‌بس با دو مشکل روبه‌روست: ۱. شخص نتانیاهو که می‌داند با پذیرش آتش‌بس حیات سیاسی و حتی مادی خود را از دست خواهد داد ۲‌. باز شدن جبهه جدیدی در جنگ روسیه و اوکراین و عملیات غافلگیرانه اوکراین در خاک روسیه که بعد از جنگ‌ جهانی دوم بی‌سابقه بوده است که پوتین را مجبور کرده بعد از ۱۳ سال به چچن سفر کند و دست به دامان سربازان چچنی خود شود و از سویی بیشتر از هر کشور دیگری تمایل دارد جنگ فعلی در خاورمیانه ادامه یابد. چون با اتمام جنگ بین حماس و اسرائیل، مجدداً کانون توجهات به سمت شرق اروپا و روسیه و اوکراین خواهد رفت که این مطلوب مسکو نیست.

وجه‌الامتناع‌ نسیه: اما وجه‌الامتناع نسیه که کمی‌زمانبر است می‌تواند امتیازگیری ایران از آمریکا در بحث تحریم و اقتصاد باشد. البته با به کاربردن این اهرم که اگر در صورت نقد شدن آتش‌بس و عدم حمله ایران، امتیازاتی که به ایران در قبال عدم تلافی داده شده، عملی نشود، ایران این حق را دارد تا با توجه به حق مشروع خود برای پاسخ‌دهی به اسرائیل، در زمان مقتضی اقدام به تلافی کند.

شرایط آتش‌بس با توجه به موارد  یاد شده کمی پیچیده است و بازیگران مختلف دخیل در این جریان همگی بر سر دو راهی و یا سه‌راهی مانده‌اند و از سویی ایران نیز فعلا با پیشبرد تاکتیک جنگ روانی و اقدامات حزب‌الله منتظر نتیجه نهایی آتش‌بس است تا پس از آن اقدام به گرفتن تصمیم‌نهایی کند اما آنچه از اظهارات مقامات ایران برآیند می‌شود این است که گزینه نظامی روی میز است (حال آنکه باید دید بر فرض اقدام نظامی، شدت آن در حد وعده‌صادق خواهد بود یا بیشتر و یا حتی کمتر از آن) و از بین نرفته و نیم‌نگاهی نیز به جریان مذاکرات آتش‌بس دارد و احصا امتیازات مدنظر خود را دارد.

به طور کل و طبق مطالب نوشته شده می‌توانیم نحوه انتقام ایران را در دو دسته سخت و نرم تقسیم کنیم و اینکه در نهایت انتخاب اینکه کدام یک مطلوب ایران خواهد بود و در اصطلاح عامیانه به صرفه‌تر است با مقامات ایران خواهد بود‌.

کلید واژه ها: انتقام ایران انتقام ایران از اسرائیل حمله ایران به اسرائیل ایران و اسرائیل وعده صادق ترور اسماعیل هنیه ترور هنیه سید محمد شفیعی


( ۴۵ )

نظر شما :

محمد ۰۶ شهریور ۱۴۰۳ | ۱۷:۲۵
در زمان انجام عملیات وعده صادق هم توجیه این بود که اگر حمله به کنسولگری دمشق پاسخ داده نشود ، باید در تهران با اسرائیل بجنگیم . دیدیم که آن عملیات انجام شد اما جلوی رژیم صهیونستی را نگرفت . اگر دوباره به اسرائیل موشک پرانی کنیم اما چند ماه بعد ، یک مقام ارشد ایرانی در تهران ترور شود ، دیگر تهدید حمله نظامی هم اعتبار خود را از دست خواهد داد. پیشنهاد می کنم در پاسخ به این جنایت ، ایران سپر دفاع ضد موشکی در سوریه مستقر کند تا جلوی حملات اسرائیل به آن کشور گرفته شود . این را به خوبی می دانیم که روسیه تجهیزات پیشرفته ای در دمشق مستقر کرده است اما در یک همکاری آشکار ، هر زمانی که اسرائیل حمله هوایی می کند ، سیستم های روسی خاموش هستند. در واقع یکی از مقصران اصلی حمله به کنسولگری ایران ، نیروهای روسی بودندکه هیچ دفاع هوایی را انجام نداند.
احمد ۰۶ شهریور ۱۴۰۳ | ۲۱:۴۶
سایت محترم و وزین دیپلماسی لطفا از افراد متخصص و موجه برای تجزیه وتحلیل مسایل ایران و جهان استفاده شود بیشتر مقالات از اشخاصی است که ارزوها و امال خود را بجای تفسیر ارائه میکنند والا هر کس مفسر است باتشکر.
ماکان ۰۸ شهریور ۱۴۰۳ | ۱۰:۴۱
تحلیل خوبی بود. استفاده از گزینه دوم برای ایران بهتر هست.
باقر ۰۸ شهریور ۱۴۰۳ | ۱۰:۵۳
با توجه به نوشته نویسنده تمامی بازیگران الان بر سر چندراهی قرار دارند. اسرائیل هم با حضور افرادی مثل نتانیاهو که تندرو هستند غیرقابل پیش‌بینی هست. به نظر الان بهترین راه که آورده بیشتری هم در پی خواهد داشت‌‌ بهره بردن از شیوه نرم هست که بهش اشاره شده
ناشناس ۱۱ شهریور ۱۴۰۳ | ۲۳:۴۴
اگر ایران مدارا کند جان تمام مسئولین درخطر خواهد بود واسراییل چند صبایی دیگر ترورها را شروع میکند
مریم ۰۸ مهر ۱۴۰۳ | ۲۳:۳۴
فقط انتقام سخت از سگ هار اسرائیل