روحانی سعی می کند زمان بخرد؟
بازی شطرنج سوریه بین اصول گرایان و اصلاح صلبان
نویسنده: دنیل برومبرگ
دیپلماسی ایرانی: در ایران سیاست داخلی و خارجی کاملا در هم تنیده و متقابل هستند. درست به همان اندازه که اقدامات ایران در خارج از مرزهایش توازن قدرت بین اصلاح طلبان، محافظه کاران و اصول گرایان را برقرار می سازد، مانورهای داخلی نیز با هدف محدودسازی یا گشایش گود سیاسی صورت می گیرند و دیپلماسی منطقه ای و جهانی ایران را شکل می دهند. این توازن قدرت اکنون به نفع اصولگرایان تغییر کرده است. تصمیم دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا به خروج از برجام به طور قطع به اصلاح طلبان ضربه زده است؛ اما این صفحه شطرنج سوریه و درگیری های فرقه ای در منطقه بوده که بر بخت سیاسی آنها تاثیر گذاشته است. در سال 2016 عواقب این درگیری ها به استان های مرزی عمدتا سنی نشین ایران هم رسید، چراکه بازماندگان داعش توانسته بودند با گروه هایی در ایران ارتباط برقرار کنند.
اگرچه برای ارزیابی تاثیرات این ارتباطات هنوز زود است، اما هیچ شکی نیست که از دیدگاه نیروهای امنیتی «تروریسم وهابی» در حال حاضر به بزرگترین تهدید برای ثبات داخلی ایران تبدیل شده است. آنها که باور دارند ایالات متحده مسئول ظهور داعش و دیگر گروه های افراطی است، سعی کرده اند با اعلام این مساله که در شرایط افزایش تهدیدهای امنیتی همه نیروهای سیاسی باید با یکدیگر متحد شوند و از اتحاد ملی و اتحاد شیعه حمایت کنند، اصلاح طلبان را به انزوا بکشانند. از سوی دیگر، اصلاح طلبان هنوز درباره چگونگی واکنش به رقبای خود اطمینان حاصل نکرده اند. برخی مخالف اقدامات نظامی ایران در سوریه هستند و می گویند که این اقدامات به بهای توسعه اقتصادی و اجتماعی در کشور صورت می گیرد. حسن روحانی، رئیس جمهوری ایران هم که یک اصلاح طلب است، منتظر است تا ببیند چه اتفاقی روی می دهد. اما شرایط منطقه ای و جهانی از جمله تصمیم ناگهانی ترامپ به خارج کردن نیروهای آمریکایی از سوریه اسباب رضایت اصولگرایان را فراهم آورده و این در حالی است که آنها برای جنگ بعدی با آنچه نیروهای جهادگرای تحت حمایت ایالات متحده می پندارند، آماده می شوند.
اختلافات شدید بین اصول گرایان و اصلاح طلبان بر تصمیم گیری های جمهوری اسلامی درباره سوریه تاثیر گذاشته است. اصول گرایان جهان را از دیدگاهایی شکاکانه می بینند مبنی بر اینکه هر چالش ممکن است برای امنیت ایران از جمله برای منافع آن در سوریه خطرناک باشد و آمریکا و اسرائیل پشت آن چالش باشند. از نظر آنها حتی همه مخالفان داخلی هم ستون پنجم تحت نفوذ ایالات متحده محسوب می شوند. در مقابل، اصلاح طلبان باور دارند که برخی تعاملات با غرب در واقع جمهوری اسلامی را تقویت می کنند. این اعتقاد صرفا از تمایل آنها به کسب اطمینان از سرمایه گذاری غربی در ایران ناشی نمی شود، بلکه این حمایت آنها از تعامل از آنجا ناشی می شود که بسیاری از اصلاح طلبان تجربه زندگی در غرب را داشته اند و حتی فارغ التحصیلان دانشگاه های اروپایی و آمریکایی هستند. «گفت و گوی تمدن ها» و «مفهوم تعامل بدون خشونت» تنها ماهیت تبلیغاتی نداشته اند بلکه تایید اعتقاد اصلاح طلبان به لزوم سازگاری مبارزه برای تحقق آرمان های جمهوری اسلامی با منافع اساسی ایران به عنوان یک کشور مدرن، محسوب می شوند.
پس از پیروزی روحانی در انتخابات سال 2013، فضای سیاسی برای اصلاح طلبان برای احیای دیدگاه نظم سیاسی و اقتصادی لیبرال تر، بازتر شد. برجام قرار بود که حاصل تلاش های روحانی باشد. اما به رغم همه لبخندها در ژنو در زمان امضای توافق هسته ای، تحولات در سوریه و عراق، واقعیت های جدید جغرافیایی ایجاد کرده که بر تلاش های اصلاح طلبان برای تعامل با خارج از کشور و گشایش سیاسی در داخل خط بطلان کشیدند. اصول گرایان ایران جنگ در سوریه را جنگی مذهبی بین شیعه و سنی می دانند و مهم تر اینکه اقدامات ایران در سوریه از نگرانی فزاینده از جهادگراهای تحت حمایت سعودی ناشی می شود. آنها معتقدند که بهترین راه برای مواجهه با چنین تهدیدی از طریق اقدام و تکیه بر نیروی نظامی است.
اصلاح طلبان به دنبال دیپلماسی جهانی برای از بین بردن این تهدید بوده اند. در این زمینه، محمد جواد ظریف با ایجاد فضای گفت و گوهای صلح سوریه در سال 2014 توانست موضع واقع گرایانه خود را به اثبات برساند؛ اما گروه های مخالف سوری که برخی تحت حمایت سعودی ها بودند، از مشارکت ایران در مذاکرات ممانعت کردند. این تحولات نه تنها بر موقعیت ظریف تاثیر منفی گذاشت، بلکه ادامه مذاکرات برای یافتن راه حل دیپلماتیک برای بحران سوریه را نیز تحت تاثیر قرار داد. در نهایت ایرانی ها در سپتامبر 2015 که نیروهای روسیه نیز در صحنه جنگ سوریه علیه داعش وارد شدند، ایرانی ها توانستند موقعیت حمله بگیرند. افزایش نفوذ نظامی ایران در سوریه ایفای نقش ظریف و دیگر متحدان اصلاح طلب او در آینده سیاسی سوریه را تقریبا غیرممکن کرده است.
اما اختلاف نظرها بین اصول گرایان و اصلاح طلبان همچنان ادامه دارد. روحانی در مسیر دشواری است. از یک سو مجبور است به اعتراض های داخلی رسیدگی کند. او پیشتر گفته رهبران ایران بایستی این مساله را درک کنند که دیدگاه های نسل جوان درباره زندگی و جهان متفاوت از آنهاست. از سوی دیگر، او برای اتحاد ملی و یکپارچگی تلاش می کند که به نوعی پژواک صدای رقبای اصول گراست. به نظر می رسد که هدف او از این اقدامات در تلاش برای ایجاد توازن، زمان خریدن برای اصلاح طلبان است که در سال های 2020 و 2021 انتخابات مجلس و ریاست جمهوری را پیش رو دارند چراکه این انتخابات می تواند نبردی جدی میان گروه های سیاسی در ایران باشد.
منبع: لوبه لوگ / تحریریه دیپلماسی ایرانی 34
نظر شما :