ضرورت توجه به دیپلماسی عمومی
وزارت خارجه باید محور دیپلماسی عمومی باشد
دیپلماسی ایرانی: دکتر ناصر هادیان، استاد روابط بین الملل دانشگاه تهران و افسانه احدی، پژوهشگر ارشد مرکز تحقیقات استراتژیک در یادداشتی به اهمیت دیپلماسی عمومی در جهان امروز می پردازند و معتقدند که دیپلماسی باید محوریت دیپلماسی عمومی کشور را در دست بگیرد و ساختاری ایجاد کند که این ساختار برنامه جامعی برای تدوین و پیشبرد دیپلماسی عمومی داشته باشد که موارد حائز اهمیت ایجاد زمینه برای فعالیت بخش خصوصی و افراد در عرصه های بین المللی، آموزش شهروندان در زمینه تعامل بین المللی، تقویت توان رسانه ای کشور و افزایش تبادلات دانشگاهی و تبادلات فرهنگی را در بر بگیرد. متن این یادداشت که در روزنامه بهار امروز (چهارشنبه 30 مرداد) منتشر شده در زیر آمده است:
تغییرات نظام بین الملل و پررنگ شدن نقش بازیگران غیردولتی و افکار عمومی سبب شده تا اشکال جدیدی از دیپلماسی در کنار دیپلماسی سنتی مورد استفاده قرار گیرد. دیپلماسی عمومی یکی از متداول ترین اشکال دیپلماسی است که در سال های اخیر بیش از گذشته توسط بعضی کشورها به خوبی به کار گرفته می شود. تعاریف متعددی از دیپلماسی عمومی در محافل دانشگاهی و سیاسی ارائه شده است که بعضی از آن ها با ابهامات زیادی روبه رو است. به عنوان یک تعریف روشن باید گفت که دیپلماسی عمومی برنامه ریزی استراتژیک و اجرای برنامه های آموزشی، فرهنگی و اطلاع رسانی توسط یک کشور حامی برای افکار عمومی در یک کشور هدف است تا فشار افکار عمومی موجب تصمیم گیری حمایت گرانه و پشتیبانی از اهداف سیاست خارجی کشور حامی توسط رهبران سیاسی کشور هدف شوند. از طرف دیگر، دیپلماسی عمومی اقداماتی برای تعامل و ارتباط با دیگر ملل و اندیشه ها دانسته شده که هدف از آن استقرار و استمرار روابط طولانی مدت بر اساس فرهنگ، ارزش ها و سیاست های نظام مورد نظر با جوامع دیگر است. در حال حاضر بعضی کشورها در اجرای دیپلماسی عمومی با مشکلاتی روبه رو هستند که مهم ترین علت آن عدم تعریف مشخص از دیپلماسی عمومی در این کشورها یا اتخاذ سیاست های متناقض با این نوع دیپلماسی است.
انتخاب مخاطبان مشخص و اجرای سیاست هایی متناسب با این مخاطبان یکی از مهم ترین ارکان یک دیپلماسی عمومی موفق قلمداد می شود. در فعالیت های رسانه ای در حوزه دیپلماسی عمومی عمدتا به مخاطب عام توجه می شود، از آنجا که نوع پیام هایی که در توده مردم و مخاطب عام منتشر می شود اساسا مبتنی بر احساس، عاطفه و تا حدودی ادراک است و در این حالت لازم نیست که برای این پیام ها، هزینه فکری زیادی برای فرمول بندی و اقناع صورت بگیرد، درحالی که پیام هایی که به مخاطبان، متخصصان و رهبران عقیده ارائه می شود باید مبتنی بر ادراک و شناخت باشد و به صورت منطقی تری سازماندهی شده باشد. تلاش جهت شناخت نوع نگرش مخاطبان، شناسایی گروه های مرجع برای تاثیرگذاری بیشتر پیام، بهره مندی از فناوری های مناسب برای دسترسی بهتر مخاطبان به پیام از نکات کلیدی برای موفقیت دیپلماسی عمومی است.
دیپلماسی عمومی نیازمند کاربرد ابزارهای مناسبی نیز هست که بتواند منابع قدرت نرم یک کشور را برای نفوذ بر مخاطبان خارجی به کار گیرد. براساس تعریف جوزف نای، قدرت نرم در هر کشور از سه منبع نشأت می گیرد: فرهنگ (بخش هایی که برای دیگران جذاب است)، ارزش های سیاسی (زمانی که در داخل و خارج مطابق انتظار آن ها باشد) و سیاست های خارجی آن، زمانی که مشروع و اخلاقی تلقی می شود. دیپلماسی عمومی بر مبنای این منابع عمل می کند و ابزارهایی را به کار می گیرد. از میان ابزارهای گوناگون دو ابزار رسانه و آموزش بر دیگر ابزار برتری دارند. رسانه ها با قدرت نفوذ فوق العاده خود در جوامع گوناگون قادرند تصویر مثبت یا منفی از یک کشور را در جهان خلق کنند. در دیپلماسی عمومی چگونگی تعامل دستگاه های دولتی و رسانه ها یکی از مهم ترین عوامل موفقیت اهداف دیپلماسی عمومی قلمداد می شود. عملکرد دیپلماسی عمومی به گونه ای است که دولت ها نیازمند ایجاد شبکه ارتباطات حرفه ای و گسترده هستند. گام مهم دیگر این است که اطلاعات حرفه ای و قابل قبولی از طریق شبکه ارتباطی به زبان های گوناگون در اختیار مخاطبان قرار گیرد که تا حد زیادی اعتبار این گونه شبکه ها را بالا ببرد. در حال حاضر اینترنت این امکان را فراهم آورده که بتوان آخرین اطلاعات را به راحتی در اختیار مخاطبان قرار داد. آموزش یکی دیگر از ابزارهای دیپلماسی عمومی است که به ویژه قشرهای خاص و نخبگان یک جامعه را تحت تاثیر قرار می دهد. فراهم کردن جذابیت های دانشگاهی برای مردم دیگر کشورها به کمک راه هایی مانند اعطای بورس های تحصیلی می تواند موجب تاثیرات بلندمدت بر افراد شود که در بازگشت آن ها به کشورهایشان اثر مورد نظر به دست می آید. هرچند که این روش هزینه بر است و تعداد محدودی از مردم کشور مورد نظر را دربرمی گیرد اما تاثیرات بلندمدت و عمیقی بر جای می گذارد. تمامی اقدامات و ابزار به کار رفته برای پیشبرد دیپلماسی عمومی در صورتی قادر به اثرگذاری هستند که بتوانند به مهم ترین شرط یک دیپلماسی عمومی موفق دست یابند و این شرط به دست آوردن اعتماد افکار عمومی است. کسب اعتماد عمومی زمان بر است و نیاز به شفافیت، اعتبار، هماهنگی و استمرار و پایداری دارد و درعین حال حفظ آن مشکل است و ممکن است اقدامی نسنجیده یک شبه تلاش های چند ساله برای کسب اعتماد را تباه کند. دیپلماسی عمومی نمی تواند به خودی خود اعتماد عمومی را در بین مخاطبان خارجی به دست آورد؛ بلکه لازم است تا نوعی هماهنگی میان سیاست های کلی یک کشور با دیپلماسی عمومی آن وجود داشته باشد. دیپلماسی عمومی صرفا یک شیوه تبلیغاتی، نوعی روابط عمومی، روش ارتباطی یا بازاریابی نیست، بلکه شاید بتوان دیپلماسی عمومی را مجموعه استراتژی ها و تاکتیک های جدید دیپلماتیک دانست که در خدمت دستگاه سیاست خارجی یک کشور قرار می گیرد و مساله اصلی این است که از چه طریقی می توان وجهه و تصویر یک کشور را در جهان بهبود بخشید. البته باید توجه داشت که دیپلماسی عمومی نمی تواند در خدمت اهداف کوتاه مدت دستگاه سیاست خارجی یک کشور باشد، بلکه در میان مدت یا بلندمدت می تواند به تاثیرگذاری بر محیط بین المللی بپردازد. یکی از مهم ترین دلایل توجه به ایجاد چهره مثبت از یک کشور را می توان تمایل کشورها برای به دست آوردن موقعیت های بهتر اقتصادی دانست. برای مثال کسانی که تمایل به سرمایه گذاری خارجی در یک کشور دارند، در ابتدا به فضای فرهنگی و میزان دوستی یا خصومت جامعه با مخاطبان خارجی کشور مورد نظر توجه می کنند. در این باره باید به مساله جذب توریست نیز توجه کرد. امروزه یکی از مهم ترین منابع درآمد کشورها صنعت توریسم است که نیاز به معرفی مناسب یک کشور در جهان دارد.
در صورتی که کشوری بتواند وجهه ای مناسب از نظر جذابیت های توریستی و امنیت و رفاه قابل قبول از خود ارائه کند در این زمینه موفق خواهد بود. در این بین ایران، با توجه به قدرت نرم خود، از جمله کشورهایی است که توانایی بالقوه زیادی در جذب و تاثیرگذاری بر مخاطبان جهانی دارد. با این حال هر چند گام هایی در این مسیر برداشته شده، ولی هنوز برنامه مدون و منسجمی در قالب دیپلماسی عمومی تکوین نشده است. بررسی عملکرد ایران در زمینه اعمال دیپلماسی عمومی نشان می دهد راهی طولانی برای تدوین و اجرای یک برنامه جامع برای گسترش دیپلماسی عمومی در پیش است. شاید بتوان یکی از مهم ترین موانع پیش رو را تعابیر اشتباهی دانست که در فضای سیاسی کنونی ایران رایج شده است و نوعی سردرگمی مفهومی را ایجاد کرده است. بنابراین، در مرحله اول به انجام کار پژوهشی مدون توسط استادان و متخصصان نیاز است اجماع مفهومی در حد ممکن حاصل شود. از طرف دیگر نخبگان فکری و اجرایی کشور باید نسبت به اهمیت و ضرورت تقویت و کاربرد دیپلماسی عمومی اعتقاد داشته باشند که به صورت یک برنامه کاربردی در دستور کار رسمی کشور قرار گیرد و تنها به صورت نمادین تعریف نشود. به نظر می رسد مهم ترین هدف کاربرد دیپلماسی عمومی نیز برای ایران، بهبود و تقویت وجهه ایران در منطقه و جهان است که نیازمند طرحی مشخص، زمان و صرف هزینه است. از طرف دیگر توفیق این طرح در تعامل سازنده و موثر با جهان است. این تعامل تنها در قالب تعاملات رسمی و دولتی نیست، بلکه تعاملات بخش خصوصی، افراد، سازمان ها و نهادهای غیردولتی را نیز دربرمی گیرد. مساله با اهمیت دیگر در تدوین استراتژی دیپلماسی عمومی ایران، مساله مخاطب شناسی است. مسلما نمی توان یک پیام را با یک روش برای تمامی مخاطبان خارجی فرستاد. در این باره ضروری است توجه شود که پیامی که در داخل کشور مورد تاکید قرار می گیرد، لزوما در خارج قابل فهم نیست و صرفا ترجمه یک پیام به زبان های خارجی، نمی تواند تاثیر مورد نظر را در پی داشته باشد. در این باره مشخص کردن مخاطبان و برنامه ریزی برای برقراری ارتباط با آن ها در قالب دیپلماسی عمومی، اهمیت دارد. برای مثال مخاطبان کشورهای حوزه خلیج فارس و مخاطبان در کشورهای اروپایی، دیدگاه هایی متفاوت دارند و یک پیام برای هر دو دسته این مخاطبان قابل درک نیست. در مرحله دوم، تعریف ساختار مناسب برای پیشبرد برنامه های دیپلماسی عمومی، بهره گیری و تقویت قدرت نرم ضروری است. همان طور که تجربه کشورهای دیگر نشان می دهد، سازوکار لازم برای تدوین و اجرای دیپلماسی عمومی، در دستگاه سیاست خارجی قرار دارد. در حالی که در ایران، نهادهای گوناگونی عهده دار مسئولیت هایی هستند که بخش هایی از دیپلماسی عمومی را تشکیل می دهد. بسیار مهم است سازوکار اجرا کننده دیپلماسی عمومی، نهادی در ساختار وزارت خارجه باشد و نهادهای دیگر نقش مکمل را بازی کنند. در تمامی کشورهایی که امروزه در اعمال دیپلماسی مطرح هستند، نهادهایی برای مدیریت دیپلماسی عمومی در وزارت خارجه وجود دارد. چنین نهادی نیازمند توانایی های خاصی است و کارمندان و دیپلمات های آن باید به خوبی قادر به شناخت فرهنگ کشورهای دیگر و برقراری ارتباط با مردم این کشورها شوند تا بتوانند زمینه های تعامل را فراهم آورند. نگاهی به فعالیت های بعضی دیپلمات های خارجی در تهران، نکات قابل توجهی را دربر دارد. این دسته از دیپلمات ها علاقه مند به شرکت در محافل غیررسمی هستند تا فرصتی برای شناخت مردم ایران و ایجاد زمینه هایی برای تبادل نظر بیابند. در واقع دیپلمات های عصر حاضر، تنها به کسب مهارت های مذاکره با طرف های رسمی خود بسنده نمی کنند، بلکه با شناخت مولفه های فرهنگی هر کشور، مهارت هایی را برای برقراری ارتباط با مخاطبان عام می یابند. بنابراین، ساختار تعریف شده در قالب وزارت خارجه باید بتواند فعالیت های دیپلماسی عمومی را سازماندهی و هدایت کند. این ساختار باید برنامه جامعی برای تدوین و پیشبرد دیپلماسی عمومی داشته باشد که موارد حائز اهمیت ایجاد زمینه برای فعالیت بخش خصوصی و افراد در عرصه های بین المللی، آموزش شهروندان در زمینه تعامل بین المللی، تقویت توان رسانه ای کشور و افزایش تبادلات دانشگاهی و تبادلات فرهنگی را دربرمی گیرد.
نظر شما :