مصر سلفیها و عربستان
فریدون مجلسی*
شرق: حمله به اقامتگاه حافظ منافع ایران در مصر را باید با توجه به تمام پیچیدگی های حاصل از اتفاقات سال2011، بررسی کرد. می گویم «اتفاقات»، زیرا تحولی که در مصر صورت گرفت از عمق کافی برای «انقلاب» شناخته شدن برخوردار نبود. جنبشی که در مصر رخ داد مانند اکثر جنبش های جهان سوم از سوی روشنفکران آغاز ولی از سوی توده های هیجان زده تصاحب شد. طیفی از توده های مصری، تحصیلات، دانش و آگاهی چندانی ندارند و حداقل وحدت آنها در طول دوران جنبش میدان «التحریر» مصر، در سایه تعصبات گوناگون شکل گرفت. دولت عربستان که مشروعیتش در ذات زیر سوال است، از این توده های بی شکل اما هیجان زده حمایت می کند؛ مانند حمایت هایی که از «القاعده» و «طالبان» می کرد. حمایت عربستان و دیگر کشور هایی که نگاه متعصبانه بر آنها حاکم است از خواست این بخش از توده های مصری، باعث شده که اوضاع کشور مصر همچنان پرتنش باقی بماند و گروه های مختلف برای به کرسی نشاندن آرا و نظراتشان، حتی به رقابت های خصومت آمیز نیز دست بزنند. همان طور که در عراق، سنی های حاکم در دوران حکومت بعث، با کمترین تعلقات مذهبی و دینی دست به شیعه کشی یا آزار شهروندان شیعی آن کشور می زدند، امروز هم توده های متعصب سنی مصر از حضور ایران شیعی در جامعه سنی شان در هراسند.
اگر به تصاویر منتشرشده از حمله به خانه حافظ منافع ایران در مصر نگاه کنید، متوجه می شوید کسانی که در این حمله شرکت داشته اند بیکاران و فلاحان بوده اند. طبقه ای که زود هیجان زده می شود و تحت تاثیر آن هیجان، دست به اعمال خشونت آمیز می زنند. مانند برادرانشان که در افغانستان دیپلمات های شیعه ایرانی را سر بریدند. ایران باید بداند در بین کشور های مسلمان جز چند مورد استثنا که در آنها برتری قومی یا قدرتی با شیعیان است، شرایط متفاوتی حاکم است. کشورهای جدیدی که با انقلاب صاحب حکومت های سنی- اسلامی می شوند دوستان ایران اسلامی- شیعی نیستند. یکی از افرادی که در حمله به خانه حافظ منافع ایران در مصر شرکت داشت، در اخبار امروز با شجاعت و چهره ای باز در مقابل دوربین تلویزیون حاضر شده و عنوان می کرد که هر شیعه ای را که پا به مصر بگذارد خواهد کشت. دولت مصر نخواهد توانست در مقابل این عمل شرم آور و خارج از چارچوب دیپلماتیک کار زیادی صورت دهد. در عین حال روابط دیپلماتیک بین دو کشور پس از قطع ارتباط 30ساله به گونه ای شایسته و بایسته، بازسازی نشد. دولت مصر نمی تواند به منظور حفظ تعادل بین سنی و شیعی در کشورش، از پاسخگویی به نزدیک 25درصد از شهروندانش که همین افراط گرایان هستند، سر باز زند. سلفیان مصر از نظر قدرت، ثروت و جمعیت اقلیت قابل توجهی هستند. از سوی دیگر دولت فعلی مصر ترجیح می دهد ضمن رعایت حساسیت های سلفیان، از کمک های دولت عربستان برخوردار شود. در نهایت برقراری ارتباط کامل دیپلماتیک با مصر به نفع ایران نخواهد بود. در صورت برقراری، دولت و ملت مصر از منافع مادی حاصل از سود گردشگران ایرانی و کمک های دولت ایران منتفع می شوند، اما این ارتباط برای دولت ایران هم ضرر مادی - به دلیل خروج مقدار زیادی ارز- در بردارد و هم به دلیل خدشه دار شدن چهره ایران در مجامع دیپلماتیک، متضرر خواهیم شد. در هر حال این تحول و تحولات دیگر به خوبی نشان می دهد، برقراری ارتباط دوباره دو کشور در کوتاه مدت، عملی نخواهد بود.
*تحلیلگر مسایل بین الملل
نظر شما :