ری تکیه توصیه کرد
تکرار الگوی سه بزرگ اروپایی در مورد ایران
دیپلماسی ایرانی: نشست اخیر که در آلماتی ، پایتخت قزاقستان برگزار شد، خوش بینی غیر معمولی را در بین طرف های دخیل در پرونده هسته ای ایران پدید آورد.
در حالی که در گذشته، رسانه ها و سیاستمداران ایرانی چنین جلسه هایی را به باد نقد می گرفتند و سعی می کردند بر موضع مقابله جویانه استوار بمانند، این بار مقامات تهران با لحنی ملایم فضای مذاکرات را توصیف می کنند. حتی مقامات آمریکایی نیز که همواره طرف مقابل را به وقت کشی متهم می کردند، این بار راضی تر به نظر می رسند.
پس از حدود یک دهه دیپلماسی، بارقه امیدی برای یکی از طولانی ترین پرونده ها در جهان، ایجاد شده است. چالش پیش روی مذاکرات آتی که در ماه آوریل در آلماتی برگزار می شود، این است که روند پیشرفت را تقویت کند تا سرانجام توافقی در زمینه کنترل تسلیحاتی حاصل شود.
در واقع بخش حیاتی استراتژی غربی این است که مصالحه هسته ای با ایران با تعدیل مجازات های اقتصادی همراه باشد. در عرصه دیپلماسی، چنین رویکردی به سیاست بیشتر در مقابل بیشتر مشهور است. به این ترتیب هر چه که ایران همکاری های بیشتری در زمینه تعدیل نگرانی های بین المللی برسربرنامه های هسته ای اش داشته باشد، از منافع مالی بیشتری بهره مند خواهد شد.
به عبارت دیگر، رژیم تحریم هایی که با هماهنگی دولت اوباما علیه ایران اعمال شد، بیش از حد تصور موفق بود و توانست ایران را تا حدود زیادی از اقتصاد جهانی دور کند.
اما یک معامله نتیجه بخش و پرثمر برای برون رفت از بن بست جاری چیزی فراتر از تبادل امتیازهای هسته ای با تعدیل تحریم هاست. برای اینکه قدرت های جهانی بتوانند در این روند پیشرفت داشته باشند، باید نه تنها نگرانی های اقتصادی ایران بلکه دغدغه های امنیتی جمهوری اسلامی را نیز مورد توجه قرار دهند.
یکی از بخش های مهم استراتژی فشار آمریکا که به ندرت مورد توجه قرار گرفته، حضور دریایی وسیع نیروهای آمریکایی در خلیج فارس و فروش مقادیر زیادی اسلحه به کشورهای عرب منطقه است. به این ترتیب توازن قدرت در خلیج فارس در خلاف جهت منافع ایران حرکت می کند. برای کشوری که به طور تاریخی همواره نقشی پررنگ در تحولات منطقه ای ایفا می کرده است، چنین چشم اندازی از توازن قدرت تنها به افزایش انگیزه برای پیشبرد برنامه های هسته ای منجر می شود. به بیان دیگر این نقشه راه از توازن قدرت، تهران را به این نتیجه می رساند که تنها با ورود به باشگاه هسته ای می تواند در مقابل آنچه که آن را عدم توازن می داند، قد علم کند.
امروز جامعه بین المللی به دنبال مقابله با برنامه های هسته ای کشوری است که بنا بر ادعای برخی کارشناسان امنیت سیستماتیک آن در معرض تهدید قرار گرفته است. البته این به آن معنا نیست که واشینگتن به یکباره نیروهای خود را از خلیج فارس خارج کند یا به توافقنامه های دراز مدت خود با دوستان عرب پایان دهد، بلکه کاخ سفید باید در دیپلماسی هسته ای خود با ایران با نگرانی های امنیتی جمهوری اسلامی توجه بیشتری داشته باشد.
در همین راستا، ایالات متحده می تواند به نقشی که ایران در معماری امنیت خلیج فارس می تواند بر عهده بگیرد، تمرکز کند. با این خط مشی، واشینگتن می تواند از ایده هایی که دیگر مناطق دچار بحران، مانند اروپا را به ثبات رساند، استفاده کند. یک گفتمان امنیتی در خلیج فارس می تواند موضوعاتی از قبیل حقوق راهبردی، مکانسیم پرداختن به مجادله های مرزی، سیستم هشدار دهنده مانوز نظامی و ممنوعیت دستیابی به تسلیحات خاص در منطقه را شامل شود.
در یک دهه ای که برنامه های هسته ای ایران به موضوعی برای جامعه بین المللی تبدیل شده ، موفق ترین مذاکرات زمانی بود که رهبری مذاکرات در دست سه بزرگ اروپایی – انگلیس، فرانسه، آلمان – قرار داشت. در سال های 2003 تا 2005 که این قدرت های اروپایی مذاکرات را هدایت می کردند، ایران فعالیت های هسته ای خود را به حال تعلیق درآورد، با بازرسی های گسترده تر موافقت کرد و به نظر می رسید در حال حرکت در مسیری است که به یک توافق دوجانبه مورد قبول دو طرف منتهی می شود.
یکی از ابتکار عمل هایی که سه بزرگ اروپایی در آن دوران به خرج دادند، درک این نکته بود که مساله هسته ای ایران را نمی توان از موضوع امنیتی جدا کرد. آنها برای پیشبرد دیپلماسی هسته ای خود نه تنها در خصوص تحریم های اقتصادی با ایران مذاکره کردند ، بلکه مسائل امنیتی نیز به موضوعی برای گفت و گو ها تبدیل شد.
اما این استراتژی مبتکرانه اروپاییان نیز به نتیجه نرسید، چرا که این بلوک اروپایی نمی توانست یک راه قابل اطمینان برای خروج از بن بست به تهران ارایه دهد و در مقابل روی کار آمدن دولت احمدی نژاد با پافشاری بر ادامه برنامه های هسته ای، موجب شد تلاش های سه بزرگ اروپایی به شکست برسد.
امروز، اوضاع به طور کلی متفاوت است. جامعه بین الملل در مقابل ایران هماهنگ است و تحریم های اعمالی علیه ایران را چین و روسیه نیز حمایت می کنند. از سوی دیگر دولت محمود احمدی نژاد نیز تا کمتر از 5 ماه دیگر از قدرت کنار می رود. از سوی دیگر به نظر می رسد که اعمال تحریم های سنگین اقتصادی نیز توانسته باشد تا حدودی محاسبه های مقامات تهران را تغییر دهد.
با ایجاد یک چارچوب دیپلماتیک که هم نگرانی های امنیتی و هم اقتصادی را شامل شود، قدرت های جهانی شانس بیشتری برای کنترل تمایلات هسته ای جمهوری اسلامی خواهند داشت.
خوب است که در استراتژی کنونی نیز از آنچه که بیشتر سه بزرگ اروپایی در مورد ایران دنبال کردند، الگوبرداری شود. دست برداشتن از اهداف هسته ای برای کشوری که محیط امنیتی اش در معرض تهدید قرار دارد، دشوار است. تعدیل تحریم های اقتصادی در مقابل امتیاز های هسته ای می تواند به یک توافق نسبی منجر شود اما یک معامله بنیادین به برداشتی دوباره از پارادایم دیپلماتیک کنونی نیاز دارد.
منبع: نیویورک تایمز / نویسنده: ری تکیه
تحریریه دیپلماسی ایرانی / 10
انتشار اولیه: شنبه 19 اسفند 1391 / باز انتشار: چهارشنبه 23 اسفند 1391
نظر شما :