سوریه همه را به بازی واداشت

۰۶ شهریور ۱۳۹۰ | ۰۰:۰۵ کد : ۱۵۸۰۶ اخبار اصلی
شش ماه از روزی می‌گذرد که نخستین جرقه‌های ناآرامی‌ در لیبی زده شد. اکنون بیش از هر زمان دیگری می‌توان سوریه را ابزاری دانست برای دور کردن ایران و ترکیه از یکدیگر. بازی که در سوریه آغاز شد در ابتدا سکوت مقام‌های ترک را به دنبال داشت اما اندک اندک ترک‌ها از نقش انفعالی بیرون آمدند و میزبانی مخالفان بشار را بر عهده گرفتند.
سوریه همه را به بازی واداشت
دیپلماسی ایرانی: سوریه و ناآرامی‌های این کشور همچنان در راس اخبار بین المللی قرار دارد. با سقوط طرابلس و متواری شدن معمر قذافی اکنون اصلی‌ترین پرسش این است که آیا بشار اسد می‌تواند قربانی بعدی این دومینو باشد یا خیر؟ نیویورکر با نگاهی به موضع گیری‌های کشورهای منطقه در قبال تحولات سوریه می‌نویسد:

شش ماه از روزی می‌گذرد که نخستین جرقه‌های ناآرامی‌ در لیبی زده شد. اکنون بیش از هر زمان دیگری می‌توان سوریه را ابزاری دانست برای دور کردن ایران و ترکیه از یکدیگر. بازی که در سوریه آغاز شد در ابتدا سکوت مقام‌های ترک را به دنبال داشت اما اندک اندک ترک‌ها از نقش انفعالی بیرون آمدند و میزبانی مخالفان بشار را بر عهده گرفتند. در چند هفته اخیر فعالیت مخالفان بشار در سوریه شدت گرفته و به نوعی پارلمان سایه تشکیل داده و مقدمات انتقال قدرت را مهیا می‌کنند.ترک‌ها در تحریم کشور همسایه با متحدان خود در ناتو یعنی همان قاره سبز نشین‌ها همراه شدند و تحریم‌هایی را بر گاز و نفت سوریه اعمال کردند.

چنته ترکیه در سوریه پر زور است چرا که این کشور اصلی ترین سرمایه گذار در سوریه است و با نیم اشاره ای می‌تواند اقتصاد سوریه در روزهای بحران سیاسی را از این رو به آن رو کند. میزان سرمایه گذاری‌های ترکیه در دمشق به بیش از 25 میلیارد دلار رسیده و همین مساله زنگ خطری برای خاندان اسد است. انکارا بارها به صراحت از اسد خواسته است که کرسی قدرت را ترک کند و زمام امور را به دولتی موقت بسپارد. این موضع مورد حمایت عربستان سعودی و متحدانش در خلیج فارس هم است. به نظر می‌رسد که اروپایی‌های گرفتار در لیبی هم ترجیح می‌دهند زمام کنترل امور در سوریه را به دست ترک‌ها بسپارند و این به معنای تصدیق سیاست‌های آنها است.

نیویورکر در ادامه می‌نویسد: در این میان ایران همچنان موضع نخست خود در قبال سوریه را حفط کرده و بر حمایت از دولت بشار اسد تاکید دارد. برای ایرانی‌ها سوریه در چند سال گذشته چیزی بیش از یک متحد بوده است. برخی رسانه‌های غربی ادعا می‌کنند که ایران در چند سال اخیر برای کمک به اقتصاد بیمار سوریه بیش از 20 میلیارد دلار در این کشور سرمایه گذاری کرده است. این ادعاها تا بدان جا بالا گرفت که بسیاری از کمک تسلیحاتی 150 میلیون دلاری تهران به دمشق هم خبر دادند. ادعایی که تهران همواره تکذیب کرده است اما اتحادیه اروپا بر اساس همان سپاه قدس ایران را تحریم می‌کند. از روزی که بشار اسد قدرت را از پدر تحویل گرفت بر میزبان رفاقت میان دمشق و تهران هم افزوده شد. ایران 14 نمایندگی فرهنگی در سرتاسر سوریه دارد و گفته می‌شود که اصلی ترین مسئولیت این دفاتر رایزنی ترویج شیعه گری است. ایران و سوریه توافقنامه امضا شده ای دارند که بر اساس آن همکاری‌های نظامی‌این دو کشور جنبه منفعتی دوجانبه پیدا می‌کند. سوریه و کره شمالی تنها دو کشوری هستند که سالانه با ایران نشست دفاعی دارند.

نیویورکر در ادامه ادعا می‌کند که رئیس جمهوری ایران و وزیر امور خارجه این کشور تاکنون بارها از بشار اسد خواسته اند که به صدای مردم خود گوش دهد و اصلاحات را در پیش گیرد.

نیویورکر در ادامه ادعاهای بی پایه و اساس خود تاکید می‌کند که تهران خیانت ترک‌ها به بشار اسد را بی پاسخ نخواهد گذاشت و دامنه اختیارات کردهای پ ک ک در مناطق مرزی با ترکیه و عراق را گسترده تر از پیش خواهد کرد!  

در حال حاضر تنها سید حسن نصرالله که رهبری شیعیان لبنان را بر عهده دارد مانند ایران از بشار اسد حمایت کرده است. نوری مالکی نخست وزیر عراق هم چندان موضع جانبدارانه محکمی‌را در حمایت از بشار اسد اتخاذ نکرده است. جلال طالبانی رئیس جمهوری عراق نیز به صراحت اعلام کرده که بشار اسد باید قدرت را واگذار کرده و برود. در این میان برخی رهبران کشورهای عربی ترجیح داده اند بر روی نرده‌ها بنشینند و نه پا در جبهه حمایت از بشار بگذارند و نه به طیف مخالفان وی بپیوندند.

اردن در میان کشورهای عربی شاید سکوت اختیار کرده اما حقیقت این است که ملک عبدالله تلاش حافظ اسد برای کشتن پدر خود ملک حسین را از یاد نبرده و بر اساس همین تجربه تاریخی تلخ است که ترجیح می‌دهد حمایتی از بشار به عمل نیاورد. عراق هم که از شر حزب بعث راحت شده است ترجیح می‌دهد ریشه‌های بعث در سوریه را بخشکاند و دولتی جدید و همخوان با خود را در دمشق ببیند. با اینهمه هر دو این کشورها سکوت اختیار کرده اند چرا که بیم این را دارند که مبادا موجی از پناهندگان این دو کشور را در بربگیرد. هم در عراق و هم در اردن دولتمردان به این قطعیت رسیده اند که تا زمانی که امریکا نخواهد رفتن بشار قطعی نمی‌شود. مصر نیز که خود به تازه گی انقلاب را تجربه کرده از سقوط بشار اسد ناراحت نخواهد شد. با اینهمه مصری‌ها نیز نگران عملکرد امریکا در دمشق هستند. بهار عربی فرصتی را برای شکل گیری مجدد خاورمیانه به وجود اورد. سوال اینجاست که برنده این بازی چه کسی خواهد بود؟

 

نظر شما :