غرب در برابر ایران هسته ای تغییر موضع داد؟
فریدون عباسی، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران در جریان نخستین دیدار خود با یوکیو آمانو، مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی از وی برای سفر به ایران و بازدید از تاسیسات هستهای دعوت کرد. هرچند سابقه چنین دعوتهایی در کارنامه فعالیتهای هستهای ایران کم نیست و همین اخیرا از نمایندگان همه کشورها دعوت شده بود برای تور هستهای به جمهوری اسلامی سفر کنند اما مدیر کل آژانس سفر به ایران را با پیش شرطی همراه کرده است. آ مانو که اخیرا در گزارشی 9 صفحهای ادعای احتمال تسلیحاتی بودن اهداف هستهای ایران را مطرح کرده است در خصوص این دعوت به خبرنگاران گفت: در صورتی که این سفر نتایج قابل قبولی داشته باشد به دعوت ایران پاسخ مثبت میدهم. با این حال وی از ایران خواست تا به تردیدها در مورد فعالیتهای هستهای خود پایان دهد. صادق ربانی، کارشناس مسال هستهای، بر این باور است که یکی از دلایل کمتر شدن توجه به مسایل هسته ای ایران این است که آژانس و نظام بینالملل راههای جدیدتری همچون کرم رایانهای را برای مبارزه با غنیسازی اورانیوم به کار خواهند گرفت.
روند حضور دبیرکل آژانس در کشوری به چه صورت است، آیاکشوری میتواند از دبیرکل دعوت کند؟
معمولا از جانب شورای حکام به دبیرکل ماموریت داده میشود که به کشوری برای بازدید سفر کنند،اما اینبار این دعوت از جانب ایران بوده است. همانطور که در گزارشها نیز آمده است آقای فریدون عباسی، رییس سازمان انرژی اتمی ایران در وین از آمانو برای سفر به ایران دعوت کرده است. آمانو هم در پاسخ به این دعوت یادآور شده است که اگر این سفر نتایج مثبتی داشته باشد، حاضر است به ایران سفر کند، در غیر اینصورت تنها برای انجام مذاکرات و یا تبلیغات به ایران نخواهد آمد.
مدیرکل آژانس تنها هنگامی سفر میکند که شورای حکام به آنها تکلیف کند تا برای مذاکره و بررسی به کشوری بروند. در حقیقت دبیرکلی مقام سیاسی است که به لحاظ سیاسی برای مذاکره با مسئولین سفر میکند.در صورتیکه کار اصلی آژانس جنبه نظارتی دارد و معمولا کارشناسهای خود را به کشورهای مختلف میفرستد. زمانی که آژانس کارشناس خود را به کشوری میفرستد، شورای حکام بررسی کرده و اعلام میکند که کارشناس در شرایط خاص به کشوری سفر کند تا ماموریتهایی نیز به او محول شود. اما اینبار ظاهرا به درخواست ایران به کشورمان سفر خواهد کرد و آمانو نیز شاید تصور کرده که ممکن است ایران از آن استفاده سیاسی کند، بر همین اساس پیش شرط گذاشته است که اگر مفید باشد من به ایران خواهم آمد.
با توجه به اشاره آمانو به پیش شرط نتیجه مثبت داشتن سفر، به عقیده شما این سفر تا چه اندازه برای دو طرف مفید خواهد بود؟
اهمیت مسایل هستهای کم شده است، به عبارت دیگر کشورهایی که مسایل هستهای رادنبال میکردند دیگر به آن شدت پیگیر نیستند. صحبتهای مدیرکل آژانس و ایران تا به امروز تکراری بوده است. آمانو امروز منتظر است تا ببیند که ایران قرار است صحبت تازهای داشته باشد یا خیر. شاید ایران خود را برای حل مساله آماده کرده است، اگر اینطور باشد که من اطلاعی ندارم، سفر آمانو موفقیت آمیز خواهد بود. اما اگر بنا براین باشد که همچنان مذاکرات تکراری صورت گیرد، مسلما آمانو تمایلی برای آمدن به ایران نخواهد داشت. در نهایت باید منتظر بود که پس از صحبت های آمانو چه انعکاسی از جانب ایران نشان داده خواهد شد و در آن صورت میتوان پیشبینی کرد که این سفر موفقیتآمیز است یا خیر.
باید اضافه کرد که ما اطلاعی نداریم که در جبهه ایران چه مساله جدیدی را مطرح خواهند کرد و از طرف دیگر اهمیت مساله هستهای در شرایط بینالمللی پایین آمده است و دیگر همانند گذشته به این امر توجه نمیشود. به نظر میرسد که مسایل هستهای دیگر برای دنیا مشکلساز نیست که ایران قصد بر ادامه غنیسازی خواهد داشت یا خیر. از نظر تبلیغاتی نیز آقای احمدینژاد که توجه زیادی به این مساله داشت هم کمتر شده است. در نتیجه اصلا مشخص نیست که در پشت صحنه چه انگیزهای برای دعوت از آمانو وجود دارد.
دلیل کم اهمیت شدن مساله هستهای ایران در نظام بینالملل چیست؟آیا به دلیل تحولات اخیر در خاورمیانه است؟
بله یکی از دلایل آن مسایل حاد خاورمیانه است که بیشتر مسایل حقوق بشر و دموکراسی مورد توجه قرار گرفته است. همچنین احتمال این امر نیز وجود دارد که روشهای جلوگیری از پیشرفت هستهای ایران را از طریق ویروسهای رایانهای دنبال کنند. به عبارت دیگر در این زمینه تواناییهایی ایجاد شده که در نهایت به این نتیجه رسیدند که اگر ایران در غنیسازی به پیشرفتهایی هم دست پیدا کند، ما در مراحل بعدی توان جلوگیری از آن را خواهیم داشت. همچنین شاید فرض کردهاند که ایران هستهای شود، حتی با این فرض هم به چنین نتیجهای رسیدند که این راه تخریب رایانهای بسیار کمهزینهتر خواهد بود تا اینکه مستقیما با ایران مبارزه کنند.
نظر شما :