با دروغ بزرگ آمریکایی ها

شطرنج دیپلماتیک تهران-واشنگتن آغاز شد

۲۱ مرداد ۱۳۸۷ | ۲۱:۴۹ کد : ۲۴۱۶ اخبار اصلی
دیپلماسی میان ایران و آمریکا وارد اولین مرحله شده است؛ دو طرف مثل دو شطرنج باز هستند که اولین حرکت خود انجام داده اند و منتظر حرکت بعدی حریف نشسته اند. و البته به نظر می رسد ایران حرکت بهتری را انجام داده است.
شطرنج دیپلماتیک تهران-واشنگتن آغاز شد

                                                       ویلیام او. بیمن*

دیپلماسی میان ایران و آمریکا وارد اولین مرحله شده است؛ دو طرف مثل دو شطرنج باز هستند که اولین حرکت خود انجام داده اند و منتظر حرکت بعدی حریف نشسته اند. و البته به نظر می رسد ایران حرکت بهتری را انجام داده است.

 

بازی نوزدهم جولای (29 تیر) آغاز شد، زمانی که سعید جلیلی، مذاکره کننده هسته اى ایرانی با طرف های اروپایی و یک دیپلمات آمریکایی دیدار کرد؛ ویلیام جی. برنز، معاون وزیر امور خارجه ایالات متحده اولین آمریکایی بود که بعد از بحران گروگان گیری 1979 با مقامات تهران چنین دیداری را برگزار می کرد.

 

حضور برنز در مذاکرات خشم شماری از نیروهای ضدایرانی را برانگیخت و باعث شد تعداد زیادی مقاله و اعلامیه علیه "تسلیم شدن" به ایران منتشر شود و بازار اتهام زنی های متقابل همچنان داغ است. روز پنجم آگوست، جان بولتون، سفیر پیشین ایالات متحده در سازمان ملل - که عقاید ضد ایرانی اش بر کسی پوشیده نیست – مقاله ای خشمگینانه را با عنوان "وقتی دیپلمات ها گیج می زنند، ایرانی ها بمب می سازند" در روزنامه وال استریت جورنال منتشر کرد.

 

دولت بوش در وضعیت دشواری قرار گرفته بود؛ کاخ سفید باید هم از جنگ طلبانی نظیر بولتون یا دیک چنی معاون ریس جمهور دلجویی می کرد و هم به دیپلماسی فرصت می داد. پس آنها تلاش کردند گفت و گو را نه به بحث در مورد موضوعات کلیدی، که به جنگ قدرت تبدیل کنند، تا به جهان نشان دهند قدرت آن را دارند که طرف مقابل را مجبور کنند کوتاه بیاید.

 

پس دولت بوش بازی را با یک دروغ بزرگ آغاز کرد. پس از پایان گفت و گو رسانه ها و وزارت امور خارجه آمریکا اعلام کردند که ایران برای پاسخگویی به پیشنهادهای اروپا دو هفته زمان دارد. (جزئیات دقیق این بسته پیشنهادی هنوز محرمانه مانده، اما بدون شک مشوق های گسترده تر تکنولوژیکی، اقتصادی و تجاری را در بر می گرد.)

 

اما چنین ضرب الاجلی وجود نداشت و آمریکایی ها آن را از خودشان ساخته بودند. با این همه این دروغ بزرگ به واشنگتن و رسانه ها این فرصت را داد که روز دوم آگوست (دوازدهم مرداد) اعلام کنند ایران "اولتیماتوم" را نپذیرفته است. روزنامه نیویورک تایمز البته دوم آگوست را "ضرب الاجل غیر رسمی" توصیف کرد.

 

در این میان خبرگزاری فرانسه از منوچهر متکی وزیر امور خارجه ایران نقل قول کرد: "زبانی که ضرب الاجل تعیین می کند برای ما غیر قابل فهم است. همان طور که گفته بودیم پاسخ مان را به آنها در کمتر از یک ماه اعلام کردیم؛ حالا نوبت آنهاست که به ما جواب بدهند." 

 

حتی وزارت امور خارجه آمریکا هم بالاخره مجبور شد از ماجرای ضرب الاجل خیالی عقب نشینی کند. شان مک کورمک، سخنگوی وزارت امور خارجه، روز چهارشنبه 30 جولای (9 مرداد) اعلام کرد که اگر ایران به پیشنهادات غرب پاسخی ندهد با تحریم های تازه روبرو خواهد شد. او روز شنبه اما لحنش را در مورد ضرب الاجل تغییر داد و گفت: "روزها را نشمرده ام. به زودی فرا می رسد." وقتی از مک کورمک پرسیدند که واشنگتن چه زمانی مشوق ها را کنار می گذارد و طور دیگری ایران را به همکاری وادار می کند جواب داد: "در حال حاضر قصد چنین کاری را نداریم."

 

در نشست 19 جولای اتفاق خاصی نیفتاد و به سختی آن را می توان تقابل دیپلماتیک نام نهاد. به هر صورت ایرانی ها در این جلسه رویه دیپلماتیک سازنده تری را دنبال کردند. آنها به جای پاسخگویی به ضرب الاجل ها و اولتیماتوم ها با مداومت خاصی تلاش کردند اختلافات شان را با اروپایی ها و آمریکایی ها حل کنند. و البته کاملا روشن است که ایرانی ها از "حق غیرقابل مذاکره شان" در توسعه صلح آمیز انرژی اتمی کوتاه نمی آیند.

 

در طرح ایران برای مذاکره که با نام "مدالیته برای مذاکرات جامع" به کشورهای اروپایی ارائه شد 3 مرحله وجود دارد:

گفت و گوهای مقدماتی؛ تعیین جدول زمانی گفت و گوها

آغاز گفت و گوها؛ اقدامات علیه ایران باید متوقف شود و زمینه های مشترک مورد بررسی قرار گیرد.

مذاکرات؛ مذاکرات حقیقی که از دید ایرانی ها دو ماه طول خواهد کشید و البته طبق توافق طرفین این زمان می تواند افزایش یابد.

ایران در این طرح با تعلیق غنی سازی اورانیوم مخالفت کرده و بر اساس آن، در مرحله "مذاکره" با اثبات همکاری کامل ایران، پرونده از دستور کار شورای امنیت خارج می شود و کاملا به آژانس بین المللی باز می گردد.

 

این یک برنامه کار معقول برای مذاکرات آینده است و نشان دهنده تلاشی واقعی از سوی ایران. اما در آن سوی میدان آمریکا یا بلوف زده یا قدرت نمایی کرده و البته هیچ نتیجه ای هم نگرفته است. و همه اینها باعث نشد که آمریکایی ها بعد از به پایان رسیدن "ضرب الاجل غیررسمی" تهدید را آغاز کنند. ایرانی ها هم کمی بعد از آن به یاد غرب آوردند که می توانند تنگه هرمز را، که دو سوم نفت خام اوپک از آنجا می گذرد، ببندند. آنها موشک های جدیدی را آزمایش کرده اند و برای آغاز مذاکراتی که می پسندند برنامه خودشان را دارند. این روش خاص ایران واشنگتن را واقعا گیج کرده است.

 

و مسئله اینجاست که ممکن است واشنگتن آنقدر خسته و ناامید شود، که میز مذاکره را واژگون سازد.

 

* استاد مردم شناسی دانشگاه مینه سوتا و رئیس بخش خاورمیانه انجمن مردم شناسان آمریکا؛ نویسنده کتاب "زبان، منزلت و قدرت در ایران"

نظر شما :