دیدار متفاوت اسد از تهران

سوریه به دنبال بازی کردن نقش‌های بزرگ‌تر در منطقه

۲۱ مرداد ۱۳۸۷ | ۲۲:۴۳ کد : ۲۳۹۶ اخبار اصلی
چرا سوریه باید میان ایران و کشورهای غربی در مورد برنامه هسته‌ای صلح‌آمیزش واسطه شود؟ پاسخ به این سوال به روابط دو کشور بازمی‌گردد، غربی‌ها که شاهد معجزه ایران و سوریه در لبنان برای انتخاب رئیس جمهور، دولت و بالاخره پایان دادن به اعتصاب‌ها بودند، امروز هم براین باور هستند که راه تهران از دمشق می‌گذرد.
سوریه به دنبال بازی کردن نقش‌های بزرگ‌تر در منطقه

رئیس جمهور سوریه بار دیگر به ایران آمد تا سنت سفرهای سالیانه مقامات عالی رتبه دو کشور همچنان پابرجا مانده و تاکیدی بر روابط خوب دو کشور باشد. اما در این میان می‌توان سفر بشار اسد به ایران را از نگاهی دیگر و با راهبردی متفاوت ارزیابی کرد. اگر نگاهی به تاریخچه روابط ایران و سوریه پس از پیروزی انقلاب اسلامی داشته باشیم، به راحتی متوجه خواهیم شد که سیاستمداران سوری به خوبی به نقش و اهمیت ایران در معادلات منطقه پی برده‌اند و در راستای تحکیم هرچه بیشتر روابط خود با ایران گام برداشته اند.

اصول سیاست خارجی سوریه بر دو نکته مهم تکیه دارد که این دو مهم در مکتب سیاسی این کشور که اساتید برجسته آن ولیدالمعلم و فاروغ‌الشرع می‌باشند، به خوبی تدریس شده است. نکته اول برای این کشور بازگرداندن بلندی‌های جولان است که حاضر شده برای به دست آوردن آن دست به هر کاری بزند و در این میان چهار دور مذاکره را هم با طرف اسراییلی شروع کرده است. اما از آنجایی که به خوبی می‌داند اسراییل حاضر نیست به خوشی و مذاکره این بلندی‌ها را رها کند، نکته دوم را در سیاست خارجی خود تعریف کرده است و آن نیز چیزی فراتر از مقاومت در برابر این رژیم و آمریکا برای به دست آوردن سرزمین‌های خود نیست. سوری‌ها با آگاهی تمام راه حمایت از مقاومت فلسطین و لبنان را در پیش گرفتند و خود نیز بدون آنکه معاهده آتش‌بس و یا صلحی با این رژیم امضا کنند در خط مقدم هر گونه تماس احتمالی با اسراییل قرار دارند. مقامات سوری بارها اعلام کرده‌اند به هیچ عنوان حمایت از گروه‌های مبارز در فلسطین و حزب‌الله در لبنان را رها نخواهند کرد و این نشان دهنده عمق تفکری است که سوری‌ها بر اساس آن کار می‌کنند. هرچند سوری‌ها بر اساس تفکر بعثی باید گرایش شدیدی به دنیای عرب داشته باشند و در این راه نیز گام‌های بسیاری برداشتند، اما در بزنگاهی متوجه سیاست سازشکاری کشورهای عرب در برابر اسراییل و همفکری و همراهی آنها با آمریکا شدند و از این رو در سیاست‌های خود تجدید نظر کردند.

در دوره ریاست جمهوری کلینتون و براساس طرح مهار دوجانبه ایران، راهبردی توسط آمریکایی‌ها تدوین شد که این راهبرد هنوز هم ادامه دارد، در آن دوره شورای همکاری خلیج‌فارس به همراه سوریه و مصر گروهی موسوم به 2+6 را تشکیل می‌دادند که با هدایت آمریکا به حیات خود ادامه می‌داد، در بسیاری از نشست این گروه سوری‌ها حتی به نفع اماراتی‌ها رای داده و خواهان پس دادن جزایر سه‌گانه ایرانی در خلیج‌فارس شدند. سوری‌ها که دیدند از این عرب‌بازی و رفتار برادرانه مشکی آب نمی‌شود و جولان به این کشور بازنمی‌گردد، با تجدید نظر در سیاست‌ها خود، به سمت تیم کم‌تماشاگرتر؛ یعنی ایران روی آوردند و با سیاست‌های هماهنگ به مراحلی رسیدند که امروز ایران و سوریه به عنوان دو بازوی قدرتمند سیاست‌گذاری در منطقه پای هر بازی سیاسی و قراردادی هستند و بدون حضور این دو کشور هیچ چینی شکسته سیاستی به هم بند نخواهد شد. در طول سالیانی که سوریه از این گروه خارج شده، کشورهای عضو آن که با اضافه کردن اردن می‌خواستند جای خالی سوریه را پر کنند، حتی با آمدن آمریکایی‌ها هم راه به جایی نبرده و همواره در استراتژی‌های خود شکست خوردند که اوج آن جنگ 33 روزه اسراییل علیه مردم لبنان، شکست در امور سیاسی لبنان و همچنین شکست در کنترل و سرکوب جنبش حماس بوده است.

سوری‌ها با همکاری طرف ایرانی لبنان را به ساحل آرامش رساندند و در این مورد بسیار حساب ‌شده و آگاهانه عمل کردند، به گونه‌ای که با حمایت از مقاومت اسلامی در این کشور خطر یک جنگ  را هم از سر خود دور کرده و امروز در جایگاه چانه زنی بالایی قرار دارند.

در مساله عراق هم، سوری‌ها اولین کشور عرب بودند که با درخواست ایران به بغداد سفیر اعزام کردند و روابط خود را عراق که  در اوایل دهه هشتاد قرن بیستم قطع شده بود، از سر گرفتند. بازگشایی سفارت سوریه در بغداد و مذاکرات ایران و آمریکا با موضوع امنیت در عراق بدون شک با آگاهی طرف سوری بوده و این کشور که منافع بسیاری در عراق دارد؛ با ایران هماهنگ بوده است، همین هماهنگی است که رئیس جمهور سوریه را راهی ایران کرده است تا با مقامات کشورمان در مورد آن به رایزنی بپردازد. و این هم چیزی نیست جز میانجی‌گری در مورد برنامه هسته‌ای ایران که به درخواست رئیس جمهور فرانسه صورت می‌گیرد. کشورهای غربی که به این نتیجه رسیده‌اند نمی‌توانند ایران را از طریق برخی فشارهای اقتصادی و سیاسی و گاهی هم نظامی وادار به پذیرش خواسته‌های خود کنند، این‌بار سوری‌ها را به عنوان واسطه انتخاب کرده‌اند.

 

اما چرا سوریه باید میان ایران و کشورهای غربی در مورد برنامه هسته‌ای صلح‌آمیزش واسطه شود؟ پاسخ به این سوال به روابط گسترده دو کشور بازمی‌گردد، غربی‌ها که شاهد معجزه ایران و سوریه در لبنان برای انتخاب رئیس جمهور، دولت و بالاخره پایان دادن به اعتصاب‌ها بودند، امروز هم براین باور هستند که راه تهران از دمشق می‌گذرد. مقامات اروپایی و آمریکایی در طول پنج‌ سال مذاکره خود با ایران به پیچیده و چند لایه بودن سیاست خارجی ایران و دستگاه دیپلماسی آن پی برده و مزه چانه زدن با این دستگاه را به خوبی چشیده‌اند. آنها در ارزیابی‌های خود به این نتیجه رسیده‌اند سوری‌ها که در حساس‌ترین موارد امین ایرانی‌ها بوده و با این کشور کارهای بزرگ و مهمی را در منطقه انجام داده‌اند و به خوبی با دستگاه دیپلماسی ایران آشنا هستند به خوبی می‌توانند از پس این موضوع برآیند و با ایران مسیر جدیدی را باز کنند. حال که سارکوزی آتشش مانند روزهای اول ریاست جمهوری‌اش تند نیست و فهمیده است که درگير شدن با ایران در خاورمیانه چه هزینه‌ای را برایش دارد، فعلا بشار اسد را با پیامی راهی تهران کرده است و اسد هم در طول دو هفته بعد از کنفرانس مدیترانه‌ای در پاریس با دیپلمات‌های زبده خود به بررسى اين موضوع نشسته است.

دیدار متفاوت اسد هرچند نمی‌تواند ایران را از مسیری که در پیش گرفته بازدارد، اما قطعاً کشورهای غربی به این دیدار چشم امید دوخته‌اند، چه اینکه این دیدار درست در هنگامی صورت می‌گیرد که فرصت دوهفته‌ای ایران که در نشست ژنو داده شد هم به پایان رسیده است.  


نظر شما :