احیای برجام، راهکاری برای امنیت خاورمیانه (بخش هشتم)

خاورمیانه در چرخه باطل جنگ های داخلی و خارجی اسیر است

۱۶ فروردین ۱۴۰۱ | ۱۸:۰۰ کد : ۲۰۱۰۹۵۸ اخبار اصلی پرونده هسته ای خاورمیانه
نشانه های زیادی حاکی از بهبود سریع اقتصادهای منطقه خاورمیانه پس از همه‌گیری و تاثیر قیمت پایین نفت وجود ندارد. انتظار می رود قطر که منابع عظیم سوخت های فسیلی و جمعیت بسیار کمی دارد، تنها استثنا باشد. بدون پایان یافتن درگیری های متعدد، خاورمیانه در یک چرخه خشونت مرگبار گرفتار شده که آن را به سمت چندین دهه فقر و بی ثباتی سوق می دهد. شاید برخی کشورها در صلح و رفاه باشند، اما درگیری های داخلی در منطقه احتمالا در داخل مرزهای کشورها مهار نمی شوند و چشم انداز جنگ بین کشورها را تقویت می کنند. بنابراین، اکنون زمان آن است که تلاش هایی جدی برای ایجاد یک چارچوب امنیتی منطقه ای صورت بگیرد.
خاورمیانه در چرخه باطل جنگ های داخلی و خارجی اسیر است

نویسندگان: صنم وکیلی و نیل کوئیلیام

دیپلماسی ایرانی: در حال حاضر مساله واضح و جالب توجه این است که به رغم تغییر دولت در واشنگتن، ایالات متحده به روند فاصله گرفتن از امور منطقه پایان نداده یا دست کم، مشغول بازتعریف نحوه تعامل با شرکا و مخالفان در آنجاست. ایالات متحده تمرکز اصلی خود را به سمت روسیه و چین معطوف، و مدیریت چالش های منطقه ای را به شرکای خود در خاورمیانه واگذار کرده است. اما نتیجه این رویکرد چیزی بیش از بی ثباتی بیشتر در میانه موج هایی از اعتراضات مردمی و چالش های دولت داری نبوده است.

تظاهرات - تظاهرات گسترده و مستمر که اخیرا در سراسر منطقه از جمله در الجزایر، لبنان، اردن، ایران و عراق در جریان بوده، نشان می دهند که عواملی که باعث خیزش های بهار عربی در سال 2011 به بعد بوده، هنوز وجود دارند. اگرچه عوامل منجر به تظاهرات در هر یک از کشورهای منطقه متفاوت است، اما یکی از رایج ترین آنها نارضایتی جوانان از شرایط زندگی، چشم انداز و توانایی خود برای شکل دادن به آینده است. در عراق و لبنان عمده تظاهرات از سال 2019 تا کنون تا حد زیادی ناشی از نارضایتی فزاینده از نظام های سیاسی بسته، فاسد، ورشکسته و تنها در خدمت منافع نخبگان یا قدرت های خارجی بوده اسست. مساله مشترک در همه موارد تظاهرات این بوده که ورای شکاف های داخلی بوده اند و از این رو، به نظر می رسد پتانسیل ایجاد گروه ها یا اتحادها مبتنی بر دغدغه های اصلی سیاسی، اجتماعی، اقتصادی یا ‌محیط زیستی در برابر سیاست های هویتی را دارند.

در رابطه با نامگذاری این تظاهرات به عنوان «قیام های عربی 2»، یک نکته روشن است: تا زمانی که مسائل اساسی سیاسی و اقتصادی که عامل ناآرامی های کنونی است حل نشوند، اعتراضات و نارضایتی ها ادامه خواهند داشت. سایه جنگ در سوریه، لیبی و یمن احتمالا برای از بین بردن خشم عمومی در سایر نقاط منطقه از دولت ها کافی نیست و این مساله می تواند بر تلاش ها برای حل و فصل مناقشات در منطقه تاثیر بگذارد. این بدان معناست که در هر گونه چارچوب امنیتی منطقه ای شکاف فزاینده بین حاکمان و کسانی که تحت حکومت هستند، باید در نظر گرفته شود.

چالش های اقتصادی - همه گیری کرونا از سال 2020 و پیامدهای اقتصادی آن، همراه با تشدید تنش ها بین ایالات متحده و چین، باعث ناامنی بیشتر در خاورمیانه شده و آن را در برابر چرخه های بی ثباتی فزاینده آسیب پذیر کرده است.

با توجه به فشارهای متعدد ناشی از کاهش قیمت نفت در بازارهای جهانی (تا پیش از جنگ اوکراین)، تاثیرات گسترده همه گیری کرونا، تغییرات جمعیتی، نامناسب و ناهماهنگ بودن برنامه های آموزشی با نیازهای جامعه، وابستگی به نیروی کار خارجی، نرخ بالای بیکاری، وابستگی بیش از حد به درآمدهای خارجی چه به عنوان صادرکننده سوخت های فسیلی و چه به صورت کمک های مالی، منافع تجاری مبتنی بر قراردادهای دولتی و محیط های نامناسب برای سرمایه گذاری، کشورهای منطقه با چالش های اقتصادی قابل توجهی مواجه بودند. راه حل های مقابله با این چالش های اقتصادی از جمله تجویزهای نهادهایی مانند صندوق بین المللی پول آشکار هستند. اما اگرچه برخی اقدامات برای اعمال آنها انجام شده، در عمده موارد شرایط محلی باعث می شود بسیاری از رهبران تمایلی به انجام آنها نداشته باشند چون نگران افزایش نارضایتی هایی هستند که در برخی موارد می توانند منجر به اعتراضاتی شوند که اساس قرارداد اجتماعی بین دولت و شهروندان را زیر سوال می برند.

همه گیری کرونا چالش بزرگی برای منطقه بوده، اما فرصت های جدیدی را نیز ایجاد کرده است. در سطح جهانی، این همه گیری بحث هایی درباره «پایان» جهانی شدن و ظهور «جداسازی» اقتصادی را در پی داشته است. با این حال، در سطح منطقه دولت ها به همکاری و کمک به یکدیگر تشویق شده اند که می تواند زمینه ای برای اقدامات جدید اعتمادسازی باشد؛ اقداماتی که یک جزء اساسی از هر نوع فرآیند ایجاد یک چارچوب امنیتی منطقه ای به شمار می روند، زیرا سطح اعتماد در منطقه در پایین ترین حد است.

اگرچه برخی از کشورهای منطقه از نظر استراتژیک در موقعیت خوبی برای استفاده از اهرم سرمایه گذاری در پروژه های زیرساختی هستند و توانسته اند علاقه چینی ها را جلب کنند، جریان های سرمایه گذاری مستقیم خارجی عمدتا به نفع کشورهای کوچک تر و کم جمعیت تر است و به ضرر همسایه های بزرگ تر و پرجمعیت تر است. به عنوان مثال، عربستان سعودی در جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی ضعیف عمل کرده است، در حالی که امارات متحده عربی توانسته حجم قابل توجهی از سرمایه گذاری مستقیم خارجی توسط آمریکای شمالی و جنوبی، اروپا و آسیا را تضمین کند. بی شک، درگیری ها تاثیر قابل توجهی بر ثروت کشورهایی داشته اند که درگیر جنگ در خارج از مرزهای خود هستند یا در نتیجه جنگ آسیب دیده اند. برای نمونه، لیبی هزینه جنگ تحمیلی را متحمل شده، اما هزینه های امارات، روسیه و ترکیه نیز بالا بوده است. مجموع خسارات جنگ سوریه از آغاز آن تا سال 2018 حدود 442 میلیارد دلار برآورد، و در رابطه با عربستان سعودی هم طبق برآوردهای صورت گرفته در سال 2017، هزینه جنگ یمن حداقل 5 تا 6 میلیارد دلار در ماه گزارش شده است.

به علاوه، نشانه های زیادی حاکی از بهبود سریع اقتصادهای منطقه خاورمیانه پس از همه‌گیری و تاثیر قیمت پایین نفت وجود ندارد. انتظار می رود قطر که منابع عظیم سوخت های فسیلی و جمعیت بسیار کمی دارد، تنها استثنا باشد. بدون پایان یافتن درگیری های متعدد، خاورمیانه در یک چرخه خشونت مرگبار گرفتار شده که آن را به سمت چندین دهه فقر و بی ثباتی سوق می دهد. شاید برخی کشورها در صلح و رفاه باشند، اما درگیری های داخلی در منطقه احتمالا در داخل مرزهای کشورها مهار نمی شوند و چشم انداز جنگ بین کشورها را تقویت می کنند. بنابراین، اکنون زمان آن است که تلاش هایی جدی برای ایجاد یک چارچوب امنیتی منطقه ای صورت بگیرد. (این مطلب ادامه دارد.)

منبع: چتم هاوس
 

کلید واژه ها: چارچوب امنیتی منطقه جنگ چالش اقتصادی تظاهرات


( ۳ )

نظر شما :