بحران و سوژه لَکانی و آنان که به رقص مرگ مشغولند

قصه پرغصه لبنان

۱۶ آذر ۱۴۰۰ | ۱۶:۰۰ کد : ۲۰۰۸۱۴۴ خاورمیانه انتخاب سردبیر
احسان سپه وند در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: وی ادامه داد این شعار نمایانگر هویت توریستی لبنان بوده و  به گونه ای است که جهان آن را می بیند. این عبارت در واقع بخشی از تصنیف مشهوری بود که در روزگاران قبل از جنگ داخلی در حدود سال ۱۹۷۷ میان لبنانی ها محبوبیت ویژه ای داشته، در سال هایی که لبنان از مراکز عمده تفریحی خاورمیانه بود. عنوان به کار گرفته شده ظاهرا مورد موافقت نخست وزیر نجیب میقاتی قرار نگرفت اما ولید ناصر تاکید داشت که لبنانی ها در همه چیز حتی عشق و نفرت و یا وطن پرستی افراط را در پیش می گیرند. به بهانه این مسئله نویسنده این سطور برآن است که از زاویه نگاهی متفاوت به مسائل لبنان بنگرد.
قصه پرغصه لبنان

نویسنده: احسان سپه وند، کارشناس ارشد دیپلماسی وسازمان های بین المللی

دیپلماسی ایرانی: چندی پیش ولید ناصر، وزیر جهانگردی لبنان طی کنفرانسی خبری شعار جدید حوزه گردشگری و جهانگردی این کشور را این چنین اعلام کرد که: (تو را در دیوانگی ات دوست دارم).

وی ادامه داد این شعار نمایانگر هویت توریستی لبنان بوده و  به گونه ای است که جهان آن را می بیند. این عبارت در واقع بخشی از تصنیف مشهوری بود که در روزگاران قبل از جنگ داخلی در حدود سال 1977 میان لبنانی ها محبوبیت ویژه ای داشته، در سال هایی که لبنان از مراکز عمده تفریحی خاورمیانه بود. عنوان به کار گرفته شده ظاهرا مورد موافقت نخست وزیر نجیب میقاتی قرار نگرفت اما ولید ناصر تاکید داشت که لبنانی ها در همه چیز حتی عشق و نفرت و یا وطن پرستی افراط را در پیش می گیرند. به بهانه این مسئله نویسنده این سطور برآن است که از زاویه نگاهی متفاوت به مسائل لبنان بنگرد.

ترور نخست وزیر رفیق حریری در ۱۴ فوریه ۲۰۰۵ به مثابه زلزله ای خانمان برانداز بر پیکره نظم حاصله از پیمان طائف (1989)  در فضای سیاست داخلی لبنان بود. پیمان طائف محصول توافق طوایف بود که در عمل با عنوان میثاق و قانون اساسی لبنان در 5/11/1989 .م مورد تصویب نمایندگان پارلمان لبنان نیز رسید و این مهم در واقع تولد مجدد لبنان را پس از جنگ های داخلی نوید می داد. نکته حائز اهمیت پیرامون این پیمان آن است که رئیس جمهوری فعلی لبنان، ژنرال میشل عون، فرمانده وقت ارتش از پذیرش توافقات عنوان شده امتناع ورزید و دلیل آن را عدم تصریح دقیق عقب نشینی کامل نیرو های سوری از لبنان عنوان کرد. به هر رو و پس از ترور رفیق حریری و صدور قطعنامه 1559 رئیس جمهور بشار اسد از خروج نیروهای سوری از لبنان خبر داد. این اتفاق و فشارها بر سوریه و حزب الله لبنان مسبب فراخوان دبیرکل حزب الله برای حفظ انسجام نیروها شد که این گردهمایی 8 مارس2005 در میدان ریاض الصلح بیروت برگزار شد. گردهمایی دوستان سوریه و حزب الله مسبب برانگیخته شدن احساسات مخالفین این جریان شد و آنان نیز در تاریخ 14 مارس 2005 ، دقیقا 30 روز پس از ترور رفیق حریری و در نخستین ماه روز آن اقدام به برگزاری گردهمایی در بیروت کردند. به این ترتیب و در عمل لبنان به ورطه یک دوقطبی سنگین وارد شد: جبهه 8 مارس و جبهه 14 مارس.

کش و قوس میان این دو جریان و  این فضای دوقطبی حدود 15 سال ادامه یافت تا در 4 اوت 2020 که انفجار بیروت تمام طرفین را به نوعی اغما سیاسی فرو برد. عمق فاجعه تا بدانجا پیش رفت که منجر به استعفای نخست وزیر حسان دیاب شد. وی سیاستمداران فاسد را مقصر اصلی انفجار بیروت و وضعیت کنونی و عدم همکاری برای اصلاحات در کشور دانست. پس از وی نجیب میقاتی سرمایه دار و سیاست مدار کهنه کار لبنانی از 10 سپتامبر 2021 مسئولیت دولت را در اختیار گرفت که با انبوهی از مشکلات اقتصادی، شکاف های سیاسی و اختلافات فرهنگی وهویتی روبروست. اما براستی معضل در میان این دوقطب سیاسی لبنان کجاست؟ 

برای پاسخ به این سوال به نظر سود مند آن است که از دریچه و مسلک نگاهی متفاوت به این مهم بپردازیم.

ژان لکان (Jacques Lacan1901-1981 ) فیلسوف و روانکاروی فرانوسوی است. نظریات وی موثر در پیشبرد و گسترش رویکرد ملقب به پساساختارگرایی در حوزه علوم اجتماعی بوده است. آنچه وجه بارز نظریات لکان است تقسیم بندی سه گانه امور و ساحت هاست که وی آنها را امر واقعی، امر خیالی و امر نمادین در ابعاد سه گانه خود نام می نهد. سه وجه عنوان شده، سه بُعد از هرگونه پدیدار بشری است. این امر در مورد روابط قدرت نیز در سطوح سه گانه به مثابه یک گفتمان مفصل بندی می شود. تفکر لکانی امروزه در رشته های مطالعات ادبی و سینمایی، مطالعات زنان و نظریه اجتماعی بروز کرده و این امر در مطالعات حقوقی و روابط بین الملل نیز نمود داشته است. در بیان لکانی می توان به صورت کلی چنین اندیشید که وی می کوشد از طریق ساختار نشانه شناسانه زبانی چیزی را به روشنی بیان کند که در فراسوی خودِ زبان باقی می ماند و آن قلمرو و میل ناخودآگاه است. این مهم اهمیت امر نمادین را در تعاریف لکانی دو چندان می کند. در تعریف لکانی آنچه ناخودآگاه خوانده می شود صرفا فضایی تهی است که در آن کارکرد نمادین، نوعی خود مختاری کسب می کند، یعنی فضایی که در آن نمادها از آن چیزی که نماد آن هستند واقعی ترند. بر این اساس فهم بشر از واقعیت است که بر کاربرد اجتماعی نشانه ها استوار است. از نگاه لکان با پدیدار شدن نماد ها همه چیز از جمله نا خود آگاه و سوبژکتیویته بشری مطابق با آنها و قوانین امر نمادین تنظیم و ساخته می شوند. 

باتوجه به نظریات لکان و با نگاهی به سوژه لکانی از طریق امر نمادین نویسنده این سطور در بیان گفتمانی، دو جریان 8 مارس و 14 مارس را به مثابه دو دال در نظر گرفته که مدلول این دال ها بحران سیاسی داخلی که منجر به عدم ثبات است، لحاظ خواهد شد. با این بیان به زعم لکان سوژه در نظام نمادین ساخته می شود و سوژه آن چیزی است که از طریق یک دال به دال دیگر بازنموده می شود. پس حرکت مدام و جابجایی درونی دال ها مسبب بروز سوژه خواهد بود. واحد دولت لبنان به این تعریف سوژه ای است که در نسبت با فردِ معین مرکز زدایی می شود زیرا دال های آن به ماهیت زدایی میل دارند. مورد مهم در این تفسیر آن است که لکان امر نمادینِ دال را بر سوژه الویت می دهد.

به بیان دیگر جریان های دو گانه که سازنده دوقطبی بوده اند، از منظر تحلیل لکانی سوژه را گرفتار کرده و در زنجیره دلالت به ورطه فرآیند مداوم تکرار کشانده اند،  زیرا سوژه در خارج از زنجیره دلالت وجود ندارد بلکه درون آن پافشاری می کند. با این تعاریف در میابیم که سوژه لکانی تحلیل لبنان برابر با تعاریف وی، دچار نوعی امتناع از شکل گیری هویت ومحوریت گریزی شده که این مهم در روند عملکرد دولت لبنان کاملا مشهود است. بدین ترتیب مادامی که دال های نظام گفتمانی سیاسی در لبنان این گونه میل کنند، مدلولی جز بحران بر این نظام سایه نخواهد افکند و بحران فعلی لبنان محصول عملکرد نزاع طلبانه جریان های 8 و 14 مارس از این دریچه تحلیلی خواهد بود.

ویلیام برنز، قائم مقام اسبق وزارت امور خارجه ایالات متحده و رئیس فعلی سازمان اطلاعات مرکزی امریکا در کتاب خاطرات خود با عنوان گفت وگوهای پشت پرده، روایتی ژرف را پیرامون اولین سفر  خود به کرانه غربی رود اردن نقل می کند. وی اشاره دارد برای ترغیب مقامات امنیتی فلسطین و رژیم صهیونیستی به گفت وگو  تلاش کرده اما شرایط از منظر وی نا امید کننده بوده است. عرفات و شارون از نگاه برنز در وضعیتی قرار داشته اند که او آن وضعیت را "به رقص مرگ مشغول بودنِ" هر دو طرف تعبیر می کند. یعنی هرکدام از طرفین آرزو می کرده اند یا از دیگری جلو بزنند و یا از شر دیگری خلاص شوند. این تعبیر بی مناسبت با نوع تنش درونی لبنان بین دو جریان عنوان شده نیست تا بدانجا که بنظر هردو جریان داخلی لبنان در درونِ نوعی کشمکش قرار گرفته اند به  رقص مرگ شباهت دارد واین مسئله فروپاشی نظام سیاسی در لبنان را دور از ذهن نگه نخواهد داشت.

منابع مورد استفاده:

-شوه هومر، ژان لکان، ترجمه محمد علی جعفری و سید ابراهیم طاهایی، نشر ققنوس،1388
-سید علی حق شناس کمیاب،ساختار سیاسی اجتماعی لبنان، نشر سنا، 1388
-یانیس استاوراکاکیس، لکان و امر سیاسی، ترجمه محمد علی جعفری،نشر ققنوس، 1392
-اسلاوی ژیژک، لکان به روایت ژیژک،ترجمه فتاح محمدی، نشر هزاره سوم،1395
-ویلیام جی برنز ، گفتگو های پشت پرده، ترجمه آرمین منتظری، نشر کتابسرا، 1398

کلید واژه ها: لبنان بیروت حزب الله لبنان بحران لبنان تظاهرات در لبنان انفجار بندر بیروت


( ۹ )

نظر شما :