پارادیپلماسی ایران و افغانستان

روابط تهران و کابل چگونه می تواند تقویت شود؟

۱۳ اسفند ۱۳۹۹ | ۰۹:۰۰ کد : ۲۰۰۰۳۹۸ آسیا و آفریقا انتخاب سردبیر
مریم خالقی نژاد در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: بی تردید هر کشوری برای حفظ منافع و امنیت خود و در نتیجه افزایش قدرت خود از پارادیپلماسی برای تاثیرگذاری بازیگران غیر دولتی استفاده خواهد کرد. با عطف به پیشینه روابط ایران و افغانستان و همچنین نیازمندی های دو کشور و موقعیت ویژه دو کشور، اکنون پارادیپلماسی راهی مطمئن و جدی برای بیشتر کردن همکاری مابین طرفین است تا علاوه بر نقش دولت ها، کنشگران ریز و درشت غیر دولتی بتوانند ارتباطات دو کشور را بیشتر کنند.
روابط تهران و کابل چگونه می تواند تقویت شود؟

نویسنده: مریم خالقی نژاد؛ دکتری تخصصی علوم سیاسی 

دیپلماسی ایرانی: جهانی شدن تغییرات زیادی را در عرصه روابط بین الملل به وجود آورده که یکی از مهمترین آنها ایجاد روابط مختلف دیپلماتیک و انواع دیپلماسی های متنوع مانند دیپلماسی فرهنگی، دیپلماسی خرد، دیپلماسی چندگانه و .... است. این روزها در حالی از دیدارهای مقامات مختلف دولتی کشورها و بازیگران غیر دولتی سخن رانده می شود که نشان دهنده تغییرات جدید از جهت تاثیرگذاری کنشگران غیردولتی در سیاست خارجی در سرتاسر روابط بین الملل است. این امر در سیاست خارجی تحت عنوان پارادیپلماسی تعریف شده که به معنی نقش افرینی بازیگران غیردولتی در عرصه سیاست خارجی با ابعاد مختلف فرهنگی و اقتصادی است. پارادیپلماسی که ناشی از جهانی شدن است هیچ راه گریزی را برای بی توجهی به آن در عصر جدید باقی نگذاشته چرا که عصر جدید میدان را میان بازیگران مختلف تقسیم کرده است. اگرچه هنوز هم سکانداری این میدان به دست دولت هاست اما روز به روز بر نقش و تاثیرگذاری بازیگران خرد و غیر دولتی بر تصمیمات دولت ها اضافه می شود. 

بی تردید هر کشوری برای حفظ منافع و امنیت خود و در نتیجه افزایش قدرت خود از پارادیپلماسی برای تاثیرگذاری بازیگران غیر دولتی استفاده خواهد کرد. با عطف به پیشینه روابط ایران و افغانستان و همچنین نیازمندی های دو کشور و موقعیت ویژه دو کشور، اکنون پارادیپلماسی راهی مطمئن و جدی برای بیشتر کردن همکاری مابین طرفین است تا علاوه بر نقش دولت ها، کنشگران ریز و درشت غیر دولتی بتوانند ارتباطات دو کشور را بیشتر کنند. ایران و افغانستان دارای ظرفیت های مشترک زیاد فرهنگی و اقتصادی هستند که می توانند از جهات بسیاری مکمل هم باشند. از نظر جغرافیایی افغانستان که در موقعیت ژئوپلیتیک بسیار مطلوبی قرار دارد به عنوان پل ارتباطی میان کشورهای آسیایی تلقی می شود. در شمال آن کشورهای سرشار از منابع انرژی گاز، برق، نفت و دیگر مواد خام آسیای مرکزی همچون: ترکمنستان، تاجیکستان، ازبکستان، قزاقستان و قرقیزستان قرار دارند و در جنوب و شرق آن دو کشور پاکستان و هند که سخت نیازمند و تشنه‌ انرژی و مواد خام¬اند، قرار گرفته¬اند که درست مکمل یکدیگرند. این موقعیت، برای افغانستان اهمیت ژئوپلتیک، ژئواکونومیک و ژئواستراتیژک ویژه‌ بخشیده است و شاید این ویژگی ها و منابع افغانستان به مثابه قدرتی برای افزایش قدرت چانه زنی آن در روابط بین الملل محسوب می شود. ایران که در قسمت غربی این کشور با آن همسایه است در موارد مختلفی مانند جاده ابریشم با این کشور مشترک المنافع است. برای ارتباطات پارادیپلماتیک میان دو بازیگر باید اشتراکات مختلف فرهنگی و اقتصادی وجود داشته باشند تا با توجه به وجود و تمایل مشترکات فرهنگی از یک سو و از سوی دیگر مکمل بودن اقتصاد دو کشور بتوانند بازیگران غیر دولتی که خواهان برقراری ارتباطات پارادیپلماتیک هستند را به میدان روانه کنند و در عرصه هایی مختلف فرهنگی و اقتصادی فعالیت داشته باشند. این دو کشور دارای مشترکات زیاد فرهنگی با یکدیگر هستند که عبارتند از زبان، قومیت، دین، مشاهیر و مفاخر، هنر (موسیقی و فیلم)، معماری، علم و دانش. در ادامه برخی از مشترکات فرهنگی و اقتصادی میان ایران و افغانستان بیان می شود تا نشان دهیم که چه ظرفیت های پارادیپلماتیکی میان دو کشور وجود دارد.

در خصوص زبان طبق قانون افغانستان زبان¬های فارسی (دری) و پشتو زبان رسمی و مهمترین زبان رایج در این کشور است که دارای شاخه های ترکی، بلوچی، ازبک و ترکمن نیز هستند. زبان پشتو که زبان رسمی افغانستان است یکی از رایج ترین زبان های آن کشور است. در ایران نیز حدود 52 هزار نفر به این زبان تکلم می کنند و همچنین در گویش ها و لهجه های مختلف دیگری دارای اشتراک هستند. از نظر دینی نیز حدود 80 درصد به بالای جمعیت افغانستان مسلمانان اهل تسنن هستند. از نظر مفاخر و مشاهیر؛ ابوریحان بیرونی، سنایی، خواجه عبدالله انصاری، جامی، ناصر خسرو از مهمترین مفاخر مشترک دو کشور است. در خصوص آداب و رسوم و جشن های مهم، نوروز و جشن های باستانی مانند شب چله از نمادهای مشترک فرهنگی افغانستان با ایران است. در خصوص موسیقی باید گفته شود که افغانستان در این وادی تشابهات زیادی و گرایش های بسیاری به موسیقی ایران و سازهای ایرانی دارد. علاوه بر این می¬توان از آوازها و آلبوم هایی همچون "تا آن سوی سمرقند" نام برد که در سبک پاپ توسط خواننده افغانی با نوازندگان ایرانی و افغانی منتشر شده است. همچنین می¬توان از موسیقی قوالی نام برد که در پاکستان، هند و افغانستان رایج است و بسیار از نظر مضامین با موسیقی ایرانی مرتبط است چرا که  بیشتر مربوط به عرفان و مذهب است. در حوزه علم و دانش نیز وجود سه دانشگاه پیام نور، آزاد و جامعه المصطفی و همچنین وجود دانشجویان افغانی در دانشگاه¬های ایرانی برای مثال در سیستان و بلوچستان حدود 100 دانشجوی افغانی حضور دارند از نمونه فعالیت¬ها و اقدامات مشترک علمی است (سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی و وزارت علوم، 1399).

اما بعد از وجود زمینه های فرهنگی میان دو کشور بی تردید در عصر حاضر بُعد اقتصادی مقصود نهایی اکثر روابط در میان کنشگران مختلف است. برای برقراری پارادیپلماسی با مرز مشترک جغرافیایی میان ایران و افغانستان با عطف به وجود ابعاد جغرافیایی و مرز مشترک، تشابهات فرهنگی، در عرصه اقتصادی نیز اشتراکات و همبستگی یا همپوشانی های مختلفی وجود دارد که روابط دو کشور را به سمت تعمیق بیشتر سوق می دهد. اقتصاد سنتی مردم افغانستان ترکیبی از کشاورزی و دامپروری است. گندم محصول اصلی این کشور و سپس برنج، جو و ذرت است. بادام و میوه¬جات از جمله محصولات فراوان به شمار می-روند. تقریبا کلیه اجناس تولیدی از خارج وارد این کشور می¬شود که سرمایه این کار از سوی پناهندگان و مهاجرین تامین می¬شود، پسته، حبوبات، پوست، پشم و میوه¬های تازه صادرات این کشور را تشکیل می-دهد. پس از گذشت بیست سال از جنگ و درگیری هنوز هیچ نوع فعالیت صنعتی در این کشور به چشم نمی خورد (میری، 1390: 297) ). در حقیقت، برای کشورهای محصور به خشکی همچون افغانستان و جمهوری¬های آسیای مرکزی همگرایی منطقه‎ای ضروری است به خصوص با دارا بودن مرز مشترک برخی از هزینه های مکانی و زمانی نیز کاهش می یابد.

۲/۸ میلیارد دلار (سال ۱۳۹۶)

تجارت دو جانبه با جمهوری اسلامی ایران

۲ میلیارد و ۷۸۰ میلیون دلار (سال ۱۳۹۶ )

میزان صادرات ایران

۲۰ میلیون دلار (سال ۱۳۹۶ )

میزان واردات ایران

۲ میلیارد و ۷۶۰ میلیون دلار تراز مثبت به نفع ج . ا . ایران

تراز تجاری با جمهوری اسلامی ایران

مصالح ساختمانی ( سیمان، میلگرد، و دیگر مواد ساختمانی)، سوخت و مواد نفتی، مواد غذائی،

مهمترین اقلام صادراتی ایران

کنجد، پیله کرم ابریشم، خشکبار، سنگ­های ساختمانی مثل مرمر و تراورتن، محصولات گوشتی.

مهمترین اقلام وارداتی به ایران

۱۳.۶% در سال ۱۳۹۶ در مقایسه با سال ۱۳۹۵

درصد رشد تجارت دو جانبه

۶/۱۵/۲۰۱۷

تاریخ برگزاری آخرین اجلاس کمیسیون مشترک اقتصادی دو کشور

وزارت کشور

دستگاه ایرانی مسئول کمیسیون اقتصادی دو کشور

"موافقتانامه حمل و نقل بین المللی جاده ای کالا و مسافر ( منعقده در دیماه ۱۳۸۱) تفاهم­نامه همکاری­های تجاری و اقتصادی( شهریور ۱۳۸۲) موافقتنامه سه جانبه ایران، هند و افغانستان تاسیس کریدور حمل و نقل بین المللی و ترانزیت موسوم به موافقتنامه چابهار ( خرداد ۱۳۹۵)"

موافقتنامه­های پایه اقتصادی دو جانبه

"۱- یادداشت تفاهم همکاری­های بازرگانی( اسفند ۸۰) ۲- یادداشت تفاهم همکاریهای بازرگانی( مهر ۱۳۸۱) ۳- یادداشت تفاهم توسعه بازرگانی دو کشور( دی ۸۱) ۴- یادداشت تفاهم همکاری­های سه جانبه بازرگانی و اقتصادی ایران، هند و افغانستان دی ۸۱ "

لیست موافقتنامه­ ها

(منبع: معاونت اقتصادی وزارت خارجه ، 1399).

طبق جدول بالا و آمارهای رسمی اعلام شده نیازهای افغانستان و توانایی های کشور ایران می تواند در ابعاد مختلف اقتصادی مکمل هم باشند که این امر خود تاییدی بر وجود ظرفیت های پارادیپلماتیک اقتصادی دو کشور است. از جمله مزیت کالاهای ایرانی در این کشور عبارتند از:

1 - موقعیت خوب کالاهای ایرانی نزد طیف وسیع مهاجران برگشتی 

2- بسته بندی مناسب، رعایت موازین بهداشتی 

3-  مطلوبیت نزد ذائقه مصرف کنندگان افغانی  و ...

اما علی رغم وجود چنین پتانسیلی برخی موانع ومشکلات و محدودیت های صادرات وسرمایه گذاری وجود دارد که عبارتند از:

1- کمبود راه¬های مواصلاتی 

2 – ورود کالاهای قاچاق و چند گانه بودن کانال¬های ورود 

3 – فقدان ضمانتنامه های تجاری 

4 – عدم تردد کامیون¬های دو کشور در کشور مقابل (ایجاد ضایعات و اتلاف زمان)

بی تردید اگر این مشکلات کاهش یابد مسیر برای فعالیت کنشگران مختلف هموارتر خواهد شد و افزایش روابط پارادیپلماتیک و نتایج مثبت آن در میان دو کشور را شاهد خواهیم بود.

با سنجش کلی ظرفیت های مشترک موجود برای ارتباطات پارادیپلماتیک در دو بعد فرهنگ و اقتصاد کشور ایران می تواند با برطرف کردن برخی مشکلات و نواقص به جایگاه بهتری در ارتباطات تجاری و فرهنگی با افغانستان دست یابد و در این بین از ظرفیت¬های مختلف برای به کارگیری کنشگران فراملی نیز استفاده کند در مقابل نیز طبق اخبارهای اعلام شده سیاستمداران کشور افغانستان نیز تمایل به برخی همکاری¬های اقتصادی با ایران دارند برای مثال اعلام وزیر برق و انرژی افغانستان برای همکاری با شرکت های ایرانی در ورود به تولید برق از منابع داخلی این کشور به عنوان یک فرصت محسوب می¬شود که شرکت¬های خصوصی داخلی می¬توانند در این پروژه¬ها کمک کنند و پارادیپلماسی را به عرصه عملی بیشتر میان ایران و افغانستان بکشانند. بنابراین پارادیپلماسی نه تنها در افغانستان بلکه در کشورهای دیگر می تواند مسیر جدیدی برای افزایش روابط و سپس افزایش قدرت ملی جمهوری اسلامی ایران باشد.

منابع 
1-    میری، علیرضا (1390). فرهنگ مردم افغانستان، فصلنامه پژوهش¬های منطقه¬ای، تابستان، شماره 7، صص287-307
2-    معاونت دیپلماسی اقتصادی وزارت خارجه 
https://economic.mfa.ir/portal/contentview/251/%d8%a7%d8%b1%d9%85%d9%86%d8%b3%d8%aa%d8%a7%d9%86
سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی ایران، افغانستان.

کلید واژه ها: ایران و افغانستان افغانستان جمهوری اسلامی ایران


( ۱ )

نظر شما :

یک منتقد ۰۴ اردیبهشت ۱۴۰۰ | ۱۳:۵۴
با سلام و تشکر از نگارنده مقاله خوبی بود هرچند با وجود اشرف غنی احتمالا خیال پرداز و شاخ شده در مقابل ما بعید است این مساله به جایی برسد