توهم دیپلماتیک جریان حامی دولت

برجام مد نظر جو بایدن برجام اوباما نیست

۱۱ بهمن ۱۳۹۹ | ۱۵:۰۰ کد : ۱۹۹۹۵۶۶ پرونده هسته ای انتخاب سردبیر
نویسنده خبر: عبدالرحمن فتح الهی
محمدصادق کوشکی در گفت وگو با دیپلماسی ایرانی ضمن تاکید بر این نکته که جریان سیاسی حامی روحانی تصورات و توهمات برجامی خود را به جو بایدن نسبت می دهند، پیرامون نگاه غایی دولت جدید ایالات متحده آمریکا به برجام، توان موشکی و نفوذ منطقه ای ایران بر این باور است که چه جو بایدن از اساس بازگشت آمریکا به برجام را منوط به پیش شرط هایی در خصوص محدودیت های بیشتر هسته‌ای و مذاکره در خصوص توان موشکی و نفوذ منطقه‌ای ایران کند یا این که در یک برنامه ریزی گام به گام ابتدا با حل و فصل برجام فعلی به دنبال اعتماد سازی برای مذاکره در خصوص توان موشکی و نفوذ منطقه‌ای ایران است، فرقی نمی‌کند. نکته اینجاست که در هر دو صورت منظور جو بایدن و وزیر امور خارجه ایالات متحده آمریکا از برجام، نهایتا برجام دوره باراک اوباما نیست، بلکه برجامی است که نقایص و اصلاحات مد نظر ایالات متحده آمریکا را مرتفع کند.
برجام مد نظر جو بایدن برجام اوباما نیست

دیپلماسی ایرانی – آنتونی بلینکن، وزیر خارجه ایالات متحده آمریکا در اولین نشست خبری خود بازگشت آمریکا به برجام را مشروط به پایبندی ایران به توافق هسته ای کرد. همین اظهارات کافی بود تا شاهد واکنش گسترده مقامات داخلی کشور باشیم. در این رابطه ضمن پاسخ توییتری محمدجواد ظریف همتای ایرانی، مجید تخت روانچی، نماینده دائم ایران در سازمان ملل در یادداشت چهارشنبه هفته گذشته خود در روزنامه نیویورک تایمز عنوان داشت که دولت بایدن بداند هرگونه تاخیر در لغو تحریم‌ها بیانگر ادامه خصومت با مردم ایران است. پنجره در حال بسته شدن است. اگر دولت جدید در امریکا به تعهدات خود عمل نکرده و تحریم‌ها را در زمان کوتاهی لغو نکند، احتمال تعامل در برجام را از بین می‌برد. اینها علاوه بر ان است که کاظم غریب آبادی، سفیر و نماینده دائم جمهوری اسلامی ایران نزد سازمان‌های بین‌المللی در وین و نماینده دائم ایران در آژانس بین‌المللی انرژی اتمی پنجشنبه گذشته در توییتی نوشت که همکاری و حسن نیت، یک خیابان دو طرفه است و نه یک بولوار یک طرفه. قانون جدید مجلس شورای اسلامی، همچنین فرصت دیگری را برای حفظ همکاری کاملا بی سابقه و چشمگیر با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی از طریق برداشتن تحریم‌ها فراهم کرده است؛ امیدواریم فرصت‌ها از دست نروند، چرا که همکاری فوق‌العاده کنونی به همکاری عادی باز می‌گردد. اما بر اساس همین گفته ها بسیاری معتقدند آنچه که در صحنه عمل روی خواهد داد این است که دولت بایدن پروسه طولانی و در عین حال پیچیده ای را ذیل برخی پیش شرط ها برای بازگشت به برجام و لغو تحریم در نظر دارد که حتی شاید به عمر دولت دوازدهم قد ندهد. اما به واقع دولت بایدن خواهان حل و فصل پوذنده هسته اتی و احیای برجام است؟ اساسا نگاه غایی دولت جدید در ایالات متحده به توافق هسته ای چیست؟ پاسخ به این سوالات، موضوع گفت وگوی دیپلماسی ایرانی با محمدصادق کوشکی، کارشناس مسائل سیاسی و تحلیلگر روابط بین الملل است که در ادامه می خوایند:  

آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه ایالات متحده آمریکا در اولین نشست خبری خود اظهار کرد که موضع بایدن بسیار شفاف است. اگر ایران به تعهدات خود ذیل توافقنامه هسته‌ای عمل کند، آمریکا نیز برمی‌گردد. اگر ایران به برجام برگردد و پایبند باشد، ما یک تیم تخصصی برای گفت‌وگو درباره بازگشت به این توافق تشکیل می‌دهیم. آن زمان همراه با متحدان خود از برجام به عنوان سکویی برای حل موضوعات دیگر استفاده خواهیم کرد. اما تا آن زمان فاصله زیادی وجود دارد؛ اظهاراتی که با واکنش های مقامات و مسئولین در داخل کشور مواجه شد. در رأس آن محمد جواد ظریف در توییتی در پاسخ به ادعای همتای آمریکایی خود عنوان داشت که «ایالات متحده:  برجام را نقض کرد. انتقال مواد غذایی و دارو را برای ایرانی‌ها مسدود کرد. پایبندان به قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت را مورد تنبیه قرار داد، اما ایران در مقابل و در طول مدت این افتضاح کریه؛ به برجام پایبند ماند، تنها تدابیر جبرانی از قبل پیش‌بینی‌شده اتخاذ کرد. حالا چه کسی باید گام نخست را بردارد؟ هرگز شکست حداکثری ترامپ را از یاد نبرید». پیرو این نکات و از نگاه شما آیا می توان عنوان داشت که بازی برجامی دولت جو بایدن در قبال جمهوری اسلامی ایران آغاز شده است، هرچند که بایدن، هم در زمان تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری و هم بعد از آن به صراحت عنوان داشت که بازگشت آمریکا به برجام منوط به عقب نشینی ایران از تمام اقدامات کاهش تعهدات برجامی است؟

واقعیت آن است که جو بایدن و تیم دیپلماتیک او هیچ گاه به دنبال بازی برجامی نبوده اند. چراکه مواضع او، نه تنها در دوران تبلیغات ریاست جمهوری که حتی در زمان معاونت اولی ریاست جمهوری باراک اوباما نیز در قبال پرونده هسته‌ای، توان موشکی و نفوذ منطقه‌ای ایران کاملاً روشن و مشخص بوده است. پیرو این نکته جو بایدن معتقد است که توافق هسته‌ای دارای نقایص و ایراداتی است که باید رفع شود.

از نگاه جو بایدن نقایص توافق هسته‌ای چیست که به دنبال رفع آن است؛ حل و فصل پرونده توان موشکی و نفوذ منطقه ای؟

بله. چون از نگاه جو بایدن و تیم سیاست خارجی و امنیتی او برجام جدید باید شامل محدودیت های بیشتر هسته‌ای و همچنین توان دفاعی و نفوذ منطقه ای ایران باشد. زمانی که جو بایدن در یک سال اخیر مدام روی این شعار مانور داده است که ایالات متحده برجام را می پذیرد، اما همراه با اصلاحات مد نظر، نشان از این دارد که جو رئیس جمهور جدید آمریکا از همان ابتدا دیدگاه روشن و ثابتی در قبال این مسئله داشته و دارد که تیم سیاست خارجی و امنیتی او به دنبال پیگیری همین نگاه هستند. 

البته در این میان برخی معتقدند که جو‌ بایدن ابتدا سعی می کند مسئله بازگشت به برجام را حل و فصل کند و به موازات آن مسئله موشکی و نفوذ منطقه‌ای ایران را هم در دستور کار قرار دهد. پس اکنون نقطه تعیین کننده برجام و پرونده هسته ای ایران است. شما این گونه تصور نمی کنید؟

چه جو بایدن از اساس بازگشت آمریکا به برجام را منوط به پیش شرط هایی در خصوص محدودیت های بیشتر هسته‌ای و مذاکره در خصوص توان موشکی و نفوذ منطقه‌ای ایران کند یا این که در یک برنامه ریزی گام به گام ابتدا با حل و فصل برجام فعلی به دنبال اعتماد سازی برای مذاکره در خصوص توان موشکی و نفوذ منطقه‌ای ایران است، فرقی نمی‌کند. نکته اینجاست که در هر دو صورت منظور جو بایدن و وزیر امور خارجه ایالات متحده آمریکا از برجام، نهایتا برجام دوره باراک اوباما نیست، بلکه برجامی است که نقایص و اصلاحات مد نظر ایالات متحده آمریکا را مرتفع کند، اما متاسفانه برخی افراد در دولت و جریان سیاسی حامی روحانی تصورات و توهمات برجامی خود را به جو بایدن نسبت می دادند. به این معنی که این جریان در داخل کشور معتقد بود با روی کار آمدن جو بایدن شاهد نرمش و انعطاف دیپلماتیک ایالات متحده آمریکا در قبال توافق هسته خواهیم بود و جو بایدن بدون هیچ گونه پیش شرط و مذاکره‌ای به برجام باز خواهد گشت، در صورتی که بایدن هیچگاه چنین ادعایی را مطرح نکرده است. یعنی عملا جریان حامی دولت در توهم به سر می برد. پس تفاوتی نمی کند که بایدن با حل برجام به دنبال مذاکرات بعدی است یا این که مستقیما خواهان حل و فصل هر سه پرونده ایران یعنی توان موشکی، نفوذ منطقه ای و دانش هسته ای کشور است. لذا پیرو سوال اول شما نباید عنوان داشت که بازی برجامی از طرف جو‌ بایدن شروع شده است، بلکه جو بایدن از ابتدا به دنبال منافع خود بوده است. ضمن این که ساختار سیاسی در ایالات متحده آمریکا نگاه روشن و مشخصی در قبال برجام و دیگر مسائل مانند توان موشکی و نفوذ منطقه‌ای جمهوری اسلامی ایران دارد. از این رو با تغییر روسای جمهور این روند هیچ گاه دچار تغییر نمی شود. با این وصف چه جو بایدن و چه دونالد ترامپ یا هر فرد دیگری در کاخ سفید روی کار بیاید به دنبال زیاده خواهی در قبال ایران هستند. 

حال در مقابل این مواضع ایالات متحده آمریکا، دولت روحانی طبق مصوبه مجلس موسوم به اقدام راهبردی برای لغو تحریم‌ها ضمن آغاز غنی‌سازی ۲۰ درصد در مجتمع غنی‌سازی شهید علیمحمدی (فردو) نیم نگاهی هم به توقف اجرای پروتکل الحاقی دارد. در این رابطه ذیل آنچه که محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه در نشست خبری با سرگئی لاوروف، همتای روس خود در مسکو و نیز علی ربیعی، سخنگوی دولت عنوان داشته اند اگر تا ۲۱ فوریه (سوم اسفند) تحریم‎ لغو نشود، اجرای پروتکل الحاقی متوقف می‎شود. به باور شما این اقدامات به افزایش توان چانه زنی دیپلماتیک و بیشتر شدن برگ های برنده ایران در برابر ایالات متحده آمریکا و اروپایی‌ها خواهد انجامید و یا با ایجاد حساسیت های جدی در طرف های برجامی و آژانس بین المللی انرژی اتمی، تشدید تنش ها و افزایش فشار بر تهران را به دنبال خواهد داشت؟

واقعیت آن است که ما با اجرای برجام تمام کارت ها و برگ های برنده خود را درخصوص دانش و توان هسته‌ای از دست دادیم، بدون آنکه به هیچ کدام از منافع کلان خود در حوزه اقتصادی و تجاری در توافق هسته ای دست پیدا کنیم. لذا نکته مهمی که اکنون باید مد نظر قرار گیرد این است که ما برای رسیدن به منافع خود در قبال برجام هیچگونه کارت و برگ برنده و یا تضمین و اهرم فشاری برای عمل به تعهدات برجامی آمریکا و اروپا نداریم. البته سال گذشته دولت حسن روحانی با گام های کاهش تعهدات برجامی سعی کرد اروپا را از تعلل در عمل به تعهدات برجامی منصرف کند، اما به دلیل عدم بازدارندگی آن گام ها در نهایت شاهد بودیم که اروپایی ها کوچک‌ترین اقدامی مثبت عملیاتی برای رسیدن ایران به منافع تجاری و اقتصادی برجام برنداشتند. حال مجلس یازدهم با مصوبه مهم خود یعنی اقدام راهبردی برای لغو تحریم ها، دولت را به سمت غنی‌سازی ۲۰ درصد و توقف اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی کشانده است. یقینا این اقدامات باعث خواهد شد که طرف های برجامی به خصوص اروپایی و همچنین آمریکا که از برجام خارج شده است نگران تحت الشعاع قرار گرفتن منافع خود باشند. ضمن این که من مطمئن هستم ایران در اسفند ماه سال جاری توقف داوطلبانه اجرای پروتکل الحاقی را عملیاتی خواهد کرد چون یقیناً در این مدت زمان کوتاه دولت جو بایدن به سمت بازگشت به برجام و لغو تحریم ها نخواهد رفت. البته لازم به ذکر است که مسئله توقف داوطلبانه پروتکل الحاقی به معنای اخراج بازرسان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی نیست. چون جمهوری اسلامی ایران از اساس مسئله بازرسی پذیرفته است، اما با توقف اجرای پروتکل الحاقی نحوه بازرسی ها و سطح دسترسی ها آژانس دچار تغییر و تحول خواهد شد. به عبارت دیگر بازرسی‌های مربوط به توافق‌نامه پادمانی همچنان پابرجا خواهند ماند و عمده بازرسی‌ها و دوربین‌ها مربوط به این توافق‌نامه پادمانی است که طبق روال ادامه خواهد یافت. بنابراین با غنی‌سازی ۲۰ درصد و نیز توقف اجرای پروتکل الحاقی، ایران به دو کارت و برگ برنده دیپلماتیک برای مذاکرات احتمالی دست پیدا خواهد کرد. حال این که دو کارت و برگ برنده مد نظر می تواند به تغییر رفتار آمریکا و اروپا در عمل به تعهدات برجامی و لغو تحریم‌ها منجر شود یا خیر باید گفت که امکان دارد این برگ‌های برنده تغییر رفتار اروپا و آمریکا به دنبال داشته باشد، صد البته در مقابل هم این احتمال وجود دارد که با عملیاتی شدن این اقدامات کماکان اروپا و ایالات متحده حاضر به لغو تحریم ها نباشند، اما در نهایت اجرایی کردن مصوبات طرح مجلس بهتر از اجرایی نکردن است.

چرا؟

چون منطق دیپلماتیک حکم می کند که ایران نباید و نمی تواند بار تمام تعهدات و مسئولیت های برجامی را به دوش بکشد. ما نمی توانیم، هم شاهد تداوم و تشدید سیاست فشار حداکثری و برقراری تحریم های آمریکا و تعلل اروپایی ها باشیم و هم اینکه ایران از داشتن توان و دانش هسته‌ای محروم باشد. اگر قرار است که ما همچنان با تحریم مواجه باشیم بهتر است که حداقل توان و دانش هسته‌ای خود را تقویت کنیم. 

پس شما احتمال تشدید تنش سیاسی و دیپلماتیک در سایه عملیاتی شدن مصوبه مجلس را رد نمی کنید؟

ببیند قرار نیست که به خاطر ترس از تنش‌های احتمالی خود را، هم از منافع اقتصادی و تجاری مصوب در برجام محروم کنیم و هم از آن سو دانش و توان هسته ای کشور با سکون توقف همراه باشد. هوان گونه که اشاره کردم ایران نباید و نمی تواند بار تمام تعهدات و مسئولیت های برجامی را به دوش بکشد. 

شما به جریان سیاسی حامی دولت و برجام اشاره داشتید. این جریان معتقد است که اتفاقاً مصوبه مجلس یازدهم موسوم به اقدام راهبردی برای لغو تحریم ها نشان داد که برخی ادعاهای جریان سیاسی اصولگرای رادیکال و منتقد برجام از اساس منطبق با واقعیت نبوده است. اول اینکه اسم این مصوبه نشان داد که برجام موجب لغو تحریم ها شده بود که با اقدام دونالد ترامپ برای خروج از برجام و بازگشت تحریم ها نهایتا مجلس یازدهم این طرح را برای لغو تحریم‌ها تصویب کرده است. پس برجام تحریم ها را لغو کرده بود و اکنون هم نه کم کاری دولت، بلکه تحریم هاست که چالش و بحران اقتصادی و معیشتی را برای کشور ایجاد کرده است. ضمن این که در جریان همین مصوبه در کمتر از ۲۴ ساعت ایران توانست غنی سازی ۲۰ درصد را در دستور کار قرار دهد. پس حملات و هجمه ها به برجام از سوی جریان منتقد این توافق مبنی بر نابودی توان و دانش هسته ای، ذیل حصول برجام نادرست بوده است. پاسخ شما به این ادعاها چیست؟

اول اینکه برجام طبق گفته صریح حسن روحانی، رئیس جمهور نتوانست توان تمام تحریم های جمهوری اسلامی ایران را در همه زمینه‌ها بالمره لغو کند. کما این که آقای سیف، رئیس کل سابق بانک مرکزی و نیز دیگر مقامات کشور و همچنین بنا به ادعای خود دولت باراک اوباما بعد از عملیاتی شدن برجام کماکان تحریم های بانکی و مالی در قبال ایران به قوت خود باقی بود. پس اتفاقا برجام بر خلاف ادعای حامیان آن نتوانسته بود که تمام تحریم‌ها را لغو کند. دوم آنکه ما قطعاً در قباله آنچه که ذیل برجام برای توقف توان هسته‌ای خود به عنوان تعهداتمان عملیاتی کردیم به هیچ وجه متناسب با منافع و اهداف تجاری و اقتصادی نبود. یعنی برجام عملاً موجب شد که ما در طول ۷ سال گذشته ما با سکون و توقف جدی در حوزه «ارتقاء عملیاتی» توان هسته‌ای مواجه شویم. بله دانش هسته‌ای ما متوقف نشد، اما قطعاً در حوزه دستاوردهای ملموس و عملیاتی هسته ای، برجام یک توقف و سکون جدی ایجاد کرد. اگر ما در این ۷ سال متناسب با همان آهنگ رشد توان هسته ای  قبل از برجام پیش می‌رفتیم اکنون سطح توان هسته‌ای ما به هیچ وجه قابل قیاس با امروز نبود. پس اتفاقا ادعای حامیان برجام از اساس غلط است. ما نمی‌توانیم به صرف این که در کمتر از ۲۴ ساعت غنی‌سازی 20 درصد را عملیاتی کرده ایم عنوان کنیم که دانش و توان هسته‌ای ایران به قوت خود باقی مانده است. به هیچ وجه اینگونه نیست. اگر ما در این مدت 7 سال به بهانه برجام در ارتقای توان هسته ای خود توقف نداشتیم، مطمئن باشید که امروز توان هسته‌ای ما به مراتب بالاتر بود. در خصوص مسئله کم کاری دولت در حل و فصل مشکلات معیشتی و اقتصادی و نیز تاثیر تحریم ها من تنها شما را به پاسخ به این سوال ارجاع می دهم که اگر یک دولت معمولی بدون هیچ گونه نگاه و سوگیری سیاسی و جانبداری از مذاکره فقط مدیریت یومیه امور کشور را در دستور کار قرار دهد یقین داشته باشید بسیاری از چالش های کنونی اقتصادی و معیشتی کشور حل و فصل خواهد شد. من بارها در گفت‌وگو با دیپلماسی ایرانی عنوان داشتم که دولت با بحران سازی به دنبال واداشتن حاکمیت برای گفت وگو و مذاکره است. یعنی دولت سعی می‌کند اینگونه القا کند که تحریم‌ها و عدم مذاکره باعث چالش‌های کنونی شده است. من منکر تاثیر تحریم‌ها نیستم، اما باید نسبت و سهم آنها را نیز مدنظر قرار داد. بی شک کم کاری دولت و کارشکنی عمدی در حل و فصل مشکلات بیشترین تاثیر را در چالش ها و بحران کنونی داشته است.

عبدالرحمن فتح الهی

نویسنده خبر

روزنامه نگار و کارشناس ارشد روزنامه نگاری سیاسی و عضو تحریریه دیپلماسی ایرانی.

اطلاعات بیشتر

کلید واژه ها: محمدصادق کوشکی ایران آمریکا برجام توان هسته ای توان موشکی نفوذ منطقه ای ایران جو بایدن حسن روحانی محمدجواد ظریف آنتونی بلینکن


( ۷ )

نظر شما :

همراه ۱۲ بهمن ۱۳۹۹ | ۰۹:۱۲
با سلام و تشکر از مطالب ، در بیشتر مصاحبه ها سوال های شما ازجواب مهمان طولانی تر است ، سوال باید کوتاه و دقیق باشد ، نه طولانی ، چرا که دنبال کردن یک سوال طولانی که داری شرح و حواشی است بسیار سخت است ، در شیوه بیان سوال ها تجدید نظر کنید ، این گفته من نیست و جز اصول اولیه مصاحبه است