روابط تهران و پکن از گذشته تا کنون

دلیل چرخش ایران به سمت شرق چیست؟

۲۸ شهریور ۱۳۹۹ | ۱۲:۰۰ کد : ۱۹۹۵۰۷۰ اخبار اصلی اقتصاد و انرژی
پکن و تهران خود را برای یک توافق بزرگ ۲۵ ساله اقتصادی و امنیتی آماده می کنند؛ توافقی که طبق آن، چین ۴۰۰ میلیارد دلار در ایران سرمایه گذاری می کند. هدف بررسی جزئیات توافق پیشنهادی نیست؛ بلکه بررسی پیشینه ژئوپلیتیک و تاریخی است که دو کشور را به سمت چنین توافقی سوق داده.
دلیل چرخش ایران به سمت شرق چیست؟

نویسنده: اِمیل آودالیانی

دیپلماسی ایرانی: پکن و تهران خود را برای یک توافق بزرگ 25 ساله اقتصادی و امنیتی آماده می کنند؛ توافقی که طبق آن، چین 400 میلیارد دلار در ایران سرمایه گذاری می کند. هدف بررسی جزئیات توافق پیشنهادی نیست؛ بلکه بررسی پیشینه ژئوپلیتیک و تاریخی است که دو کشور را به سمت چنین توافقی سوق داده.

وقتی اطلاعات درباره پیش نویس توافق افشا شد، بسیاری از تحلیل گران گفتند چین و ایران اکنون به دلیل افزایش فشارهای آمریکا به یکدیگر نزدیک شده اند؛ این برداشت قابل درک است، اما مسائل دیگری هم وجود دارد. چرخش ایران به سمت چین ناگهانی بود و پس از سال ها زمینه سازی صورت گرفت. این توافق نشان دهنده واکنش منطقی نخبگان سیاسی ایران در برابر تغییر نظم ژئوپلیتیکی در اوراسیا، یعنی ظهور چین، است. ایران هم مانند بیشتر کشورهای جهان به همکاری با قدرت نوظهور اوراسیا علاقه دارد. در شرایطی که مرکز مصرف انرژی از اقیانوس اطلس به هند و اقیانوس آرام تغییر یافته، ایران صرفا سعی کرده از فرصت ها استفاده کند. پیش بینی می شود که تقاضا برای نفت و گاز بین سال های 2017 و 2040 افزایش چشمگیری داشته باشد و طبیعی است که ایران بخواهد سهمی از این بازار داشته باشد.

مساله دیگری که ایران را به چرخش به سمت شرق ترغیب کرده، کمبود گزینه است. روابط ایران با روسیه عمدتا نزدیک قلمداد می شود، اما بی اعتمادی متقابل آنها در برخی از صحنه های ژئوپلیتیک از حرکت ایران به سمت شمال جلوگیری می کند و آن را به سمت چین سوق می دهد. به علاوه، افزایش فشارهای ایالات متحده غرب را از میان گزینه های حذف و چین را به تنها گزینه برای نجات وضعیت اقتصادی ایران تبدیل کرده است.

اما توافق پیشنهادی تنها به نظم ژئوپلیتیکی در حال تکامل در اوراسیا مربوط نمی شود. چین و ایران از نظر تاریخی مشترکات زیادی دارند. هر دو تمدن های دیرینه هستند که به مفهوم غرب ورای روابط بین دولت ها می نگرند و با آن مخالف هستند. احساس مشترک تاریخی نخبگان سیاسی چین و ایران را به ویژع در رابطه با حضور نظامی یا اقتصادی غرب در نزدیکی آنها حساس کرده است. هر دو کشور از استعمار غربی متنفرند و چندین دهه برای از بین بردن آخرین آثار آن تلاش کرده اند.

اما بی اعتمادی چین و ایران به غرب از جمله روسیه از شرایط مشابه جغرافیایی آنها ناشی می شود. ایران و چین هر دو کشورهایی محاصره شده در میان بیابان ها، کوه ها، فلات ها و دریاها به شمار می روند. در گذشته این شرایط به دفاع بهتر هر دو کشور در برابر مهاجمان کمک کرده، اما همچنین نگرانی آنها درباره محاصره خارجی را در پی داشته است. با افزایش فشار غرب، این نگرانی مشترک دو کشور را به یکدیگر نزدیک تر می کند.

هر دو کشور همچنین در چی ارتباط زمینی با اوراسیا اشتراکاتی دارند و خود را در مرکز پروژه های بزرگ زیربنایی یا مسیرهای تجاری گسترده در این قاره می دانند. این مرکزیت در جاده ابریشم (قدیمی و جدید) پایه و اساس ادراک ژئوپلیتیک چین و ایران را تشکیل می دهد. جای تعجب ندارد که یکی از بندهای توافق جدید به پیوستن ایران به «ابتکارعمل کمربند و جاده» چین مربوط می شود. به همین دلیل است که ایران به این ابتکارعمل دیدگاهی جغرافیایی اقتصادی دارد تا امپریالیستی.

به علاوه، تهران و پکن هر دو از مفهوم جهان چند قطبی حمایت می کنند و به دنبال محدود سازی قدرت ایالات متحده هستند و سعی دارند سیاست خارجی مستقلی دنبال کنند. از این رو، آنچه ایران و چین برای دستیابی آن تلاش می کنند، بیشتر از تحولات ژئوپلیتیک به انگیزه های بلند مدت ایدئولوژیک مربوط می شود. حتی می توان اینطور گفت که توافق ایران با چین بیشتر در استراتژی تاریخی در جهت مقابله با رقبای بزرگ ژئوپلیتیک می گنجد که امروز، ایالات متحده است. در قرن شانزدهم این امپراتوری عثمانی بود و در اوایل قرن نوزدهم بریتانیا. به عبارت دیگر، «بازی با کارت چین» شیوه دیپلماتیک سنتی ایران بوده که در تاریخ این کشور و ادراک آن از تغییرات منطقه ای یا توازن جهانی قدرت ریشه دارد.

ایران در حال ورود به یک نقطه دشوار در تاریخ است. ژئوپلیتیک منطقه ای و ژئوپولتیک وسیع تر اوراسیا این کشور را به سمت هند و اقیانوس آرام و به طور خاص چین، سوق می دهد؛ اما تعامل تهران با پکن همواره با مشکلاتی همراه بوده است. ایران تجربیات خوبی از گذشته ندارد و در برابر فشارهای خارجی حساس است؛ خواه این فشارها از جانب آمریکایی ها باشد یا از جانب شرکت های آسیایی که به دنبال بهره برداری از موقعیت تضعیف شده ایرانی هستند. این مساله یک سری تنش های سیاسی داخلی را هم در ایران در پی داشته است. در حقیقت، بسیاری از نخبگان سیاسی ایران پیشتر توافق ایران و چین را مورد انتقاد قرار داده بودند. این بدان معناست که به رغم گستردی توافق چین و ایران و جاه طلبی های مرتبط با آن، هنوز راه زیادی با محقق شدن آن وجود دارد.

منبع: اوراسیا ویو / تحریریه دیپلماسی ایرانی 34
 

کلید واژه ها: توافق ایران و چین توافق 25 ساله چرخش ایران به سمت شرق اوراسیا مشکلات اقتصادی ایران


( ۲ )

نظر شما :

نگین ۲۸ شهریور ۱۳۹۹ | ۱۴:۰۷
چه تحلیل سست و ضعیفی خط به خط به بدیهیاتی اشاره کرده که عوام نیز به نسبت به انها آگاهی دارند و در اولین جستجوی گوگل می‌توانند به آن بدیهیات دست پیدا کنند. لطفا مثل همیشعه از منابع معتبر ترجمه کنید.
ناشناس ۲۸ شهریور ۱۳۹۹ | ۱۷:۳۳
در واقع چرخش ایران به شرق نیست ! - استفاده از فرصت قرار گرفتن در کشورهای همکار دسته اول با ابرقدرت جدید دنیا است ! - چین در حال تشکیل یک بلوک اقتصادی سیاسی است که کشورهایی مانند ایران می توانند بخش کلیدی این همکاری باشند ! - همکاری که آمریکا با کشورهای عربی ایجاد کرد و نفت را به پترودلار تبدیل کرد - با همکاری ایران و ونزوئلا و روسیه و کشورهایی که شریک فعلی آمریکا محسوب نمی شوند ، مسیر ایجاد پترویوآن را ایجاد کنند - در ادامه این همکاری ، چین نیاز به شریک ژئوپواتیک و نظامی و استراتژیکی دارد که در برخوردهایی که با بلوک غرب ( خصوصا آمریکا ) پیدا می کند ، به حمایت کامل از چین اقدام کنند و چین در اتحاد کشورهای قاره آمریکای شمالی و اروپا و ... در بلوک غرب ، تنها نماند !! - در مجموع مسیری که طی می کنیم ، مسیری است با سودی تماما دوجانبه ! - چین اگر اخلاق آمریکا در ارتباط با شرکای استراتژیک اش را تقلید کند ! (خصوصا رفتار حمایتی آمریکا بعد از جنگ جهانی دوم که موجب رشد سریع اروپا شد - آمریکا با سرمایه گذاری و باز گذاشتن بازار خود برای اروپا ، اجازه رشد مجدد شرکای جدید و اصلی اش را داد - همین رفتار را برای کشورهای عرب خلیج فارس و ترکیه و ... تکرار کرد - در واقع امروز آمریکا ، حاصل عملکرد هوشمندانه خودش در سال های بعد از 1950 است ! ) می تواند در آسیا اتحادی تشکیل بدهد که بلوک غرب در مقابلش بسیار کوچک و ضعیف و ناتوان باشد - چون ظرفیت آسیا و جمعیت اش از تمامی بلوک غرب بیشتر است !!
علی ۲۸ شهریور ۱۳۹۹ | ۲۰:۱۳
مقاله تا حدودی کامل بوده از نگرانی ایران از سواستفاده قدرتهای در شرایط تحریمی و ژیوپلوتیکی تا خاطر بدی که غربی ها و روس و..به ذهن مردم گزاشتن
سجاد ۲۹ شهریور ۱۳۹۹ | ۰۰:۳۳
واقعا کسانی که کارشناس تخصصی یک کشور نیستن نباید چیزی بنویسن چقدر هم که چیز جدیدی گفته این نویسنده !!