تاثیرات اعمال فشار حداکثری ترامپ بر سیاست داخلی ایران (بخش پنجم)

ایران با آمریکا مذاکره می کند، اما نه در دوره روحانی؟!!

۱۰ مرداد ۱۳۹۹ | ۱۰:۰۰ کد : ۱۹۹۳۶۹۷ اخبار اصلی پرونده هسته ای
کارزار اعمال فشار حداکثری ایالات متحده و اتخاذ رویکرد تقابلی از سوی ایران خطر درگیری نظامی بین دو طرف را افزایش داده است. منافع اروپا حکم می کند که این چرخه را بشکند. اروپا برای اینکه بتواند دیپلماسی خود را به شیوه موثرتری پیش ببرد، باید به درک عمیق تری از تمایلات، اولویت ها و عملکرد بلوک های قدرت در ایران دست یابد. اروپا از طریق مسائل اقتصادی و پرونده هسته ای می تواند ایران و ایالات متحده را به تعامل و مشارکت در مذاکرات معنادار با یکدیگر ترغیب کند.
ایران با آمریکا مذاکره می کند، اما نه در دوره روحانی؟!!

نویسنده: الی گرانمایه

دیپلماسی ایرانی: رهبران ایران در حال حاضر با سه مساله اساسی مواجه هستند که به طور مستقیم با منافع اروپایی ارتباط دارند. اولین مساله به چگونگی نجات اقتصاد و نقشی که غرب باید در این زمینه ایفا کند، مربوط می شود. دومین مساله حول این محور می چرخد که آیا ایران به ویژه پس از ترور سردار سلیمانی، فرمانده نیروی قدس، باید با ایالات متحده وارد دیپلماسی از هر نوع آن بشود یا خیر. سومین مساله هم بر این موضوع تمرکز دارد که آیا ایران می تواند از منافع خود در منطقه از طریق ابزارهای دیپلماتیک محافظت کند، یا برای این کار به رویکرد نظامی تهاجمی نیاز است. دولت های اروپایی که امیدوارند بتوانند ایران را به مشارکت در روندی دیپلماتیک ترغیب کنند، باید به خوبی مناظرات داخلی در ایران درباره مسائل فوق را زیر نظر بگیرند.

تنش های نظامی از سال گذشته و زدن برچسب گروه تروریستی به سپاه پاسداران تا ترور سردار سلیمانی در عراق سبب شدند یکی از مشاوران ارشد در جناح نوگرا این بحث را مطرح کند که زمان برای مذاکره با ترامپ مناسب است چرا که ایران موضع خود را از طریق نمایش معتبر قدرت و ابراز آمادگی برای جنگ نشان داده است. یک چهره ارشد در جناح نوگرا ابراز نگرانی کرده که هر گونه تشدید تنش نظامی در آینده تنها به معنای دعوت از شمار بیشتر نیروهای آمریکایی در خاورمیانه خواهد بود و مخاطره درگیر شدن ایران در یک جنگ متعارف با برتری نظامی آمریکا را در پی خواهد داشت. نوگراها در جاهایی همچون افغانستان و عراق سعی کرده اند ایران را مجددا روی اعمال نفوذ بر عوامل محلی متمرکز کنند تا تلاش های سیاسی خود برا خارج شدن نیروهای آمریکایی را به نتیجه برسانند. این رویکرد با اظهارات اخیر رهبر معظم ایران درباره اینکه آمریکا از سوریه و عراق اخراج خواهد شد، همخوانی دارد.

صداهای پرقدرت تر در میان سکوروکرات ها و اصول گرایان همچنان با هر گونه مذاکره با آمریکا مخالف هستند. محمدرضا نقدی، از مقامات ارشد سپاه پاسداران، این دیدگاه را اینطور خلاصه کرد: «ترور سردار سلیمانی نتیجه گفت و گو با ایالات متحده بود‌. هر زمانی که با دشمن به زبانی غیر از مقاومت سخن گفتیم، آنها به ما ضربه زدند.» این حمله مناظرات شدید داخلی را در پی داشت. پس از ترور سردار سلیمانی جناح اصول گرا جواد ظریف را در پی مصاحبه او با در اشپیگل مورد انتقاد قرار دادند؛ ظریف در این مصاحبه گفته بود اگر آمریکا موضع خود را تغییر دهد، دیپلماسی همچنان از گزینه های روی میز خواهد بود. یک استراتژیست نظامی و از اعضای پیشین سپاه پاسداران در این باره گفت: «دولت روحانی به خون سلیمانی خیانت می کند.» به طور مشابه، دیدار ظریف با یک سناتور آمریکایی در ماه فوریه نیز انتقادهای گسترده رسانه های نزدیک به جناح اصول گرا را در پی داشت و روزنامه های نزدیک به دفتر رهبری این دیدار ظریف را توهینی به ملت ایران توصیف کردند.

با این حال، نمی توان گفت همه سکوروکرات ها و اصول گرایان با مذاکره با ایالات متحده مخالفند. یکی از کارشناسان نزدیک به جناح اصول گرا معتقد است برخی از اعضای این جناح ایده گفت و گو با ایالات متحده تحت شرایط خودشان و ریاست جمهور دیگری غیر از روحانی را رد نمی کنند. به طور مشابه، برخی اطلاعات منتشر شده حاکی از آن است که سپاه پاسداران با چراغ سبز رهبر معظم ایران به یک سری توافق های انتقالی با ایالات متحده در عراق و افغانستان دست یافته است.

موضوع واقعی گفت و گوها نیز اهمیت دارد و ملاحظات قابل توجهی در داخل نظام ایجاد می کند. در سال 2015 که مذاکرات بر سر برجام برگزار شد، آیت الله خامنه ای مذاکره با ایالات متحده بر سر هر موضوع غیرهسته ای را رد، اما تاکید کرد که مذاکرات هسته ای می تواند پیش درآمدی برای مذاکرات بعدی باشد. یک تحلیلگر سیاسی ایران سرایط را اینطور توصیف کرد: رهبر ایران خواستار مواجهه نظامی با ایالات متحده نیست و از شرایطی که ایران را به یک کشور غیرطبیعی تبدیل ساخته رضایت ندارد. آیت الله خامنه ای می دانست برنامه هسته ای بهترین راه برای مذاکره با ایالات متحده به جای مسائل داخلی یا منطقه ایست که حل و فصل آنها بسیار دشوارتر است. اگر توافق هسته ای به شکل اولیه آن دوام می آورد، آنگاه مذاکرات آتی با ایران می توانست بر سر مسائل منطقه ای باشد. زمانی که توافق حاصل شد، ظریف تاکید کرد که برجام یک سقف نیست بلکه شالوده ای مستحکم است که می توان دیپلماسی آتی را روی آن ساخت. اما روی برگرداندن ترامپ از توافق ظن رهبر ایران درباره مذاکره با ایالات متحده را تشدید و فضای نوگرایان برای مانور را محدود کرد.

موضع گیری کنونی رهبر معظم ایران این است که نه جنگ و نه مذاکره با ایالات متحده، هیچکدام را نمی خواهد. رهبر ایران حملات نظامی علیه آمریکا را تایید کرده، اما این صرفا پوششی برای نوگرایان در تلاش هایشان برای یافتن گزینه های دیپلماتیک از جمله تبادل زندانی ها، بوده است. بسیاری از تحلیل گران معتقدند که آیت الله خامنه ای به طور تمام و کمال با مذاکره بین تهران و واشنگتن مخالف نیست، اما گفت و گو در شرایط کنونی می تواند به معنای تسلیم باشد و رهبر ایران ترجیح می دهد منتظر پایان ریاست جمهوری ترامپ بماند تا کشورش بتواند در شرایط بهتری وارد مذاکره شود. (این مطلب ادامه دارد.)

منبع: شورای روابط خارجی اروپا / مترجم: طلا تسلیمی
 

کلید واژه ها: پرونده هسته ای ایران مذاکرات بین ایران و آمریکا برجام نوگرایان طیف میانه رو مخالفت اصول گرایان با دولت روحانی


( ۲۲ )

نظر شما :

احمد ۲۰ مهر ۱۳۹۹ | ۲۲:۱۲
کاملا موافقم