در بررسی امکان دستیابی به برجام ۲ (بخش پنجم و پایانی)

می توان از برجام یک به برجام دو پل زد؟

۰۷ بهمن ۱۳۹۸ | ۱۶:۰۰ کد : ۱۹۸۹۱۶۰ اخبار اصلی پرونده هسته ای
ایران در ۵ ژانویه ۲۰۲۰ اعلام کرد که دیگر خود را به محدودیت ها در برنامه هسته ای تعیین شده در برجام متعهد نمی داند. اگرچه اطلاعیه ایران چنین سناریویی نگران کننده را در پی داشته و برجام را یک قدم به نابودی نهایی آن نزدیک تر کرده، اما دست کم در حال حاضر بروز یک بحران هسته ای در این سطح بسیار بعید است.
می توان از برجام یک به برجام دو پل زد؟

نویسنده: رابرت آینهورن (از اعضای ارشد موسسه بروکینگز)

دیپلماسی ایرانی:  ایران در 5 ژانویه 2020 اعلام که دیگر خود را به محدودیت ها در برنامه هسته ای تعیین شده در برجام متعهد نمی داند. اگرچه اطلاعیه ایران چنین سناریویی نگران کننده را در پی داشته و برجام را یک قدم به نابودی نهایی آن نزدیک تر کرده، اما دست کم در حال حاضر بروز یک بحران هسته ای در این سطح بسیار بعید است. فضا برای دیپلماسی از سپتامبر گذشته تا کنون به طرز چشمگیری بدتر شده و چشم اندازهای احیای نوعی توافق اولیه و موقت که قبلا وجود داشت، اکنون چندان مشخص نیست. با این حال، لازم است که تلاش های دیپلماتیکی برای یافتن راه حلی هر چند موقت در رابطه با مساله هسته ای صورت بگیرد.

پلی به برجام 2

با توجه به اینکه دو طرف اصلی توافق سال 2015 دیگر به تعهدات خود یعنی تسهیل تحریم های ایالات متحده در برابر محدودیت های مشخص بر برنامه هسته ای ایران پایبند نیستند، برجام اساسا به یک توافق پوشالی تبدیل شده و می توان گفت بخت اینکه اعضای این توافق به عمل به تعهدات خود در آن باز گردند، بسیار اندک است.

یکی از دلایل این مساله این است که در واشنگتن و تهران، معتقدند که مفاد توافق نقص های قابل توجهی دارد. منتقدان آمریکایی برجام از مدت محدود محدودیت های هسته ای، نقص ها در مناسبات نظارتی و عدم رسیدگی آن به رفتارهای ایران در خارج از حوزه هسته ای، شکایت دارند و منتقدان ایرانی، از عدم تحقق منافع اقتصادی وعده داده شده  به ویژه با توجه به عدم لغو تحریم های ایالات متحده و تاثیرات آن بر سرمایه گذاران و تاجران خارجی ناراضی هستند.

به علاوه، اقدامات ایالات متحده و ایران در قب نشینی از تعهدات برجامی برخی واقعیت های موجود را تغییر داده اند که بازگشت از آنها صرفا از طریق بازگشت به تعهدات ممکن نیست که از نمونه آنها می توان به پیشرفت ایران در آزمایش و تولید سانتریفیوژهای جدید و تغییر روابط تجاری سنتی در تجارت نفت در نتیجه اعمال مجدد تحریم های ایالات متحده بر صادرات نفت خام ایران اشاره کرد.

یکی دیگر از دلایلی که بازگشت به توافق سال 2015 چندان محتمل به نظر نمی رسد، این است که تاریخ انقضای برخی از بندهای مهم آن در حال نزدیک شدن است. به عنوان مثال، محدودیت های شورای امنیت درباره نقل و انتقالات تسلیحات متداول تقریبا تا یک سال آینده پایان خواهند یافت و تاریخ انقضای محدودیت های مربوط به انتقال فناوری موشک های بالستیک سه سال دیگر است و برخی محدودیت های برجامی در رابطه با سانتریفیوژهای تحقیق و توسعه و محدودیت های مهم برجام در برنامه غنی سازی پنج سال بعد منقضی می شوند.

از آنجایی که پایان زودهنگام این محدودیت ها (به خصوص محدودیت های برجامی مربوط به غنی سازی) به نفع ایالات متحده نیست، از مدت ها پیش آمریکا با حمایت حامیان و منتقدان به دنبال مذاکراتی برای تمدید زمان این محدودیت ها در میان دیگر اهداف است و ترجیح می دهد به جای بازگشت به توافق اصلی که تاریخ انقضای بسیاری از محدودیت های آن نزدیک شده، خواستار مذاکرات با هدف بازنویسی یا جایگزینی برجام است.

دولت ترامپ مذاکره بر سر توافق جامع جدیدی را خواستار شده که نه تنها عاری از نقص های برجام باشد، بلکه ایران را به تغییرات اساسی در رفتارهای خارجی و داخلی بازدارد؛ تغییراتی که برخی ناظران اساسا آنها را تلاش برای تغییر نظام ایران توصیف کرده اند، اگرچه دولت ترامپ دنبال کردن هدف تغییر نظام را رد می کند.

تا کنون این مساله باید به وضوح آشکار شده باشد که ایران به رغم آسیب های کمپین اعمال فشار حداکثری، همچنان در برابر خواسته های دولت ترامپ مقاومت خواهد کرد. ایران ظاهرا آماده است تا پیرامون موضوع هسته ای مذاکره کند و حتی اصلاحاتی در آن انجام دهد، اما تنها در صورتی این کار را خواهد کرد که از مزایای اقتصادی توافق برخوردار شود. اگر ایالات متحده به دنبال مذاکرات جدید برای دستیابی به چیزی بیش از محدودیت های برجام است، باید چیز بیشتری به ایران بدهد و تنها تسهیل تحریم های مربوط به توافق اصلی کافی نخواهد بود و شاید لازم باشد که همه تحریم های ایالات متحده و سیاست گذاری هایی که ایران را از دستیابی به مزیت های اقتصادی برجام بازداشته اند، لغو شوند.

در شرایط فعلی، مذاکره بر سر «محدودیت بیشتر در برابر مزیت بیشتر» بعید به نظر می رسد. و اگر ایران به سرعت در جهت افزایش ظرفیت هسته ای گام بردارد و اگر موجبات بی اعتمادی به نیت هسته ای خود را با کاهش همکاری ها با آژانس بین المللی انرژی اتمی فراهم آورد، و به ویژه اگر ایران بازه زمانی دستیابی به سلاح هسته ای را کاهش دهد، آنگاه شرایط برای مذاکره دشوارتر هم خواهد شد. از این رو، به رغم از هم پاشیدن عملی برجام، لازم است که از نقطه کنونی به برجام 2 پلی زده شود و شرایط ممکن برای مذاکرات نهایی بر سر یک توافق هسته ای اصلاح شده فراهم آید. این امر اول از همه نیازمند محافظت از برجام 1 است.

برای حفظ چشم انداز توافق هسته ای در آینده، لازم است که ایران از استفاده از آزادی خود از محدودیت های هسته ای برجامی برای ایجاد ظرفیت غنی سازی در مقیاس صنعتی خودداری کند چرا که در صورت قدم برداشتن در این مسیر، امکان بازگشت تقریبا دیگر وجود نخواهد داشت. همانطور که پیشتر اشاره شد، سران ایران اکنون دلایل خود را برای خودداری از پیشروی سریع در بالا بردن ظرفیت هسته ای دارند؛ اما نمی توان برای مدت طولانی روی خویشتن داری ایران حساب کرد. تحولات بین المللی و داخلی در ماه های آتی می توانند سران ایران را به اتخاذ رویکردی تهاجمی تر ترغیب کنند. بنابراین، ایالات متحده و سایر کشورهای علاقمند باید همه توان خود را برای ترغیب ایران به پیشروی محتاطانه به کار بگیرند. آنها به ویژه باید در راستای دستیابی به یک توافق هسته ای موقت برای اعمال محدودیت بر ایران در برابر تسهیل تحریم ها تلاش کنند.

تصمیم 5 ژانویه ایران مبنی بر اینکه دیگر خود را به محدودیت های برجامی پایبند نمی داند، مسیر این کشور به سمت توانایی تسلیحات هسته ای که توافق هسته ای سال 2015 به طور موثر برای دست کم 10 تا 15 سال مسدود کرده بود، باز کرده است. اما نبود محدودیت های هسته ای برجامی به این معنی نیست که جهان به سمت یک بحران هسته ای جدید پیش می رود. اگر ایران، ایالات متحده و سایر کشورهای کلیدی برای خویشتن داری و مداخله دیپلماتیک در موضوع هسته ای آماده باشند، می توان از بروز چنین بحرانی جلوگیری و شرایط را برای پیگیری یک جایگزین رسمی برای برجام آماده کرد.

منبع: بروکینگز / مترجم: طلا تسلیمی
 

کلید واژه ها: توافق هسته ای برجام برجام 2 تنش ها بین واشنگتن و تهران


( ۲ )

نظر شما :