پروژه مشترک تهران، بغداد، دمشق

وسواس ترامپ بر سر ایران راهگشای پوتین در عراق بوده است (بخش دوم و پایانی)

۰۶ مهر ۱۳۹۸ | ۰۸:۰۰ کد : ۱۹۸۶۴۷۸ اخبار اصلی خاورمیانه
چندقطبی شدن جهان به طور فزاینده به این معناست که روسیه و چین می توانند با سهولت بیشتری اقدام کنند و به سمت مناطقی پیش بروند که پیشتر محدوده نفوذ آمریکا به شمار می رفتند.
وسواس ترامپ بر سر ایران راهگشای پوتین در عراق بوده است (بخش دوم و پایانی)

نویسنده: سایمون واتکینز

دیپلماسی ایرانی: برای روسیه، شرایط نمی توانسته بهتر از این باشد. در حالی که ایالات متحده همه توجه خود را به اعمال تحریم ها علیه ایران معطوف کرده و عملا از دیگر مسائل مربوط به ایران و عراق غافل شده و با اتخاذ سیاست های متناقض تا پای خارج کردن کل نیروهای آمریکایی از سوریه پیش رفته، مسیر کرملین برای افزایش نفوذ در منطقه باز شده است. روسیه با استفاده بهینه از شرایط پیش آمده نه تنها ایران را به یک کشور مورد توجه مشترک با چین تبدیل کرده و به دنبال بهره وری از منابع نفتی و گازی آن است، بلکه با توجه به نفوذ و کنترل ایران در عراق، عملا دو توافق بزرگ را با تلاش برای یکی به دست آورده است. «روس نفت» از طریق توافقی که در ماه نوامبر سال 2017 حاصل شد، کنترل منطقه کردستان در شمال عراق را به دست آورده و با ساخت زیرساخت ها و سازه های حمل و نقل موقعیت را برای به دست آوردن کنترل در جنوب عراق نیز مهیا کرده است. درست همانطور که روس نفت در کردستان عملیات خود را آغاز کرد، اکنون استرویترنسگاز در یک منطقه دیگر مشغول فعالیت شده است.

شاید استرویترنسگاز از نظر شرایط توسعه نفت و گاز در شرایط ایده آل نباشد؛ اما در رابطه با شرایط ساخت زیر ساخت های نفت و گاز از جمله خط لوله ها در شرایط بسیار خوبی قرار دارد. در توضیحات این شرکت آمده که یکی از بزرگترین پیمانکاران روسی ارائه دهنده طیف وسیع و کاملی از خدمات ساختمانی و مهندسی در زمینه ساخت نیروگاه ها، صنایع نفت و گاز و پتروشیمی، حمل و نقل و زیرساخت های عمرانی است. در حقیقت، این شرکت به عنوان یک شرکت پیشران روسیه عمل می کند و شرکت های بزرگتر نفتی و گازی می توانند بعدتر ظاهر شوند؛ از جمله مشتریان استرویترنسگاز غول نفتی روس نفت و غول گازی گازپروم روسیه هستند که عمدتا از طریق سلطه اقتصادی به ویژه در بخش نفت و گاز شرایط را برای قدرت ژئوپولتیک کرملین مهیا ساخته اند.

در همین راستا، لازم به ذکر است که در سال های 2006 و 2007 این استرویترنسگاز بود که موفق به اخذ قراردادهای 2.7 میلیارد دلاری ساخت خط لوله و تاسیسات پالایش گاز در سوریه شد. یکی از این قراردادها به خط لوله ایران، عراق، سوریه مربوط می شد که گاز و بعدتر نفت ایرانی و عراقی را از میدان نفتی پارس جنوبی و دیگر میدان های نفتی اطراف به سوریه منتقل خواهد کرد. این قرارداد سنگ بنای برنامه ساخت چندین پالایشگاهی بود که پیش از آغاز جنگ داخلی در سوریه بر سر آنها توافق شده بود. 

دقت عملی که در نتیجه آن همه این طرح ها به طور غیرقابل توصیفی در یک حلقه بازخورد مثبت جای می گیرند، از منظر هوش زیباست. به ویژه درآمد حاصل از منابع نفت و گاز همه این کشورهای «اشغالی» برای تامین مالی برنامه های روسیه در ساخت کمربند نفوذ نظامی و سیاسی از این کشورها تا دریای مدیترانه و تا اروپا مورد استفاده قرار می گیرد. «اشغالی» از آن جهت که هدف روسیه از دستیابی به توافقات با عراق و سوریه به خوبی توافق های این کشور با ایران نیست. این کمربند در دیگر جهات نیز کشیده شده و به کشور ترکمنستان، بخشی از اتحاد جماهیر شوروی سابق، و افغانستان و پاکستان هم کشیده می شود. روسیه در زمینه سازی برای حرکت به سمت جنوب عراق، دیگر تکه های پازل را از پیش کنار هم قرار داده بود: روس نفت در منطقه کردستان در شمال عراق، توافق با ایران در شرق عراق و قدرت قطعی در سوریه از پیش حاصل شده بودند.

این قدرت هم به نوبه خود در دو بندر مهمی متمرکز شده اند که مقصد اصلی نفت و گاز ایران و همچنین نفت و گاز عراق و سوریه است: بندرهای بانیان و تارتوس. روسیه در ماه ژانویه سال 2017 توافق نامه ای با سوریه امضا کرد که طبق آن، روسیه اجازه دارد تا 49 سال تاسیسات دریایی در تارتوس را توسعه دهد و بدون هزینه اضافی از آن بهره ببرد و در پایگاه از صلاحیت حقوقی برخوردار باشد. این توافق به روسیه اجازه می دهد که در تارتوس رزمناو و کشتی های مجهز به تسلیحات هسته ای و هر چیز دیگری داشته باشد چرا که طبق توافق، همه نیروها و هر چیز دیگری که در پایگاه واقع هستند در حوزه قضایی روسیه به شمار می روند و نه سوریه.

در نتیجه یک «اتفاق» خوشحال کننده، بانیان و تارتوس هر دو به پایگاه هوایی روسیه و سامانه های دفاع موشکی اس 400 آن در سوریه بسیار نزدیک هستند. اگرچه این پایگاه در سال 2015 اساسا با هدف کمک به جنگ علیه داعش عملیاتی شد، اما به نظر می رسد که روسیه برنامه های تاکتیکی خود را برای آن تغییر داده و یک توافق 49 ساله برای بهره برداری از آن امضا و گزینه تمدید اجاره نامه به مدت 25 سال را نیز برای خود حفظ کرده است. از این بنادر تا ایستگاه شنود و جمع آوری اطلاعات روسیه در لاذقیه راه زیادی نیست.

منبع: راشا اینسایدر / مترجم: طلا تسلیمی

کلید واژه ها: نفوذ روسیه در عراق نفوذ فزاینده روسیه در خاورمیانه وسواس ترامپ روی ایران


نظر شما :