۵ افسانه درباره آنچه اروپایی ها می خواهند

سرنوشت اتحادیه اروپا در انتخابات ماه مه (بخش ششم)

۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۸ | ۰۹:۰۰ کد : ۱۹۸۳۴۷۴ اخبار اصلی اروپا
انتخابات پارلمانی اروپا با داستان ها و گویش ها در سرتیتر نشریات به شدت تفاوت خواهد داشت و هرگز نمی تواند به مثابه همه پرسی بر مساله مهاجرت باشد. آنچه که امروز در اروپا موجب اختلاف شده، «درهای گشوده» در برابر «درهای بسته» نیست، بلکه حفظ شرایط موجود در برابر تغییر است. شورای اروپایی در روابط خارجی بررسی گسترده ای درباره خواسته حقیقی و گرایش ها در کشورهای اروپایی انجام داده که مسائل تعیین کننده در رای گیری گسترده اروپایی و زمینه هایی که احزاب سیاسی جریان اصلی می توانند در آنها مانور دهند را مشخص کرده است. مساله حائز اهمیت این است که رای دهندگان اکنون آمادگی تغییر جهت را دارند و این سبب می شود که هر اتفاق کوچکی تا دقایق آخر، بر نتیجه نهایی انتخابات تاثیر بگذارد.
سرنوشت اتحادیه اروپا در انتخابات ماه مه (بخش ششم)

نویسندگان: آیوِن کرَستِو، مارک لِنِرد و سوسی دنیسِن

دیپلماسی ایرانی: اکنون که احزاب سیاسی اروپا کمپین برای انتخابات پارلمان اروپایی را آغاز کرده اند، به نظر می رسد که استراتژی های خود را بر مبنای درس های گرفته شده از رای گیری های اخیری که شاهد بوده اند، برگزیت، ترامپ، ویکتور اوربان و امانوئل ماکرون انتظارات خود و نخبگان را تغییر داده اند. در نتیجه، 5 تفکر گمراه کننده درباره شکل سیاست گذاری اروپایی به موضوع اصلی مناظرات تبدیل شده است. اولین افسانه این است که این انتخابات سقوط به سیاست های قبیله ای خواهد بود. دومین افسانه این است که تقسیم بدنی قدیم چپ و راست جای خود را به تقسیم بندی بین طرفداران اروپا و ملی گرایان یا طرفداران اروپای باز یا بسته می دهد. افسانه سوم این است که انتخابات پارلمان اروپایی به مثابه یک همه پرسی درباره مهاجرت است. افسانه چهارم این است که ارپا بین شرق و غرب تقسیم می شود. اما حقیقت این است که نه تنها شرق و غرب اروپا با یکدیگر همگن نیستند، بلکه تفاوت های مهمی هم بین و در داخل شمال و جنوب وجود دارد.

گزارش ها درباره پیروزی زوزانا کپوتووا در انتخابات مارس 2019 به عنوان رئیس جمهوری اسلواکی تصویری از یک وکیل پیشرو مخالف فساد از او به نمایش گذاشت و سبب شد که او به دلیل متوقف کردن پیشروی پوپولیسم در سراسر اروپای مرکزی و شرق اروپا مورد تحسین قرار بگیرد. مساله ای که به تاکید بیشتر روی این اتفاق انجامید این تصور بود که در قیاس با کشورهای غرب اروپا، کشورهای عضو اتحادیه از شرق اساسا برای مفاد مندرج در ماده دو معاهده های اتحادیه اروپا کمتر ارزش قائل هستند. اما نظرسنجی های شورای اروپایی در روابط خارجی و یوگاو نشان می دهد که چنین دسته بندی ای وجود ندارد.

وقتی از شرکت کنندگان در نظرسنجی پرسیده شد که تصور می کنند بزرگ ترین خسارت در صورت فروپاشی اتحادیه اروپا چه خواهد بود، دفاع از حقوق بشر (20 درصد) و قانون مداری دموکراسی (18 درصد) از جمله پاسخ های اصلی در در سراسر اروپا بود. با این حال، بررسی های جداگانه کشوری نشان داد که این مسائل تنها برای شهروندان غرب اروپا نیست که حائز اهمیت است. 33 درصد از مجارستانی ها نبود حمایت از دموکراسی و حاکمیت قانون را مشکل بزرگی می دانند و این در حالی است که این مساله در فرانسه تنها برای 11 درصد افراد اهمیت دارد. در زمینه حمایت از حقوق بشر آمارها در مجارستان و در رومانی  به ترتیب 33 و 32 درصد، و در مقابل در آلمان 17 درصد، در ایتالیا 16 درصد، در فرانسه 15 درصد و در هلند 13 درصد بود.
شهروندان کشورهایی که در اتحادیه اروپا اعضای جدیدتری به شمار می روند در قیاس با شهروندان اعضای قدیمی تر اتحادیه اروپا کمتر این بلوک را یک نیروی محدودکننده می دانند. این مساله را شاید بتوان از طریق سطوح بالای بی اعتمادی در نخبگان فاسد در کشورها و نهادهای ضعیف ملی در شرق توضیح داد به این معنا که آنها در قیاس با شرایط ملی، اتحادیه اروپا را برتر می دانند. مبادلات مالی اتحادیه اروپا هم در این زمینه نقشی کلیدی ایفا می کند. وقتی از شرکت کنندگان در نظرسنجی ها درباره عواقب عضویت در اتحادیه اروپا پرسیده شد، رای دهندگان لهستانی، مجارستانی و رومانیایی (و همچنین اسپانیایی ها) بیشتر از دیگران بر این باور بودند که عضویت در اتحادیه اروپا از آنها در برابر اشتباهات و شکست های دولت های ملی محافظت می کند. در دیگر کشورها از جمله فرانسه، ایتالیا، آلمان و سوئد رایج ترین پاسخ این بود که اتحادیه اروپا دولت های ملی را در انجام آنچه که برای شهروندان آن کشور مناسب است، محدود می کند. این در حالی است که شهروندان کشورهایی که ابتدا به آنها اشاره شد و همچنین شهروندان اسلواکی و یونان گفتند که به اینکه پارلمان اروپایی از منافع آنها در دولت های ملی محافظت می کند، اعتماد بیشتری دارند.

وقتی از شرکت کنندگان د نظرسنجی درباره بزرگ ترین تهدیدهای پیش روی اتحادیه اروپا سوال شد، سطح واکنش به «مهاجرت» در اتریش، جمهوری چک، فرانسه، مجارستان، ایتالیا، اسلواکی و سوئد بالاتر از میانگین اتحادیه اروپا، و در آلمان، یونان، هلند، لهستان، رومانی و اسپانیا پایین تر از میانگین کلی و در دانمارک درست برابر با سطح میانگین یعنی 14 درصد بود. بنابراین، هیچ الگوی واضحی مبنی بر مشغولیت بیشتر ذهنی رای دهندگان با مهاجرت در شرق اروپا وجود ندارد. این بدین معنی است که شهروندان در مرکز و شرق اروپا بیشتر نگران فساد در نظام داخلی کشور خود هستند تا مهاجرت. تفاوت در نظرات افراد به ویژه در لهستان و اسلواکی مشهود بود: 19 درصد لهستانی ها فساد و 7 درصد آنها مهاجرت را تهدید اصلی خوانده اند. در اسلواکی 37 درصد فساد را به بزرگ ترین نگرانی خود خوانده و تنها 2 درصد درباره مهاجرت ابراز نگرانی کرده اند.

داده ها نشان می دهند که در ارتباط با نگرانی ها درباره جهان بین کشورهای عضو از شمال و جنوب اروپا تفاوت قابل توجهی وجود دارد. اما مساله این است که نگرانی بیشتر به مهاجرت به داخل کشور مربوط می شود یا مهاجرت به خارج؟!

بسیاری از کشورها در جنوب اتحادیه اروپا نگران مهاجرت اتباع خود هستند و در شمال، نگرانی بیشتر درباره ورود مهاجران است. شرکت کنندگان در نظرسنجی ها از اسپانیا، ایتالیا و یونان عمدتا نگران مهاجرت اتباع این کشورها به خارج هستند؛ در یونان می توان بیشترین درصد نگرانی (28 درصد) را در این زمینه مشاهده کرد. در همین حال، در آلمان، سوئد و هلند درصد بیشتر افراد نگران ورود مهاجران هستند. به طور کلی، کشورهای جنوب و شرق اتحادیه اروپا هم از خروج اتباع خود از کشور و هم از ورود مهاجران بیم دارند و این در حالی است که کشورهایی که در شمال و غرب اتحادیه واقع هستند، چندان نگران مساله مهاجرت نیستند. (این مطلب ادامه دارد)

منبع: شورای اروپایی در روابط خارجی / مترجم: طلا تسلیمی

 

کلید واژه ها: انتخابات پارلمان اروپایی پیش بینی نتایج انتخابات پارلمان اروپایی مساله مهاجرت تفاوت ها در شمال و جنوب اروپا تفاوت شرق و غرب اروپا


نظر شما :