آیا محمد مرسی به جریان مقاومت پشت می کند؟

تقیه سیاسی اخوان المسلمین

۱۵ دی ۱۳۹۱ | ۱۴:۳۲ کد : ۱۹۱۰۹۸۰ گفتگو خاورمیانه
سیدجعفر قنادباشی، تحلیل گر مسائل افریقا در گفت و گو با دیپلماسی ایرانی تاکید می کند که نامه نگاری رئیس جمهوری مصر به اخوان المسلمین سوریه را نمی توان به خیانت اخوان مصر به جریان مقاومت تعبیر کرد
تقیه سیاسی اخوان المسلمین

دیپلماسی ایرانی: محمد مرسی، رئیس جمهور مصر انقلابی، در حالی که هنوز پایه های قدرت خود را در داخل مصر مستحکم نکرده، در سودای نقش آفرینی منطقه ای است. نشانه های این تمایل را می توان از همان ابتدای روی کار آمدن محمد مرسی مشاهده کرد. از تمایل او برای نقش آفرینی در بحران سوریه گرفته تا میانجی گری میان فلسطین و رژیم صهیونیستی، نشان داد که او تا چه حد به مسائل بین المللی علاقمند است. در این میان نامه ای از سوی مرسی خطاب به اخوان المسلمین سوریه منتشر شده است. در کنار آن نیز مقامات مصری نسبت به گسترش روابط با حزب الله لبنان ابراز امیدواری کرده اند.  سوال این جاست که مصر جدید، چه نگاهی را در رابطه با مهم ترین مسئله پیرامونی خود یعنی مسئله فلسطین و محور مقاومت پیگیری خواهد کرد؟ دیپلماسی ایرانی این مسئله را در گفت و گو با سیدجعفر قنادباشی بررسی کرده است:

اخیرا خبری مبنی بر تمایل مصر برای گسترش روابط با حزب الله لبنان و نیز بحث نامه آقای مرسی برای اخوان المسلمین سوریه منتشر شده است. به نظر می رسد مصر می خواهد در سطح منطقه ای فعال باشد. با توجه به چالش های داخلی مصر، تا چه حد فرصت برای این کشور فراهم است تا نقش منطقه ای به عهده بگیرد؟

چند نکته بسیار مهم در این مورد وجود دارد. طبیعی است که مشکلات اقتصادی و مشکلات مربوط به برپایی نظام جدید سیاسی و نیز مناقشاتی که با گروه های مختلف به وجود آمده و طبیعتا ادامه خواهد داشت، مصر را از ایفای نقش منطقه ای باز می دارد. حتی همه این مسائل برای مصر این نسخه را تجویز کند که فعلا در عرصه منطقه ای و سیاست خارجی محتاطانه عمل کنند و ایده آل ها و برنامه ها و اهداف خود در سیاست خارجی را فعلا به حداقل ممکن برسانند.

اما از سوی دیگر مسئله ای که متضاد با این روند وجود دارد این است که در انقلاب مصر، در واقع برآوردهای همه تحلیل گران این بود که نزدیک به پنجاه درصد مطالبات مردم در مورد سیاست خارجی بود. نوعی خشم نسبت به مسئله سیاست های خفت باری که مصر در برابر قدرت های بین المللی داشت، در بین مردم موج می زد. حتی گفته می شد که جنگی که حزب الله و حماس با رژیم صهیونیستی انجام دادند، مانند جرقه ای بود که مصری ها را به خود آورد که آن ها در مرتبه مبارزاتی با رژیم صهیونیستی، بر عکس تصورشان در مرتبه بالایی قرار ندارند. لذا پاسخگویی به مطالبات مردم که بخشی از آن اقتصادی، بخشی از آن امنیتی و بخشی از آن برپایی یک نظام عادلانه و بخشی از هم مربوط به سیاست خارجی است، ایجاب می کند که دولت مصر در سطح منطقه ای نیز اقداماتی در پیش بگیرد. به خصوص در چارچوب اخوان، حرف های زیادی در عرصه سیاست خارجی برای گفتن وجود دارد و این امر را نمی توان تعطیل کرد.

بنابر فرمایش شما، انتظار مردم مصر این بوده که دولت مصر به محور مقاومت بپیوندد. اما عملا در مورد فلسطین موضع گیری شفافی نشده و هم چنان نقش میانجی گری دنبال می شود. نگاه اخوان در سوریه نیز در خدمت  جریان مقاومت نیست. این رویکردها چگونه با خواسته انقلاب هماهنگ است؟

دولت مصر در تعیین مصادیق و اجرا، نوعی پاسخگویی به این مطالبات را دنبال می کند. اما به نظر می رسد در تعیین مصادیق دچار اشتباهات تاکتیکی شده و نتوانسته شرایط منطقه را درک کند. نامه ای که به اخوان نوشته شده در چارچوب همکاری های اخوانی در کل منطقه است. مصر همین روابط را با سودان دارد که مواضع ضد صهیونیستی شدیدی دارد. حتی روابط مصر با ایران نیز متفاوت از گذشته است. هنگامی که در مورد مسائل سوریه بحث می شود، مصر تنها کشوری بود که ایران را به عنوان یکی از چهار طرف برای حل مسئله دعوت کرد.

اما در مورد نامه ای که به مرسی خطاب به اخوان المسلمین سوریه منتشر شده باید دید که ترتیباتی که سبب تهیه این نامه شده، کسانی که برای نوشته شدن این نامه فشار آورده اند یا جلسه تصمیم گیری چه جلسه ای بوده است. آیا این نامه منعکس کننده نظر رئیس جمهور است؟ یا بخش هایی از داخل اخوان؟ اخوان طیفی را تشکیل می دهد که در میان آن ها اختلاف زیادی وجود دارد. ممکن است برای رضایت داخلی یا انسجام داخلی دست به چنین اقداماتی زده شود.

اما مسئله دیگری که ممکن است در نوشتن این نامه موثر بوده باشد، این است که اخوان پایگاه نسبتا عمده ای در میان اهل سنت دارد. آن ها دائما اخوان را متهم می کنند که با شیعه همکاری می کنید. لذا این نامه می تواند نوعی اعاده حیثیت و یا نشانه ای در رد وابستگی ها به شیعه باشد. اخوانی ها به شدت به تقیه معتقدند و شاید این اقدام را نیز بتواند در همین چارچوب ارزیابی کرد. حتی نمی توان با این نامه و حتی با سفیر فرستادن به اسرائیل این نتیجه گیری را داشت که اخوان بر خلاف جریان مقاومت حرکت می کند.

مورد دیگری که شما به آن اشاره کردید میانجیگری مصر در جنگ غزه بود. اتفاقا مصری ها معتقدند حضور مرسی در صحنه میانجیگری، به نفع غزه بود. حتی گفته شد که این اقدام تا آن جا مثبت بود که مرسی بیانیه قانون اساسی خود را با اتکا به این ظرفیت ابلاغ کرد. بنابراین در این خصوص میانجی گری به معنای مماشات با اسرائیل نیست بلکه در داخل مصر به عنوان همکاری با برادران فلسطینی تلقی شد.

در مورد گسترش روابط با حزب الله هم باید گفت که اتفاقا این اقدام از مصادیق رویکرد مقاومتی اخوان است. از آن جا که بسیاری از مسلمانان مصر فاطمی هستند، صداقت حزب الله را در مبارزه با رژیم صهیونیستی پذیرفته اند.

شما فرمودید مرسی با ظرفیتی که در میانجی گری در جنگ غزه ایجاد کرده بود، بیانیه قانون اساسی را صادر کرد. اما دیدیم که نتوانست در مقابل مخالفان مقاومت زیادی نشان دهد. مصر تا چه اندازه پتانسیل  ظاهر شدن در این نقش جدید را دارد؟

در داخل مصر جریانی که در مقابل آقای مرسی وارد عمل شد، به نوعی وابسته به ارتجاع منطقه و غرب است. به طوری که مرسی در صحبت هایش گفت که این ها از خارج از کشور اسلحه و پول دریافت کرده اند. حتی گفته شد که اغتشاشات در داخل مصر، ضرب شصت اسرائیلی ها به مرسی در ازای میانجی گیری در جریان غزه است. اما واقعیت این است که این جریان هیچ گاه جریان خودی نبود. جریان ضد انقلابی بود که با آقای مبارک همراهی می کرد. عمرو موسی سالیان سال وزیر امور خارجه رژیم مبارک بوده است. اتفاقا این جریانات نشان داد که مرسی نقش ضد صهیونیستی دارد.

آیا اخوان المسلمین در بحث های منطقه ای تقیه می کند و واقعا به دنبال تقویت محور مقاومت است؟

در دراز مدت و میان مدت، اخوان بلاشک در محور مقاومت قرار خواهد داشت. اخوان نمی تواند با صهیونیست ها یک جا جمع شود. هر دولت دموکراتیکی در مصر سر کار آید که مبتنی بر هر یک نفر یک رای باشد، نمی تواند با ارتجاع منطقه همسویی داشته باشد. لذا مصر دموکراتیک طبیعتا در مقابل نظام های غیر دموکراتیک قرار می گیرد. اخوان ضربه هایی که طی سال های اخیر خورده است را از جانب غرب می بیند. غربی که مدافع اسرائیل است.

از همین حالا می توان پیش بینی کرد که اختلافاتی بر سر قانون انتخابات پارلمانی نیز پیش خواهد آمد. برخی احزاب امتیازات خاصی ورای یک نفر یک رای را مطالبه می کنند. تا نگذارند که در مصر دموکراسی حاکم شود. چرا که می ترسند مصر در محور مقاومت قرار گیرد.

بنابراین این که در ظاهر به نظر می رسد اقدامات اخوان المسلمین در حال حاضر باعث ضربه خوردن محور مقاومت است، مقطعی است؟

اساسا ماهیت اخوان با اسرائیل جمع شدنی نیست. ممکن است مماشات کنونی مربوط به شرایط خاص امروز باشد. /12

انتشار اولیه: دوشنبه 11 دی 1391 / بازانتشار: جمعه 15 دی 1391

کلید واژه ها: مصر سوریه محور مقاومت اخوان المسلمین سيدجعفر قنادباشي


نظر شما :