آسمان ایران خاکستری است آقایان

۳۰ مرداد ۱۳۹۰ | ۱۲:۴۲ کد : ۱۵۶۰۰ پرونده هسته ای
آیا ایران به مذاکرات هسته ای بازگشته است؟ پرسشی که از اواسط هفته گذشته و سفرهای همزمان دبیر شورای امنیت ملی روسیه به ایران و البته حضور وزیر امور خارجه ایران در مسکو بر زبان‌ها افتاد همچنان پاسخ قطعی برای خود نیافته است.
آسمان ایران خاکستری است آقایان
دیپلماسی ایرانی: آیا ایران به مذاکرات هسته ای بازگشته است؟ پرسشی که از اواسط هفته گذشته و سفرهای همزمان دبیر شورای امنیت ملی روسیه به ایران و البته حضور وزیر امور خارجه ایران در مسکو بر زبان‌ها افتاد همچنان پاسخ قطعی برای خود نیافته است. از تلاش مسکو برای اقناع تهران در ماجرای پرونده هسته ای بسیار دیده و شنیده ایم اما موضع امریکایی‌ها و غرب در این خصوص بسیار قابل توجه است. سایت نیشن در این خصوص می‌نویسد:

اکنون که تهران برای بازگشت به پای میز مذاکرات تمایل نشان داده و مشوق هم طرحی روسی با نام "گام به گام" است که گفته می‌شود حمایت امریکایی‌ها را هم بر پیشانی دارد ، ماجرای پرونده هسته ای تهران باز در راس قرار گرفته است. باز هم امریکایی‌ها در صدر اخبار بی شمار خود از ایران می‌شنوند و پرونده هسته ای این کشور. البته یک تفاوت اصلی میان شنیدن نام ایران در این فضا و فضای سالهای گذشته وجود دارد و آن هم این است که امریکا تنها یک سال دیگر تا انتخابات ریاست جمهوری فاصله دارد.

نویسنده این مطلب برای نیشن می‌نویسد: نمی‌دانم چرا افرادی که دورتادور ایران را گرفته اند و حتی برخی سیاستمداران داخلی در این کشور همه چیز را سیاه و سفید می‌بینند و این در حالیست که به نظر من اوضاع در ایران خاکستری است. مقایسه رویکرد جورج بوش جمهوری خواه در قبال ایران با نگاه باراک اوباما دموکرات در قبال این کشور جنجالی در خاورمیانه امری بسیار مهلک و اشتباهی جبران ناپذیر است. بوش که اغازگر جنگ‌های افغانستان و عراق بود در قبال ایران هم رویکردی مشابه داشت و تمام توان خود را برای توجیه اینچنین قشون کشی به تهران به کار برد که البته ثمره ای هم به دنبال نداشت. این در حالیست که اوباما درست در مسیر مخالف بوش در قبال پرونده هسته ای ایران گام برمی‌دارد و به دنبال بهانه‌هایی می‌گردد برای اجتناب از این حرکت نظامی‌در منطقه. به عقیده شخصی من اعمال یا تشدید تحریم‌ها علیه ایران کار نادرستی است و این در حالیست که ظاهرا اوباما اعمال این تحریم‌ها را جدی ترین راه برای مقابله با درخواست کسانی می‌داند که شعار مقابله نظامی‌با تهران را می‌دهند. وی در حقیقت این گزینه را به انتهای مسیر یعنی همان جایی که آیپک و لابی‌های صهیونیستی ایستاده اند پرتاب کرده است. با اینهمه انچه که باید برهمگن مشخص شود این است که اوباما به دنبال نبرد با ایران نیست. بر همین اساس نیازی هم به ادغام اطلاعات برای توجیه جنگ با ایران ندارد.

نویسنده در ادامه می‌نویسد: در پرونده عراق ما هیچ گاه نام برنامه هسته ای را نشنیدیم. این در حالیست که در برنامه هسته ای ایران هم ماجرای غنی سازی را می‌شنویم ، هم ذخیره اورانیومی‌20 درصد غنی سازی شده ، تحقیقات در خصوص تسلیحات ، ساخت و راه اندازی انواع موشک‌های دور و کوتاه برد و شواهد فراوان دیگر. البته باید منصفانه قضاوت کرده و تاکید کنم که ایران عملا در مسیر تولید تسلیحات هسته ای گام برنداشته و کلاهک هسته ای هم نساخته که قابلیت حمل تسلیحات هسته ای را داشته باشد.

بنابراین نگرانی که نئوکان‌ها در خصوص برنامه هسته ای ایران دارند تا حدودی بی دلیل و اغماض شده است. می‌توانیم باور کنیم که ایران واقعا در مسیر دستیابی به تسلیحات هسته ای قرار دارد و با اینهمه همچنان با جنگ مخالف باشیم. می‌توانیم باور کنیم که ایران در مسیر تولید هیچ گونه بمبی قرار نگرفته است و اما باز از حملات پیشگیرانه حمایت کنیم. و البته می‌توانیم رده‌هایی از خاکستری بینی را در تمامی‌این تحولات ببینیم.  

نویسنده در ادامه ادعا می‌کند که ایران به دنبال تسلیحات هسته ای است اما می‌توان با مذاکره این تقابل را حل کرد : حتی در شرایطی که مذاکره به لغو کامل برنامه هسته ای هم منتج نشود باز هم می‌توانیم با نگاهی عاقلانه با ایرانی کنار بیاییم که توانایی محدودی در تولید تسلیحات هسته ای دارد.

نیویورک تایمز اخیرا هم از سوی راست‌ها و هم از جانب چپ‌ها مورد شدید ترین انتقادها قرار گرفته است. بسیاری مطالب این نشریه را پیش داوری‌های تایم در سال‌های 2001 تا 2003 در خصوص عاق شبیه می‌دانند. تایم در آن سالها بلندگوی اظهارات نادرست بوش در خصوص تسلیحات کشتار جمعی در اختیار صدام حسین شده بود. این بار اما تایم اینچنین رویه ای را برای حمله به ایران در پیش نگرفته است. موضع این بار درست 180 درجه با سال 2001 متفاوت است. بهتر است که نوشتار تایم در خصوص گزارش آژانس بین المللی انرژی هسته ای را با هم ادغام نکنیم. بحث انتقاد از گزارش آژانس بین المللی انرژی هسته ای و انتقاد از رویکرد تایم در این خصوص اشتباه است. تایمز هم درست مانند تمام ما از نبرد در عراق درس‌هایی گرفته و نمی‌خواهد آن اشتباهات را تکرار کند. حقیقت این است که ایران برنامه هسته ای دارد و عراق اینچنین سودایی در سر نداشت. آژانس بین المللی این ادعا را که عراق تسلیحات کشتار جمهی و یا اتمی‌در اختیار داشت رد کرده است. در خصوص ایران اما با کشوری روبه رو هستیم که حداقل تظاهر به تلاش برای برخورداری از تسلیحات هسته ای می‌کند. ایران شاید برای بالا بردن توان و نفوذ خود در منطقه هم که شده این ادعا را مطرح می‌کند. صدام حسین نیز به گونه ای وانمود می‌کرد که گویا تسلیحات کشتار جمعی در اختیار دارد و حقیقت زمانی عیان شد که برای او و حکومتش بسیار دیر بود. البته یک تفاوت وجود دارد و آن هم این است که تهران واقعا زمانی برنامه پیشرفته هسته ای را در پرونده خود جای داده بود.

نویسنده نیشن در نهایت می‌نویسد: می‌توان اینگونه گفت که تندروهای ضد ایرانی که مدافع حمله به این کشور هستند در توجیه این استراتژی از حمایت فرضی ایران از شبه نظامیان در عراق سخن می‌گویند و ارتباط این کشور با القاعده و طالبان! اما حس عنادورزی که این تندروها در قبال تهران دارند بر همه مسائل سایه انداخته است. در حقیقت این عناد از حس ضد امریکایی ایرانی‌ها ، حمایت آنها از حرب الله لبنان و حماس فلسطین و سیاست‌های مستقلش پس از انقلاب سال 1979 ریشه گرفته است. عادلانه است اگر بگویم که ایالات متحده از زمان سقوط حاکمیت پهلوی در ایران سیاستی خصمانه و بی دلیل را در قبال ایران اتخاذ کرده است و البته ایران هم قربانی بی گناه امپریالیسم نبوده است! اختلاف‌ها میان ایالات متحده و ایران بر مبنای منافع ملی دو کشور قابل حل است اما دورنمای بسیار ضعیفی برای حرکت کردن هر کدام از این کشورها در اینچنین مسیرهایی وجود دارد. شاید هم این حقیقت که تحلیل گران و ناظران حوادث ایران همه چیز را سیاه و سفید می‌بینند کمک چندانی به برون رفت دو کشور از بن بست نکند.

نظر شما :